Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
magnetic picture recording
U
ضبط تصویر مغناطیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
yoke
U
هستههای مغناطیسی اطراف تیوب تلویزیون برای کنترل محل اشعه تصویر
magnetic field figure
U
تصویر میدان مغناطیسی
Other Matches
magnetic induction
U
چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
image
[سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
images
U
سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
crops
U
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
tweening
U
محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
cropped
U
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
crop
U
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
picturing
U
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured
U
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictures
U
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picture
U
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
videoed
U
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
video
U
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videos
U
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoing
U
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
acrobat
U
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
acrobats
U
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
image
[تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
images
U
تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
flicker
U
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered
U
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickers
U
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
spherization
U
جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
lossless compression
U
روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
soft
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
medium
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mediums
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
softest
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
ferromagnetic material
U
هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tape
U
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tapes
U
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
tape
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
degauss
U
پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
magnetic ink character recognition
U
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
record
U
گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
magnetic skin effect
U
جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
refresh
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshes
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
autos
U
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
auto
U
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
magnetic blowout
U
خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy
U
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
persistence
U
مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش
hypertext
U
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
pen drawing
U
تصویر خطی تصویر مدادی
tracings
U
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracing
U
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
magnaflux
U
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic reluctance
U
مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic flow
U
فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic deflector
U
یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic ritation
U
گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
orthographic
U
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
background
U
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
backgrounds
U
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
images
U
نقش کردن تصویر کردن نشان دادن تصویر
image dissector tube
U
لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
raster scan
U
ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
magnetic flux density
U
چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
image formation
U
تولید تصویر تصویر
magnetic flux
U
فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
reluctivity
U
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
dispersion
U
پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
magnetic nuclear resonance
U
تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
scans
U
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned
U
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scan
U
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
grid magnatic angle
U
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
magnetic tape recording
U
ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
ikons
U
تصویر
images
U
تصویر
imagery
U
تصویر
image line
U
خط تصویر
icons
U
تصویر
vignette
U
تصویر
portrait
U
تصویر
portraits
U
تصویر
vignettes
U
تصویر
likeness
U
تصویر
likenesses
U
تصویر
image
U
تصویر
icon
U
تصویر
grating
U
در تصویر
gratings
U
در تصویر
illustration
U
تصویر
illustrations
U
تصویر
picturing
U
تصویر
afterimage
U
رد تصویر
projection
U
تصویر
pictures
U
تصویر
portrayals
U
تصویر
delineation
U
تصویر
skews
U
تصویر کج
skewing
U
تصویر کج
picture
U
تصویر
skew
U
تصویر کج
portrayal
U
تصویر
pictured
U
تصویر
projections
U
تصویر
shapes
U
تصویر
scenography
U
تصویر
shape
U
تصویر
picturesque
U
شایان تصویر
image detail
U
جزء تصویر
radiograph
U
تصویر رونتگن
radiographs
U
تصویر رونتگن
virtual image
U
تصویر مجازی
viewing screen
U
صفحه تصویر
anaglyph
U
تصویر ژرفانما
tear out
U
پارگی تصویر
illustrations
U
تصویر عکس
illustration
U
تصویر عکس
image
U
تصویر کردن
image changer
U
مبدل تصویر
ephod
U
بت یا تصویر صنم
image field
U
حوزه تصویر
image transformation
U
تبدیل تصویر
image carrier
U
حامل تصویر
image brightness
U
روشنایی تصویر
screen
U
صفحه تصویر
screened
U
صفحه تصویر
screening, screenings
U
صفحه تصویر
screens
U
صفحه تصویر
image aerial
آنتن تصویر
aspect ratio
U
نسبت تصویر
tablature
U
تصویر نقاشی
intermediate image
U
تصویر میانی
image distortion
U
اعوجاج تصویر
image drift
U
رانش تصویر
direct video storage tube
U
نگاهدارنده تصویر
imageless thought
U
تفکر بی تصویر
documentary photography
U
تصویر روشن
double image
U
تصویر مضاعف
image element
U
نقطه تصویر
inverse video
U
تصویر وارون
image distortion
U
شکستگی تصویر
body image
U
تصویر بدن
card image
U
تصویر کارت
composite video
U
تصویر ترکیبی
macrograph
U
خط و تصویر درشت
idealized image
U
تصویر ارمانی
projections
U
افکنش تصویر
image distance
U
عرض تصویر
projection
U
افکنش تصویر
image transmission
U
انتقال تصویر
image point
U
نقطه تصویر
image deflection
U
انحراف تصویر
portray
U
تصویر کشیدن
panorama
U
تصویر دورنما
portraying
U
تصویر کشیدن
tearing
U
پارگی تصویر
portrays
U
تصویر کشیدن
panoramas
U
تصویر دورنما
hue
U
تصویر فاهر
image contrast
U
کنتراست تصویر
image cintraction
U
شکستگی تصویر
portraiture
U
تصویر کردن
image control
U
کنترل تصویر
image coordinates
U
مختصات تصویر
icon
U
پیکر تصویر
icons
U
پیکر تصویر
ikons
U
پیکر تصویر
image cintraction
U
انقباض تصویر
hues
U
تصویر فاهر
image formation
U
تصویر سازی
double
U
تصویر قرینه
image converter
U
مبدل تصویر
effigies
U
تصویر برجسته
effigy
U
تصویر برجسته
form
U
تصویر وجه
formed
U
تصویر وجه
forms
U
تصویر وجه
mirror image
U
تصویر قرینه
mirror image
تصویر آیینه ای
mirror images
U
تصویر قرینه
affigy
U
تصویر برجسته
snapshots
U
تصویر لحظهای
snapshot
U
تصویر لحظهای
clear picture
U
تصویر شفاف
sharp picture
U
تصویر شفاف
sharp image
U
تصویر شفاف
hologram
U
تصویر سه بعدی
holograms
U
تصویر سه بعدی
clear picture
U
تصویر واضح
sharp picture
U
تصویر واضح
sharp image
U
تصویر واضح
mirror images
U
تصویر ایینهای
image reversal
U
واژگونی تصویر
image inversion
U
برگردانی تصویر
image
U
تصویر الکتریکی
image registration
U
ترام تصویر
image registration
U
ثبت تصویر
image ray
U
پرتو تصویر
image
U
تصویر ذهنی
portrayed
U
تصویر کشیدن
image ray
U
شعاع تصویر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com