English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
disposition U صورت بندی مرکب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
lineament U طرح بندی صورت بندی
lineaments U طرح بندی صورت بندی
formulation U صورت بندی
formation U صورت بندی
skirmisher U صورت بندی زنجیری
packing list U صورت بسته بندی
haul out U خارج شدن از صورت بندی
packing list U صورت کالاهای بسته بندی شده
routine U برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routinely U برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
disposition U صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
routines U برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
index U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexes U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexed U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
formation U سازمان دادن نیرو تشکیل دادن صورت بندی
tactical formation U یکان تاکتیکی صورت بندی تاکتیکی
combined influence mine U مین با مکانیسم عامل مرکب مین مجهز به مدار باحساسیت مرکب
time U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
plastic bubble keyboard U صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
combined operations U عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
alpha pegasi U مرکب الفرس متن الفرس مرکب
packets U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric U که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
classification U طبقه بندی رده بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
wording U جمله بندی کلمه بندی
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
rom U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions U استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
complexities U مرکب
ink pad U مرکب زن
combined arms U مرکب
complexity U مرکب
roadster U مرکب
compound U مرکب
compounded U مرکب
conposite U مرکب
hybrid U مرکب
tracing ink U مرکب
composed U مرکب
formant U مرکب
roadsters U مرکب
parasyntetic U مرکب
composite U مرکب
complex U مرکب
mixed U مرکب
inks U مرکب
ink U مرکب
complexes U مرکب
compounds U مرکب
multiplex U مرکب
combined U مرکب
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
compound probability U احتمال مرکب
compound statement U جمله مرکب
compound wound generator U مولد مرکب
compound wound motor U موتور مرکب
converter valve U لامپ مرکب
copying ink U مرکب کپیه
compositive cideo U ویدئوی مرکب
cuttle U ماهی مرکب
composite material U مواد مرکب
composite metal U فلز مرکب
compound curve U انحناء مرکب
compositely U بطور مرکب
compositeness U مرکب بودن
consists U مرکب بودن از
compound catenary U اویزانداری مرکب
summation tone U صوت مرکب
compound circuit U مدار مرکب
compound converter U تبدیل گر مرکب
compound eye U چشم مرکب
compound lens U عدسی مرکب
composite score U نمره مرکب
composite steel U فولاد مرکب
diphthongs U مصوت مرکب
compound motion U حرکت مرکب
magnetic battery U مغناطیس مرکب
compound magnet U مغناطیس مرکب
compound bending U خمش مرکب
diphthong U مصوت مرکب
syncarp U میوه مرکب
parasyntetic U مشتق و مرکب
multimodal transport U حمل مرکب
mixed number U عدد مرکب
mixed flow U جریان مرکب
markab U مرکب الفرس
magnetic ink U مرکب مغناطیسی
lenticular U مرکب از عدسی
interest on interest U ربح مرکب
inkiness U سیاهی مرکب
inker U مرکب نویس
multiple unit valve U لامپ مرکب
multivibrator U لرزه گر مرکب
inks U مرکب زدن
pad U مرکب خشک کن
ink U مرکب زدن
pads U مرکب خشک کن
onomastic U مرکب از اسم
printer's ink U مرکب چاپ
oaten U مرکب از دانههای جو
printing ink U مرکب چاپ
pully block U قرقره مرکب
wound pole U قطب مرکب
ink pot U مرکب دان
ink eraser U مرکب پاک کن
Indian ink U مرکب چین
drawing ink U مرکب رسم
double ignorance U جهل مرکب
consist U مرکب بودن از
consisted U مرکب بودن از
dense ignorance U جهل مرکب
consisting U مرکب بودن از
decompound U مرکب درمرکب
decomposite U مرکب درمرکب
ink bag U کیسه مرکب
india ink U مرکب چین
complex number U عدد مرکب
saccharic U مرکب ازساخارین
ink bottle U مرکب دان
girders U تیر مرکب
hybrid wave U موج مرکب
build up lining U پوشش مرکب
build up section U مقاطع مرکب
girder U تیر مرکب
harmonic motion U الحان مرکب
multiple offence U حمله مرکب
flitched beam U تیر مرکب
cuttle fish U ماهی مرکب
company team U تیم مرکب
combined arms team U تیم مرکب
compounded U لفظ مرکب
compounded U جسم مرکب
compounded U اتصال مرکب
combined arms army U ارتش مرکب
combined arms U یکان مرکب
combined arms U رستههای مرکب
compounds U لفظ مرکب
compounds U جسم مرکب
compounds U اتصال مرکب
combination lantern U فانوس مرکب
combined bill of laning U بارنامه مرکب
compound U ماده مرکب
combined circuit U مدار مرکب
combined stresses U تنشهای مرکب
combined stresses U تنش مرکب
combined staff U ستاد مرکب
combined forces U نیروهای مرکب
combined footing U شالوده مرکب
combined command U یکان مرکب
combination vehicle U خودروهای مرکب
composite area U سطوح مرکب
composite armor U زره مرکب
compound U لفظ مرکب
compound U جسم مرکب
combined command U فرماندهی مرکب
compound U اتصال مرکب
compounds U ماده مرکب
combination fixture U اویز مرکب
compounded U ماده مرکب
built up section U مقاطع مرکب
chinese ink U مرکب چین
composite U یکان مرکب
composite U چیز مرکب
compound interest U ربح مرکب
compound interest U بهره مرکب
built up lining U پوشش مرکب
binary explosive U سوختارشدید مرکب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com