English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chi jireugi U ضربه بالارونده تکواندو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diguot jajirogi U ضربه مشت تکواندو
chagi U ضربه پای تکواندو
k o U ضربه فنی تکواندو
chigi U ضربه پرتابی دست تکواندو
doobal dang sang U ضربه پرشی دوگانه تکواندو
on the up grade U بالارونده
climber U بالارونده
scaler U بالارونده
ollyo U بالارونده
ascender U بالارونده
ascending U بالارونده
ascendant U بالارونده
lift valve U سوپاپ بالارونده
age ake U دفاع بالارونده
elevated antenna U انتن بالارونده
exhalant U بالارونده متصاعد
exhalent U بالارونده متصاعد
fastigiate U راست بالارونده
scansorial U صعودی بالارونده
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
rising mine U مین بالارونده دریایی
flagellum U گیاه بالارونده وپیچی
fumitory U نوعی گیاه بالارونده از تیر
thermal target U هوای گرم بالارونده برای بالون
basic type double tier formwork U قالب بندی بالارونده با تختههای مشابه
age U رده بندی سنی اسبها بالارونده
ages U رده بندی سنی اسبها بالارونده
taekwondo U تکواندو
mural crown U ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
joomeok U مشت تکواندو
deung joomeok U پس مشت تکواندو
geong geuk U حمله تکواندو
saboum U مربی تکواندو
shihapjung U تشک تکواندو
hayei U شلوار تکواندو
kyorougei U مبارزه تکواندو
kuk kiwo U مرکز تکواندو
kuang jang neim U سرمربی تکواندو
geong gegak U حمله تکواندو
taekwondo yooksa U تاریخچه تکواندو
teas U کمربند تکواندو
chung shin U اصول تکواندو
taekwondo nore U سرود تکواندو
tou book U لباس تکواندو
gasoem U گاسوم تکواندو
gei U تکنیک تکواندو
tea U کمربند تکواندو
moon doung makki U نوعی دفاع تکواندو
pakat palmok U بیرون ساعد تکواندو
moom poolgi U تمرین کردن تکواندو
jooshim U داور کنار تکواندو
chung seung U برنده هوگوابی تکواندو
chung shin sooyak U فرهنگ اخلاقی تکواندو
deashim U داور وسط تکواندو
bangoe gei U تکنیک دفاعی تکواندو
dojang U سالن تمرین تکواندو
wining by deukjoom U برد تکواندو با امتیاز
dan shimsa pyon U دان سیمساپیو تکواندو
ap joomok U پیش مشت تکواندو
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
ap seogi U راه رفتن عادی تکواندو
withdrawal U کناره گیری از مسابقه تکواندو
dan gup jeado U سیستم درجه بندی تکواندو
withdrawals U کناره گیری از مسابقه تکواندو
hoong seung U برنده هوگو قرمز تکواندو
geong gyuk U نقاط حمله و دفاع کننده تکواندو
heichio makki U بازکردن دفاع ضربدری هشیوماگی تکواندو
tae guk U در تکواندو همه چیزبا ته گوک اغاز میشود
gup shimsa pyon U فرم ازمون درجه تکواندو گاپ سیمساپیو
round U روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
roundest U روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
sclaff U ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
cumulus U ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
cumuli U ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
placekick U ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
bonk U ضربه بر سر
thud U ضربه
bonked U ضربه بر سر
bonking U ضربه بر سر
bonks U ضربه بر سر
thudding U ضربه
impact U ضربه
impacts U ضربه
double kick U دو ضربه پی در پی
tits U ضربه
thudded U ضربه
pops U ضربه
popped U ضربه
pop U ضربه
shocks U ضربه
hacks U ضربه
hacked U ضربه
hack U ضربه
whang U ضربه
tit U ضربه
yee jupkki U ضربه پا
shockproof U ضد ضربه
flap U ضربه
flapped U ضربه
flaps U ضربه
pulsed U ضربه
pulse U ضربه
push U ضربه
pushed U ضربه
antiknock U ضد ضربه
collisions U ضربه
brunt U ضربه
collision U ضربه
impulse U ضربه
impulses U ضربه
head U ضربه با سر
pushes U ضربه
shocked U ضربه
stroked U ضربه
kicked U ضربه با پا
strikeless U بی ضربه
shock U ضربه
left U ضربه چپ
blows U ضربه
shots U ضربه
thuds U ضربه
kick U ضربه
slugger U ضربه زن
sole kick U ضربه با کف پا
stroke U ضربه
surge U ضربه
interrupter U ضربه گر
mishit U ضربه بد
kick U ضربه با پا
sole of the foot kick U ضربه با کف پا
impluse U ضربه
butt joint U ضربه
blow U ضربه
kicking U ضربه
kicks U ضربه
stroking U ضربه
sole trap U ضربه با کف پا
surged U ضربه
butting U ضربه با سر
surges U ضربه
kicked U ضربه
kicking U ضربه با پا
strokes U ضربه
shot U ضربه
kicks U ضربه با پا
shock proof U ضد ضربه
delivers U ضربه زدن
electric shock U ضربه برقی
slugging U ضربه زنی
electric shocks U ضربه برقی
fall U ضربه فنی
quash U با ضربه زدن
quashed U با ضربه زدن
picky U ضربه زننده
pickiest U ضربه زننده
blast U ضربه انفجار
pickier U ضربه زننده
slashes U ضربه سریع
blasts U ضربه انفجار
dub U ضربه کم جان
dubbed U ضربه کم جان
dubs U ضربه کم جان
whiff U ضربه ناموفق
cherry U ضربه ناموفق
cherries U ضربه ناموفق
slashed U ضربه سریع
slash U ضربه سریع
quashes U با ضربه زدن
deliver U ضربه زدن
jolt U تکان ضربه
knock U ضربه زدن
shock wave U موج ضربه
lashes U ضربه شلاق
lashes U ضربه مژگان
lashed U ضربه شلاق
lashed U ضربه مژگان
lash U ضربه شلاق
lash U ضربه مژگان
knocked U ضربه زدن
belts U ضربه محکم
belted U ضربه محکم
belt U ضربه محکم
tossing U ضربه بلند
tosses U ضربه بلند
tossed U ضربه بلند
toss U ضربه بلند
shock waves U موج ضربه
POWs U صدای ضربه
whips U ضربه زدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com