English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
programme of work U صورت کارها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cellar U محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
cellars U محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
Other Matches
jobs U فایل حاوی کارها با نام کارها که منتظر پردازش هستند
job U فایل حاوی کارها با نام کارها که منتظر پردازش هستند
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
relation U کارها
relational U کارها
programme of work U برنامه کارها
To put things straight(right). U کارها را درست کردن
To gain full control of the affairs . To have a tight grip on things. U کارها را قبضه کردن
draw up U کارها را تنظیم کردن
pull one's weight <idiom> U کارها را تقسیم کردن
all aggairs pivot upon him U کارها بدست او می گرد د
To get things moving. To set the ball rolling. To set the wheels in motion. U کارها را بجریان انداختن
Things are very slack (quiet) at the moment. U فعلا" که کارها خوابیده
To get things moving. To set the wheels in motion. U کارها راراه انداختن
I am ready to compromise. U کارها روبراه است
To take things easy(lightly) U کارها را آسان گرفتن
To spoilt things . To mess thing up . U کارها را خراب کردن
job scheduler U زمان بند کارها
Our affairs are shaping well. U کارها داردسروصورت می گیرد
hang-up <idiom> U تاخیر دربعضی از کارها
artwork U کارها و تصاویر گرافیکی
i. for doing any thing U عدم صلاحیت در همه کارها
We are past that sort of thing . U دیگر این کارها از ماگذشته
push (someone) around <idiom> U اجبار شخص درانجام کارها
She is not concerned with all that . U با این کارها کاری ندارم
dispose U ترتیب کارها رامعین کردن
put the cart before the horse <idiom> U انجام کارها بدون نظم
pull (something) off <idiom> U باانجام رساندن کامل کارها
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
batch U قرار دادن داده ها و کارها در یک گروه
scheduling U مرتب کردن ترتیب پردازش کارها
batches U قرار دادن داده ها و کارها در یک گروه
set the pace <idiom> U برای انجام کارها رقابت ایجادکردن
job U اهمیت یک کار در مقایسه با دیگر کارها
to make things hum U کارها را دایر کردن یا درجنبش اوردن
Things are coming to a critical juncture . U کارها دارد بجاهای با ریک می کشد
jobs U اهمیت یک کار در مقایسه با دیگر کارها
priorities U شینالی به کامپیوتر که از سایر کارها پیش می گیرد
priority U شینالی به کامپیوتر که از سایر کارها پیش می گیرد
resource U تقسیم منابع موجود در سیستم بین کارها
It is an absolute chaos. U همه رشته کارها از دست در رفته است
to mend matters U کارها را اصلاح کردن اوضاع را بهبود بخشیدن
activities U کارها یا وفایفی که روی یک کامپیوتر انجام می شوند
activity U کارها یا وفایفی که روی یک کامپیوتر انجام می شوند
plastic bubble keyboard U صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packets U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
priority U سیستمی که کارها را به ترتیب الویت پردازش مرتب کند.
dispatching priority U شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
priorities U سیستمی که کارها را به ترتیب الویت پردازش مرتب کند.
numeric U که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
general U برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
commonest U سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
common U سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
minor league U دسته یا گروه فرعی ورزشی تیمهای کودکان یا تازه کارها
commoners U سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
generals U برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
dry run U اجرای برنامه با داده پیش فرض برای اطمینان از صحت کارها
hierarchical communications system U روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند
agendas U لیستی از کارها و قرارهای ملاقات یا فعالیتها که باید در یک روز مشخص انجام شوند
agenda U لیستی از کارها و قرارهای ملاقات یا فعالیتها که باید در یک روز مشخص انجام شوند
critical path analysis U تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
pert U تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند که برای رسیدن به هدف مرتب شده باشند
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
job U زمان برنامه نویسی کامپیوتری که حاوی دستورات خاص مربط به امور کنترل کارها و پردازش است
jobs U زمان برنامه نویسی کامپیوتری که حاوی دستورات خاص مربط به امور کنترل کارها و پردازش است
piracy U کپی از چیز تازه ایجاد شده یا کپی کردن کارها
rom U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions U استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
schedules U ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
scheduled U ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedule U ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
off load U انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
electronic cottage U مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
batch U 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batches U 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
task U جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
tasks U جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
basics U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
facies U صورت
conformer U هم صورت
listing U صورت
phases U صورت
figure U صورت
listings U صورت
freckle U لک صورت
conformational isomers U هم صورت
figuring U صورت
phase U صورت
formed U صورت
forms U صورت
rolls U صورت
figures U صورت
phased U صورت
medal U صورت
effigies U صورت
effigy U صورت
medals U صورت
roll U صورت
rolled U صورت
rosters U صورت
form U صورت
invoice U صورت
versions U صورت
version U صورت
providing U در صورت
hues U صورت
file U صورت
circumstantially U در صورت
list U صورت
hue U صورت
shapes U صورت
shape U صورت
invoiced U صورت
invoices U صورت
invoicing U صورت
kalendar U صورت
mazard U صورت
images U صورت
filed U صورت
image U صورت
visage U رو صورت
visages U رو صورت
roster U صورت
slipped U صورت
physiognomy U صورت
faces U صورت
statements U صورت
constellations U صورت
face U صورت
slip U صورت
coat card U صورت
statement U صورت
physiognomies U صورت
constellation U صورت
slips U صورت
crackling U صورت نمکی
difference tone U صورت افتراقی
enumeration U صورت ریز
forms U صورت دیس
It didnt come off. It didnt take place. U صورت نگرفت
veiling U تور صورت
face powders U پودر صورت
waveform U به صورت موج
face cream U کرم صورت
white face U جانورسفید صورت
BS U صورت فروش
powdering U پودر صورت
powders U پودر صورت
transfiguration U تبدیل صورت
powder U پودر صورت
greasepaint U صورت گرتماشاخانه
to take an inventory of U صورت دارایی
formulation U صورت بندی
formed U صورت دیس
serials U و به صورت سری
serial U و به صورت سری
face powder U پودر صورت
to put in to shape U سر و صورت دادن
unfigured U بی صورت ساده
formation U صورت بندی
At any rate . In any case . Anyway . U درهر صورت
faceless U بدون صورت
outward show U صورت فاهر
transformation U تبدیل صورت
inventory U صورت کالا
inventory U صورت اموال
certificate of expenditure U صورت هزینه
forgery U صورت سازی
forgeries U صورت سازی
outside appearance U صورت فاهر
on foot U به صورت پیاده
if need be U در صورت بایست
burble U جوش صورت
burbled U جوش صورت
burbles U جوش صورت
burbling U جوش صورت
incarnation U صورت خارجی
incarnations U صورت خارجی
numerator U صورت کسر
normalized form U صورت هنجار
list of promotiona U صورت ترفیعات
portraiture U نقاشی از صورت
impanel U در صورت نوشتن
imbody U صورت خارجی
if so U در صورت مثبت
accomplish U صورت گرفتن
accomplishes U صورت گرفتن
accomplishing U صورت گرفتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com