Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
goal kick
U
ضربه ازاد مستقیم روی دروازه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shot direct at goal
U
شوت مستقیم به دروازه
goal throw
U
پرتاب ازاد دروازه بان واترپولو
sclaff
U
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
drop a goal
U
ضربه زدن بر فراز دروازه
slant
U
بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slants
U
بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slanted
U
بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
field goal
U
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
dropped goal
U
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop goal
U
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
to rifle the ball into the goal
U
با ضربه خیلی محکم توپ را به دروازه شوت کردن
jabs
U
ضربه سریع مستقیم
jabbing
U
ضربه سریع مستقیم
jab
U
ضربه سریع مستقیم
straight blow
U
ضربه مستقیم در بوکس
jabbed
U
ضربه سریع مستقیم
inverted camel
U
نوعی چرخش در حالی که پای ازاد مستقیم است
penalty hit
U
ضربه ازاد
free hit
U
ضربه ازاد
icing
U
ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
indirect free kick
U
ضربه ازاد غیرمستقیم
clothesline
U
ضربه نسبتا"مستقیم نزدیک زمین
kickoff
U
ضربه ازاد با پاشنه پا درشروع
stationary tactics
U
دردروازه ضربه ازاد از حریف گرفتن
mulligan
U
ضربه ازاد در بازی غیررسمی گلف
flicking
U
ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
flicked
U
ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
flick
U
ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
flicks
U
ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
rugby point
U
3 امتیاز برای ضربه ازاد یاضربه پنالتی
borrow
U
ضربه زدن روی چمن نرم به سمت چپ یا راست یا مستقیم
borrowed
U
ضربه زدن روی چمن نرم به سمت چپ یا راست یا مستقیم
borrows
U
ضربه زدن روی چمن نرم به سمت چپ یا راست یا مستقیم
gain ground
U
ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
point after touchdown
[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
punt
U
توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
punted
U
توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
punts
U
توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
team handball court
U
مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
passout
U
پاس از پشت دروازه به یاردر جلوی دروازه
kick save
U
نجات دروازه با پای دروازه بان
croquet
U
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
rugby point
U
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
dasd
U
Device Storage DirectAccess اسباب حافظه بادستیابی مستقیم دستگاه انباره دستیابی مستقیم
direct admission
U
مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
clearest
U
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clears
U
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clear
U
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearer
U
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
basic
U
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basics
U
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
glide path
U
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
hit
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
direct exchange
U
تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
directed
U
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct
U
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directs
U
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
goal judge
U
داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
element
U
دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
elements
U
دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
cost fraction
U
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
direct command
U
فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
punt
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response
U
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
elicitation
U
کسب اطلاعات غیر مستقیم بازجویی غیر مستقیم
direct fire sights
U
زاویه یا بهای تیر مستقیم دوربینهای تیر مستقیم
direct dyes
U
رنگینه های مستقیم
[که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
goalpost
U
تیر دروازه تیر عمودی دروازه
goalposts
U
تیر دروازه تیر عمودی دروازه
free gyroscope
U
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
crosses
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
high sea
U
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
shank
U
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
free enterprise
U
اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
gateway
U
دروازه
port
U
دروازه
goal
U
دروازه
gateways
U
دروازه
goals
U
دروازه
goal area line
U
خط دروازه
gates
U
دروازه
hoops
U
دروازه
gate
U
دروازه
hoop
U
دروازه
barbacan
U
دروازه
barbican
U
دروازه
portal
U
دروازه
portals
U
دروازه
placekick
U
ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
goal keeper line
U
خط دروازه بان
goal crease
U
محوطه دروازه
goal keeper
U
دروازه بان
puck stopper
U
دروازه بان
in goal
U
دروازه بان
tend goal
U
حفظ دروازه
tend goal
U
دروازه بانی
goalies
U
دروازه بان
goalie
U
دروازه بان
octroi
U
مالیات دم دروازه
goal mouth
U
دهانه دروازه
between the pipes
U
تیر دروازه
wicket
U
دروازه کوچک
wickets
U
دروازه کوچک
goalkeeper
U
دروازه بان
keepers
U
دروازه بان
attacting zone
U
منطقه دروازه
goal area
U
منطقه دروازه
goal
U
دروازه بان
octroi
U
دروازه بانی
keep goal
U
دروازه بانی
goalkeepers
U
دروازه بان
goal posts
U
پایههای دروازه
goals
U
دروازه بان
goalar
U
دروازه بان
gateposts
U
بازوی دروازه
hoop
U
دروازه کروکه
keeper
U
دروازه بان
logic gate
U
دروازه منطقی
starting gate
U
دروازه شروع
own goals
U
گل به دروازه خودی
gatepost
U
بازوی دروازه
save
U
نجات دروازه
gate keeper
U
دروازه بان
gatekeeper
U
دروازه بان
gatekeepers
U
دروازه بان
saved
U
نجات دروازه
hoops
U
دروازه کروکه
saves
U
نجات دروازه
goal tender
U
دروازه بان
own goal
U
گل به دروازه خودی
warder
U
نگهبان دروازه یا قصر
twentyfive
U
خط 52 یاردی موازی با خط دروازه
petard
U
بمب دروازه ریز
gates
U
دروازه شروع اسکی
shooting
U
شوت بسوی دروازه
double reverse
U
شوت برگردان به دروازه
fast break
U
حمله سریع به دروازه
sally port
U
دروازه عبور از قلعه
sally port
U
دروازه بزرگ قلعه
changing the goal keeper
U
تعویض دروازه بان
catching glove
U
دستکش دروازه بان
gatehouses
U
اطاق دروازه بان
standup goalie
U
دروازه بانی ایستاده
gate post
U
تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
flopper
U
دروازه بان شیرجه رو
goalpost
U
تیرک عمودی دروازه
He was approaching the gate.
U
او
[مرد]
به دروازه نزدیک شد.
crossbars
U
تیرک افقی دروازه
goalkeeper
U
دروازه بان فوتبال
long ball
U
پرتاب از دور به دروازه
goalkeepers
U
دروازه بان فوتبال
gate
U
دروازه شروع اسکی
goal kick
U
شوت بسوی دروازه
upright
U
تیرک عمودی دروازه
deciding
U
نزدیک به دروازه حریف
goal games
U
بازیهای دروازه دار
gatehouse
U
اطاق دروازه بان
crossbar
U
تیرک افقی دروازه
goal umpire
U
دروازه بان واترپولو
goalthrow
U
پرتاب دروازه بان
shootings
U
شوت بسوی دروازه
warders
U
نگهبان دروازه یا قصر
offside line
U
خط فرضی موازی با دروازه
goalposts
U
تیرک عمودی دروازه
nineteens
U
علامت تعویض دروازه بان
nineteen
U
علامت تعویض دروازه بان
stick glove
U
دستکش کلفت دروازه بان
touch in goal line
U
ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
punch the ball
U
مشت کردن دروازه بان
touch in goal
U
محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
send off
U
حرکت اسبها از دروازه شروع
send-off
U
حرکت اسبها از دروازه شروع
send-offs
U
حرکت اسبها از دروازه شروع
in
U
توپی که وارد دروازه شده
in-
U
توپی که وارد دروازه شده
seelos
U
دروازه بشکل اچ در مارپیچ کوچک
gatehouse
U
اطاق یازندان بالای دروازه
active
U
دروازهای که برخلاف دروازه نافعال
clear
U
دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clearer
U
دفع توپ ازحوالی دروازه
clearer
U
دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clearest
U
دفع توپ ازحوالی دروازه
clearest
U
دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clears
U
دفع توپ ازحوالی دروازه
clears
U
دورکردن گوی از نزدیک دروازه
gatehouses
U
اطاق یازندان بالای دروازه
clear
U
دفع توپ ازحوالی دروازه
gateposts
U
تیر چار چوب دروازه
logic
U
دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
gatepost
U
تیر چار چوب دروازه
defensive
U
منطقه دفاعی شامل دروازه
battering ram
U
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com