Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bases empty
U
ضربه بدون حضور بازیگر درپایگاهها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clean the bases
U
ضربه زدنی که بازیگران درپایگاهها را به پایگاه اصلی می رساند
bases boaded
U
ضربه با حضور بازیگران درپایگاههای 1 و 2 و 3
skulls
U
ضربه به سر بازیگر
skull
U
ضربه به سر بازیگر
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
nonduty status
U
حالت یا وضعیت بدون کاری عدم حضور در سر خدمت معلق
free agent
U
بازیگر بدون قرارداد
free agents
U
بازیگر بدون قرارداد
nutcracker
U
تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
nutcrackers
U
تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
shockless
U
بدون ضربه
paced
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
pace
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
snookered
U
وضع گوی که بازیگر نمیتواند مستقیما به گوی موردنظر ضربه بزند
fly kick
U
ضربه در هوا با پا بدون گرفتن با دست
deadbeat
U
زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
deadbeats
U
زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
bunt
U
ضربه زدن به توپ بدون تاب دادن چوب
bunter
U
توپزن ماهر در ضربه بدون تاب دادن چوب بیس بال
send in
U
وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
stack
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
seniors
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
double footed
U
بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
hitting
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
punt
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response
U
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
buckets
U
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket
U
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
informally
U
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation
U
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
tendance
U
حضور
in the presence of ...
U
در حضور ...
presence
U
حضور
attendance
U
حضور
attendances
U
حضور
unformed
U
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
crosses
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
in your presence
U
در حضور شما
audiences
U
اجازه حضور
non attendance
U
عدم حضور
immanency
U
حضور درهمه جا
immanence
U
حضور درهمه جا
before the jvdges
U
در حضور قاضی
audience
U
اجازه حضور
non attandance
U
عدم حضور
non appearance
U
عدم حضور در
tact
U
حضور ذهن
in my presence
U
در حضور من
[حقوق]
savoir faire
U
حضور ذهن
attend
U
حضور داشتن
common sense
U
حضور ذهن
attending
U
حضور داشتن
attends
U
حضور داشتن
roll call
U
حضور و غیاب
presence of mind
U
حضور ذهن
presentment
U
بیان حضور
roll call
U
حضور و غیاب سازمانی
arrivals
U
حضور در خدمت فرستی
arrival
U
حضور در خدمت فرستی
absence of mind
U
عدم حضور ذهن
call the roll
U
حضور و غیاب کردن
pluripresence
U
حضور در چند جا در یک زمان
omnipresence
U
حضور در همه جا در ان واحد
to put in an appearance
U
حضور بهم رساندن
to request the company of:
U
حضور کسی را خواستن
process
U
تکلیف به حضور کردن
processes
U
تکلیف به حضور کردن
coram judice
U
در حضور قاضی اصاع
locus standi
U
حق حضور در دادگاه یامجلس
to make ones a
U
حضور بهم رساندن
immediacy
U
اگاهی حضور ذهن
ubiquity
U
حضور در همه جا در یک وقت
presence
[of somebody]
U
حضور
[کسی]
[حقوق]
sclaff
U
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
independently
U
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest
U
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
Is my presence absolutely necessary?
U
آیا حضور من لازم است؟
show up
U
حاضر شدن حضور یافتن
sit in
U
حضور درمحلی بعنوان اعتراض
sit-in
U
حضور درمحلی بعنوان اعتراض
libation
U
تقدیم شراب به حضور خدایان
to bring somebody before the judge
U
کسی را در حضور قاضی آوردن
libations
U
تقدیم شراب به حضور خدایان
sit-ins
U
حضور درمحلی بعنوان اعتراض
to bring the matter before a court
[the judge]
U
دعوایی را در حضور قاضی آوردن
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
recusance
U
سرپیچی امتناع از حضور در مجالس عبادت
recusancy
U
سرپیچی امتناع از حضور در مجالس عبادت
your presence is requested
U
خواهشمند است حضور بهم رسانید
attendance of a doctor
U
حضور پزشک روی رینگ بوکس
assist
U
حضور بهم رساندن توجه کردن
to be in attendance
[at an event]
U
حضور داشتن
[در مراسمی ]
[اصطلاح رسمی]
assisting
U
حضور بهم رساندن توجه کردن
assists
U
حضور بهم رساندن توجه کردن
assisted
U
حضور بهم رساندن توجه کردن
subpoenaed
U
کتبا" کسی را به دادگاه یا به حضور مامورتحقیق فراخواندن
subpoenaing
U
کتبا" کسی را به دادگاه یا به حضور مامورتحقیق فراخواندن
subpoenas
U
کتبا" کسی را به دادگاه یا به حضور مامورتحقیق فراخواندن
subpoena
U
کتبا" کسی را به دادگاه یا به حضور مامورتحقیق فراخواندن
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
U
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
achylous
U
بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed
U
بدون اضطراب بدون کشش
unbranched
U
بدون انشعاب بدون شعبه
offhand
U
بدون مقدمه بدون تهیه
banc
U
جلسهای که با حضور کلیه قضات یک دادگاه تشکیل شود
preconceptions
U
عقیده از قبل تشکیل شده حضور پیش از وقت
preconception
U
عقیده از قبل تشکیل شده حضور پیش از وقت
shank
U
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
barristers
U
وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
barrister
U
وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
appearance money
U
پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
nuncupative will
U
وصیتی که ابتدا در حضور عدهای ازشهود اعلام و متعاقبا"نوشته میشود
time card
U
کارتی که ساعت حضور وغیاب کارگر روی ان قید میشود گاه برگ
two man rule
U
قانون حضور یاتصویب دونفره یا تصویب به وسیله دونفر برای انجام کار
placekick
U
ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
player
U
بازیگر
booter
U
بازیگر
fielder
U
بازیگر
performing
U
بازیگر
puppeteers
U
بازیگر
puppeteer
U
بازیگر
stager
U
بازیگر
actor
U
بازیگر
mummer
U
بازیگر
actors
U
بازیگر
poloist
U
بازیگر واترپولو
number
U
شماره بازیگر
duffer
U
بازیگر متوسط
club player
U
بازیگر باشگاهی
duffers
U
بازیگر متوسط
numbers
U
شماره بازیگر
dub
U
بازیگر ضعیف
cricketers
U
بازیگر کریکت
outed
U
اخراج بازیگر
ball player
U
بازیگر با توپ
leading lady or man
U
بازیگر عمده
uncovered
U
بازیگر مهانشده
cricketer
U
بازیگر کریکت
backup
U
جانشین بازیگر
backman
U
بازیگر مدافع
send-off
U
اخراج بازیگر
send-offs
U
اخراج بازیگر
protagonist
U
بازیگر عمده
ride the bench
U
بازیگر ذخیره
protagonists
U
بازیگر عمده
dubs
U
بازیگر ضعیف
dubbed
U
بازیگر ضعیف
sand bagger
U
بازیگر گول زن
walk-on
U
بازیگر فرعی
send off
U
اخراج بازیگر
substituting
U
تعویض بازیگر
substituting
U
بازیگر ذخیره
substituted
U
تعویض بازیگر
substituted
U
بازیگر ذخیره
substitute
U
تعویض بازیگر
substitute
U
بازیگر ذخیره
veteran
U
بازیگر با تجربه
veterans
U
بازیگر با تجربه
second string
U
بازیگر ذخیره
out-
U
اخراج بازیگر
player's number
U
شماره بازیگر
halfback
U
بازیگر میانی
subs
U
بازیگر ذخیره
sub
U
تعویض بازیگر
sub
U
بازیگر ذخیره
tragedienne
U
بازیگر تراژدی
freeing
U
بازیگر ازاد
extra cover
U
بازیگر بل گیر
oddsmaker
U
بازیگر شاخص
wingers
U
بازیگر گوش
winger
U
بازیگر گوش
homebrew
U
بازیگر محلی
subs
U
تعویض بازیگر
homeling
U
بازیگر خودی
wingman
U
بازیگر گوش
homebred
U
بازیگر محلی
headhunter
U
بازیگر خشن
hattrick
U
بازیگر سه گله
hatchetman
U
بازیگر خشن
outside forward
U
بازیگر گوش
third home
U
بازیگر مهاجم
frees
U
بازیگر ازاد
come back
U
بازگشت بازیگر
body checker
U
بازیگر تنه زن
free
U
بازیگر ازاد
freed
U
بازیگر ازاد
mans
U
بازیگر تیم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com