Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
a hefty bill
U
صورتحساب سنگینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
invoice
U
صورتحساب
bill nye
U
صورتحساب
bill
U
صورتحساب
account statment
U
صورتحساب
tabs
U
صورتحساب
bills
U
صورتحساب
tab
U
صورتحساب
invoiced
U
صورتحساب
invoicing
U
صورتحساب
invoices
U
صورتحساب
gravitation
U
سنگینی
gravity
U
سنگینی
gravitas
U
سنگینی
heavily
U
به سنگینی
weight
U
سنگینی
demureness
U
سنگینی
ponderousness
U
سنگینی
weightiness
U
سنگینی
ponderosity
U
سنگینی
ponderance
U
سنگینی
heaviness
U
به سنگینی
graveness
U
سنگینی
ponderously
U
سنگینی
slowness
U
سنگینی
massiness
U
سنگینی
bill
U
صورتحساب دادن
Please bring me the bI'll.
U
صورتحساب رابیاورید
statement
U
کشف صورتحساب
statements
U
صورتحساب اعلامیه
banker's bill
U
صورتحساب بانکی
debit note
U
صورتحساب بدهی
bank statements
U
صورتحساب بانکی
statements
U
کشف صورتحساب
statement
U
صورتحساب اعلامیه
bank statement
U
صورتحساب بانکی
billing
U
صدور صورتحساب
bills
U
صورتحساب دادن
bills
U
قبض صورتحساب
bill
U
قبض صورتحساب
queasiness
U
سنگینی خوراک
drowsihead
U
سنگینی خواب
lethargy
U
سنگینی رخوت
hypacusia
U
سنگینی گوش
deadweight
U
سنگینی وزن
hypacousia
U
سنگینی گوش
specific weight
U
سنگینی ویژه
traffic density
U
سنگینی شد امد
absolute gravity
U
سنگینی مطلق
avoirdupois
U
سنگینی وزن
overweight
U
سنگینی کردن
overweight
U
سنگینی زیاد
invoicing
U
فاکتور فروش صورتحساب
bill
U
تهیه کردن صورتحساب
freight note
U
صورتحساب هزینه حمل
invoiced
U
فاکتور فروش صورتحساب
consular invoice
U
صورتحساب با مهرکنسول گری
bills
U
تهیه کردن صورتحساب
invoice
U
فاکتور فروش صورتحساب
invoices
U
فاکتور فروش صورتحساب
There was a heavy fall of snow (snow-fall).
U
برف سنگینی بارید
drowsiness
U
کسالت یا سنگینی خواب
profoundness
U
سنگینی رسوخ یا نفوذزیاد
mass of maneuver
U
سنگینی حرکات یکان
absolute specific gravity
U
سنگینی ویژه مطلق
barology
U
علم ثقل یا سنگینی
lb
U
سنگینی مسکوکات راسنجیدن
lbs
U
سنگینی مسکوکات راسنجیدن
How much is my telephone bill?
U
صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
billed
U
ثبت شده در صورتحساب یا لیست
Lead is a heavy metal.
U
سرب فلز سنگینی بارید
A big load was taken off my back.
U
بار سنگینی از دوشم برداشته شد
I think there is a mistake in the bill.
من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
billing
U
صورتحساب بدهی را تنظیم وارسال کردن
hhhزينhhh hhhaaaي سن?يني رaaaمتحمل شدن
U
هزینه های سنگینی رامتحمل شدن
The crime lies heavily on his conscience.
U
جنایت اش بار سنگینی بر وجدان اواست
it pulls its weight
U
نسبت به سنگینی خودش خوب می کشد
The doctous fee was tacked on to the hospital bI'll .
U
حق ویزیت پزشک را کشیدند روی صورتحساب بیمارستان
Befor I knew it , the hotel bI'll was sent .
U
هنوز هیچه نشده صورتحساب هتل را فرستادند
drags
U
چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
ballast
U
سنگینی شن و خرده سنگی که درراه اهن بکارمیرود
dragged
U
چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
drag
U
چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
to weigh down
U
سنگینی کردن بر پایین اوردن شکسته شدن
consulage
U
هزینهای که کنسول گری جهت تایید صورتحساب دریافت می نماید
metamer
U
جسمی که در ترکیب و سنگینی با جسم دیگر برابرولی درخواص شیمیایی است
checks
U
او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
checked
U
او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
check
U
او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
ballast
U
هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com