English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
magnetic wire recording U ضبط صوت سیمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
stringed instruments U سازهای سیمی
cable U طناب سیمی
cabled U طناب سیمی
wiry U سیمی
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
cord U سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
cords U سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
DC U روش ارتباط با استفاده از باسهای روی یک مدار سیمی مثل سیستم تلگراف
griddle U غربال سیمی کارگران
griddles U غربال سیمی کارگران
greyhound U غربال سیمی
greyhounds U غربال سیمی
hawser U طناب سیمی
hawsers U طناب سیمی
netting U تور سیمی
netting U شبکه سیمی
screen U تور سیمی پنجره توری دار
screen U تور سیمی نصب کردن
screen U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screened U تور سیمی پنجره توری دار
screened U تور سیمی نصب کردن
screened U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screening, screenings U تور سیمی پنجره توری دار
screening, screenings U تور سیمی نصب کردن
screening, screenings U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screens U تور سیمی پنجره توری دار
screens U تور سیمی نصب کردن
screens U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
backstop U حصار سیمی
beach matting U تور سیمی ساحلی
cable suspension bridge U پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
Faraday cage U صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
headstay U سیمی که دکل را بسمت جلوقایق نگاه میدارد
lang's lay wire rope U طناب سیمی یک سو
non rotating wire rope U طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
omnibus wire U سیمی که همگی جریان الکتریک از ان می گذرد
open wire line U خط سیمی لخت
open wire line U خط سیمی هوایی
phantom circuit U مدار چهار سیمی
phantomed cable U کابل چهار سیمی
quadded cable U کابل چهار سیمی
phantoplex telegraphy U تلگراف چهار سیمی مرکب
plated wire memory U حافظه سیمی اندوده
rope chaff U وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
sarrated wire rope U طناب سیمی دندانهای
string band U دسته موزیک سازهای سیمی
stringed U سیمی
the wind drowned the strigs U سازهای بادی صدای سازهای سیمی را خفه میکند
three wire generator U دینام سه سیمی
three wire system U دستگاه سه سیمی
tightwire U طناب سیمی
trommel U غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
viola d'amore U ویولون دارای 7 سیم زهی و 7 تار سیمی
wire cloth U تور سیمی پارچه سیمی پرده سیمی
wire core U مغزی سیمی
wire drag U لاروب سیمی
wire gauze U توری سیمی
wire glass U شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
wire hinge U لولای سیمی
wire matrix printer U یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
wire netting U بافت توری سیمی
wire netting U تور سیمی
wire rope U طناب سیمی
wire ropes U طنابهای سیمی
wired glass U شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
wirework U کارهای سیمی
acoustic screen تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
wire beater همزن سیمی
staple U سوزن [حرف ] یو شکل [برای محکم کردن سیمی به دیوار]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com