English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
on drive U ضربه بسمت توپزن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
leg hit U ضربه بسمت محدوده توپزن
Other Matches
bean U ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
finest U ضربه توپزن به پشت منطقه خود
throw out U سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
fined U ضربه توپزن به پشت منطقه خود
fine U ضربه توپزن به پشت منطقه خود
comebacker U ضربه توپ زمینی بطرف توپزن
beans U ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
called strick U پرتابی که از منطقه توپزن می گذرد ولی ضربه نمیخورد
half volley U پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
leg before U ضربه خوردن به پا پیش ازمیله که باعث سوختن توپزن میشود
bunter U توپزن ماهر در ضربه بدون تاب دادن چوب بیس بال
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
in the quality of U بسمت
downwind U بسمت باد
upwind U بسمت باد
leeward U بسمت مخالف باد
reentrant U متوجه بسمت داخل
cross court U بسمت مخالف زمین در قطر
beat U حرکت قایق بسمت باد
bear up U برگشتن قایق بسمت باد
beats U حرکت قایق بسمت باد
he was ordained priest U اورا بسمت کشیش گماشتند
bear off U برگشتن قایق بسمت مخالف باد
thinned U بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thinners U بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thins U بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
backswing U تاب اولیه راکت تنیس بسمت عقب
crossfire U پرتاب توپ که با زاویه بسمت پایگاه می اید
thin U بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
crossings U پرتاب توپ که با زاویه بسمت پایگاه می اید
head up U بردن قسمت جلوی قایق بسمت باد
thinnest U بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
headstay U سیمی که دکل را بسمت جلوقایق نگاه میدارد
hard starboard U ناو رابا چرخش سریع بسمت پاشنه بگردانید
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
hard starboard U سمت ناو را بسمت مغناطیسی اعلام شده تغییر دهید
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
lawn bowling U بازی بین 2 نفر یاتیمهای 2 تا 4 نفره بصورت غلطاندن گویها بسمت جک
fore U فریاد هشدار به نفر جلو زمین در مورد گوی که بسمت اومیرود
sagging U تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
batsmen U توپزن
batsman U توپزن
backstop U توپزن
controls U توپزن دقیق
controlling U توپزن دقیق
control U توپزن دقیق
battery U توپزن و توپگیر
balk U خطای توپزن
balked U خطای توپزن
balking U خطای توپزن
balks U خطای توپزن
baulked U خطای توپزن
baulking U خطای توپزن
baulks U خطای توپزن
batteries U توپزن و توپگیر
banjo hitter U توپزن ضعیف
stonewaller U توپزن تدافعی
left slide U حرکت موج سوار روی موج بسمت چپ روبرو ساحل
sclaff U ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
take a wicket U سوزاندن توپزن کریکت
dismissing U سوزاندن توپزن و اخراج او
doubled up U توپزن 0001امتیازی فصل
dismisses U سوزاندن توپزن و اخراج او
stump U سوزاندن توپزن کریکت
stumped U سوزاندن توپزن کریکت
ground U محل ایستادن توپزن
fine leg U محل پشت سر توپزن
stumping U سوزاندن توپزن کریکت
stumps U سوزاندن توپزن کریکت
dismiss U سوزاندن توپزن و اخراج او
catcher U توپگیر پشت سر توپزن
duck U اخراج توپزن بی امتیاز
ducked U اخراج توپزن بی امتیاز
ducks U اخراج توپزن بی امتیاز
counts U تعداد امتیاز توپزن
defense U دفاع توپزن از میله ها
double U توپزن 0001امتیازی فصل
duckings U اخراج توپزن بی امتیاز
counting U تعداد امتیاز توپزن
doubled U توپزن 0001امتیازی فصل
counted U تعداد امتیاز توپزن
count U تعداد امتیاز توپزن
night watchman U توپزن پایان مسابقه کریکت
complete game U یک بازی کامل از طرف توپزن
night-watchmen U توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchman U توپزن پایان مسابقه کریکت
out of one's ground U تجاوز توپزن از محل ایستادن
down U میله افتاده واخراج توپزن
beanball U توپی که هدف ان سر توپزن باشد
blooper U پرتاب اهسته توپ به توپزن
handle the ball U دست زدن توپزن به توپ
ball U توپ دور از دسترس توپزن
half century U 05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
opener U هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
sillier U بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
skittle U سوزاندن چند توپزن به اسانی پشت سر هم
silliest U بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
coacher U یک از دو نفر توپزن تیم بیس بال
silly U بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
cleanup U توپزن چهارم که معمولا قوی است
third man U محل توپگیر دور از توپزن کریکت
yorked U توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
dig in U جای پاکندن درزمین ازطرف توپزن
insides U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
castle U میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
castles U میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
bowled U باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
late cut U ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
square leg U محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
inswinger U توپی که در هوا با انحنا به سوی توپزن می اید
leg side U قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
leg glance U ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
send down U پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
take guard U وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
cover point U محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن
long off U موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
long hop U توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
popping crease U خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
leg before wicket U حرکت غیرمجاز توپزن در سدکردن راه توپ با پا یا بدن
leg theory U روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
leg break U بلند شدن توپ از سمت توپزن بطرف میله
off spin U چرخش توپ که تغییر سمت نزدیک توپزن میدهد
steal U از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
innings U نوبت هر توپزن تا اخراج او مدتی که یک تیم توپ می زند
pitch U بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
pitches U بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
long on U موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
steals U از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
brush back U پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن
designated hitter U بازیگر تعیین شده بعنوان توپزن بجای توپ انداز
coacher U مامور علامت دادن ازمربی به توپزن فعال بیس بال
out U مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
out- U مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
outed U مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
leg bye U امتیاز با دویدن در نتیجه خوردن توپ به بدن توپزن ومنحرف شدن ان
bumpers U توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
bumper U توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
placekick U ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
bye U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
byes U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
widest U توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wider U توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wide U توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
outfield U محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
chinaman U زمین خوردن و بلند شدن توپ توپ انداز چپ- دست بطرف توپزن راست دست
antiknock U ضد ضربه
thudded U ضربه
thud U ضربه
tits U ضربه
kicking U ضربه
tit U ضربه
kicks U ضربه با پا
kicks U ضربه
flapped U ضربه
flaps U ضربه
flap U ضربه
collisions U ضربه
impulse U ضربه
collision U ضربه
butt joint U ضربه
thuds U ضربه
thudding U ضربه
mishit U ضربه بد
hacks U ضربه
hacked U ضربه
hack U ضربه
impluse U ضربه
impulses U ضربه
shocks U ضربه
shock U ضربه
surged U ضربه
interrupter U ضربه گر
butting U ضربه با سر
head U ضربه با سر
pulsed U ضربه
pulse U ضربه
pushes U ضربه
pushed U ضربه
kicking U ضربه با پا
push U ضربه
kicked U ضربه
surge U ضربه
surges U ضربه
double kick U دو ضربه پی در پی
brunt U ضربه
kick U ضربه با پا
kick U ضربه
kicked U ضربه با پا
shocked U ضربه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com