Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
free list
U
صورت کالاهای بی گمرک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the free list
U
صورت کالای بی گمرک
packing list
U
صورت کالاهای بسته بندی شده
import duties
U
حق گمرک اجناس وارداتی گمرک ورودی
custom's appraisor
U
مامور گمرک ارزیاب گمرک
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
consolidation container
U
کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods
U
کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
to declare
[customs]
U
گمرک دادن
[گمرک]
producer's goods
U
کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
inventory
U
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
perishable goods
U
کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
customs
U
گمرک
free trader
U
بدون گمرک
custom assersor
U
مامور گمرک
duty-free
U
معاف از گمرک
duty paid
U
گمرک شده
customs
U
اداره گمرک
bonded warehouse
U
انبار گمرک
customs
U
دفتر گمرک
bonded store
U
انبار گمرک
customs appraisor
U
مامور گمرک
customs clearance
U
ترخیص از گمرک
customs house
U
اداره گمرک
dutiable
U
گمرک بردار
customs officer
U
مامور گمرک
To get it through the custome.
U
از گمرک رد کردن
clears
U
از گمرک دراوردن
clear
U
از گمرک دراوردن
customs agent
U
کارگزار گمرک
customs agent
U
واسطه گمرک
duty paid
U
گمرک پرداخته
ware room
U
انبار گمرک
custom house
U
گمرک خانه
custom house
U
اداره گمرک
customable
U
گمرک بردار
customhouse
U
اداره گمرک
clearest
U
از گمرک دراوردن
levy duties
U
گمرک بستن
warehouse
U
انبار گمرک
impost
U
گمرک ورودی
clearer
U
از گمرک دراوردن
warehouses
U
انبار گمرک
inland duty
U
گمرک داخلی
levy duties
U
گمرک بستن به جنسی
tidewaiter
U
مامور گمرک لب دریا
custom assersor
U
گمرکچی ارزیاب گمرک
custom
U
حقوق گمرکی گمرک
import duties
U
گمرک اجناس وارداتی
in bond
U
تحت کنترل اداره گمرک
bonded goods
U
کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
bond
U
به انبار گمرک تحویل دادن
customs entry
U
افهار یا اعلام ورود به گمرک
clearance inwards
U
ورود کشتی به محوطه گمرک
clearance inwards
U
اعلامیه ورود کشتی به گمرک
locals
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
transire
U
اجازه گمرک جهت انتقال محموله
I have nothing to declare.
چیزی برای گمرک دادن ندارم.
printers
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
Do you have nothing to declare?
U
آیا چیزی برای اعلام به گمرک دارید؟
bonded goods
U
کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
plastic bubble keyboard
U
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packets
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric
U
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
out of bond
U
کالاهایی که پس از پرداخت حقوق گمرکی ازمحوطه گمرک خارج شده باشد
luxury goods
U
کالاهای تجملی
nondurable goods
U
کالاهای بی دوام
durable goods
U
کالاهای بادوام
investment goods
U
کالاهای سرمایهای
heavy goods
U
کالاهای سنگین
consumables
U
کالاهای مصرفی
commercial items
U
کالاهای تجارتی
complementary goods
U
کالاهای مکمل
luxury goods
U
کالاهای تشریفاتی
hazardous goods
U
کالاهای خطرناک
social good
U
کالاهای عمومی
consumer goods
U
کالاهای مصرفی
substitute goods
U
کالاهای جانشین
supporting goods
U
کالاهای حمایتی
differentiated products
U
کالاهای متفاوت
intermediate goods
U
کالاهای واسطه
necessities
U
کالاهای ضروری
exports
U
کالاهای صادراتی
labor intensive goods
U
کالاهای کاربر
imports
U
کالاهای وارداتی
inwards goods
U
کالاهای وارداتی
Consumer ( consrmers ) goods .
U
کالاهای مصرفی
durables
U
کالاهای بادوام
consumption goods
U
کالاهای مصرفی
visibles
U
کالاهای مرئی
expendable supplies
U
کالاهای مصرفی
differentiated products
U
کالاهای ناهمگن
merit goods
U
کالاهای مطلوب
merit goods
U
کالاهای ایده ال
mixed goods
U
کالاهای مختلط
intermediate goods
U
کالاهای واسطهای
fancy goods
U
کالاهای تجملی
goods receiving
U
کالاهای دریافتی
capital goods
U
کالاهای سرمایهای
goods inwards
U
کالاهای دریافتی
purpose made
U
کالاهای خاص
public goods
U
کالاهای عمومی
proprietary goods
U
کالاهای اختصاصی
prohibited goods
U
کالاهای ممنوعه
producer's goods
U
کالاهای مولد
producer goods
U
کالاهای سرمایهای
producer goods
U
کالاهای تولیدی
goods in transit
U
کالاهای عبوری
goods intake
U
کالاهای دریافتی
available goods
U
کالاهای موجود
attractive goods
U
کالاهای جذاب
goods on consignment
U
کالاهای امانی
social good
U
کالاهای اجتماعی
spot goods
U
کالاهای موجود
soft goods
U
کالاهای بی دوام
collective goods
U
کالاهای جمعی
barrage jamming
U
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
perishable goods
U
کالاهای فاسد شدنی
damaged shipments
U
کالاهای اسیب دیده
secondhand goods
U
کالاهای دست دوم
overdue goods
U
کالاهای تحویل نشده
semi durable goods
U
کالاهای نیمه بادوام
goods inwards
U
کالاهای درحال تحویل
commodity loading
U
بارگیری کالاهای مختلف
man made goods
U
کالاهای ساخت بشر
stock accounting
U
حساب کالاهای موجود
prohibited goods
U
کالاهای منع شده
goods intake
U
کالاهای درحال تحویل
soft goods
U
کالاهای مصرف شدنی
spot goods
U
کالاهای اماده تحویل
competitive goods
U
کالاهای مورد رقابت
visibles
U
کالاهای قابل رویت
semi finished goods
U
کالاهای نیمه ساخته
semi luxury goods
U
کالاهای نیمه تجملی
durable consumption goods
U
کالاهای مصرفی بادوام
consumer durable goods
U
کالاهای مصرفی بادوام
principle of exclusion
U
در مورد کالاهای خصوصی
goods receiving
U
کالاهای درحال تحویل
fabrication
U
کالاهای ساخته شده
nondurable consumer goods
U
کالاهای مصرفی بی دوام
stock market
U
بورس کالاهای مختلف
intermediate stock
U
کالاهای نیمه تمام
stock markets
U
بورس کالاهای مختلف
finished goods
U
کالاهای ساخته شده
service stock
U
اماد و کالاهای جنگی
consumer nondurables
U
کالاهای مصرفی بی دوام
consumer durables
U
کالاهای مصرفی پر دوام
nonessential goods
U
کالاهای غیر اساسی
finished goods
U
کالاهای اماده فروش
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary
U
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
catalogues
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
delivery note
U
فهرست کالاهای در حال حمل
job lots
U
کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
farm price supports
U
حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
index of consumer prices
U
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
job lot
U
کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
general cargo rates
U
نرخهای حمل کالاهای متفرقه
silk manufactures of home
U
کالاهای ابریشمی ساخت میهن
cataloged
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogued
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogue
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloguing
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogs
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
jetsam
U
کالاهای به دریا ریخته شده
rationed goods
U
کالاهای جیره بندی شده
cataloging
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
excise taxes
U
مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
marketable goods
U
کالاهای قابل عرضه به بازار
finished goods stock
U
موجودی کالاهای تمام شده
ten cent store
U
فروشگاه دارای کالاهای ارزان
intermediate stock
U
موجودی کالاهای درحال ساخت
extreport trade
U
صادرات مجدد کالاهای وارداتی
surplus
U
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
surpluses
U
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
Nothing to declare
U
همراه نداشتن کالاهای گمرکی
Goods to declare
U
همراه داشتن کالاهای گمرکی
consumer price index
U
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
consumer credit
U
اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
articlcs of virtu
U
کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
clearance in ward
U
گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
finished
U
کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
demand factors
U
جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
consumable
U
اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
cornering the market
U
خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
combination carrier
U
کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
salvor
U
نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
bonded store
U
انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
durable goods
U
کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
field stockade
U
کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
goods on approval
U
تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
window shop
U
به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
stores
U
کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
discriminating tariff
U
شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
transire
U
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com