English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ticket U صورت نامزدهای حزبی
tickets U صورت نامزدهای حزبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
poll U فهرست نامزدهای انتخاباتی
polls U فهرست نامزدهای انتخاباتی
polled U فهرست نامزدهای انتخاباتی
slate U فهرست نامزدهای انتخاباتی
slated U فهرست نامزدهای انتخاباتی
slates U فهرست نامزدهای انتخاباتی
plateform U برنامه کار نامزدهای انتخاباتی
candidates' matches U رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
candidates' tournament U تورنمنت نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
sectarian U حزبی
watchworld U شعار حزبی
watchword U شعار حزبی
caucuses U انجمن حزبی
watchwords U شعار حزبی
barred a U طاق حزبی
caucus U انجمن حزبی
wing U دسته حزبی
party spirit U تعصب حزبی
party spirit U طرفداری حزبی
nonparty U غیر حزبی
plateform U اعلامیه حزبی
winging U دسته حزبی
partisanship U حزبی بودن
partisanship U روح حزبی
proselytism U تبلیغ حزبی
to toe the line U برنامه حزبی را پذیرفتن
factionalism U اعتقاد به سیستم حزبی
party politics U سیاست بازیهای حزبی
to join a party U عضو حزبی شدن
white primary U اخذ اراء مقدماتی حزبی
pluralist U وابسته به تعدد یاائتلاف حزبی
secession U تجزیه طلبی انشعاب حزبی
pluralists U وابسته به تعدد یاائتلاف حزبی
conventions U باره مسائل حزبی ناحیهای
convention U باره مسائل حزبی ناحیهای
lunatic fringe U افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
adherence to party U هواخواهی یاتبعیت ازحزبی پیوستگی به حزبی
main motion [at a party conference etc.] U دادخواست اصلی [در همایش حزبی و غیره]
write U رای دادن به کسی که نامش در لیست کاندیدهای حزبی نیست حذف
writes U رای دادن به کسی که نامش در لیست کاندیدهای حزبی نیست حذف
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
fellow traveler U کسی که عضو حزبی نیست ودر فعالیتهای ان شرکت نمیکند ولی از ان جانبداری مینماید
plastic bubble keyboard U صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packet U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric U که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
rom U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
chargeable accessions U استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
fascism U نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود
pluralists U معتقد به تعدد تعدد حزبی
pluralist U معتقد به تعدد تعدد حزبی
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
basics U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
constellations U صورت
constellation U صورت
effigies U صورت
version U صورت
versions U صورت
mazard U صورت
roster U صورت
hues U صورت
statement U صورت
formed U صورت
kalendar U صورت
hue U صورت
form U صورت
forms U صورت
medals U صورت
rolled U صورت
roll U صورت
images U صورت
image U صورت
statements U صورت
effigy U صورت
circumstantially U در صورت
coat card U صورت
conformational isomers U هم صورت
providing U در صورت
medal U صورت
facies U صورت
freckle U لک صورت
rosters U صورت
listing U صورت
phases U صورت
listings U صورت
phased U صورت
phase U صورت
rolls U صورت
conformer U هم صورت
shapes U صورت
figuring U صورت
physiognomies U صورت
face U صورت
invoices U صورت
visages U رو صورت
invoicing U صورت
slips U صورت
visage U رو صورت
invoiced U صورت
slip U صورت
list U صورت
filed U صورت
file U صورت
shape U صورت
slipped U صورت
invoice U صورت
figure U صورت
faces U صورت
physiognomy U صورت
figures U صورت
stop list U صورت متخلفین
forgeries U صورت سازی
standard form U صورت متعارف
powders U پودر صورت
sentential form U صورت جملهای
inventory U صورت اموال
powdering U پودر صورت
powder U پودر صورت
free list U صورت مجانی ها
the brush U صورت گری
forgery U صورت سازی
transformation U تبدیل صورت
sales check U صورت فروش
inventory U صورت کالا
if need be U در صورت بایست
sick list U صورت بیماران
if possible U در صورت امکان
similitude U شباهت صورت
if possible U در صورت توانایی
if necessary U در صورت لزوم
if so U در صورت مثبت
record U صورت مذاکرات
canonical form U صورت متعارفی
crackling U صورت نمکی
serials U و به صورت سری
reorganization U صورت جدید
white face U جانورسفید صورت
move U تبدیل صورت
face powder U پودر صورت
face powders U پودر صورت
faceless U بدون صورت
accomplish U صورت گرفتن
face cream U کرم صورت
accomplishes U صورت گرفتن
makable <adj.> U صورت پذیر
workable <adj.> U صورت پذیر
executable <adj.> U صورت پذیر
waveform U به صورت موج
ever- U درهر صورت
veiling U تور صورت
serial U و به صورت سری
isolate U به صورت الکتریکی
isolates U به صورت الکتریکی
isolating U به صورت الکتریکی
to take an inventory of U صورت دارایی
transfiguration U تبدیل صورت
face card U ورق صورت
f.artery U شریان صورت
externallze U صورت فاهردادن
erythema U گل انداختن صورت
enumeration U صورت ریز
unfigured U بی صورت ساده
shift U تبدیل صورت
incarnations U صورت خارجی
constellation U صورت فلکی
semblance U صورت فاهر
roster U صورت کار
roster U صورت نگهبانی
bill of fare U صورت غذا
bills of fare U صورت غذا
normalized form U صورت هنجار
numerator U صورت کسر
invoiced U صورت کردن
rosters U صورت نگهبانی
rosters U صورت کار
matricula U صورت اعضا
nomenelature U صورت اسامی
constellations U صورت فلکی
formalism U صورت گرایی
nominal list U صورت اسامی
normal form U صورت عادی
normal form U صورت هنجار
invoice U صورت کردن
long robe U صورت کشیده
on foot U به صورت پیاده
invoicing U صورت کردن
facet U صورت کوچک
facets U صورت کوچک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com