Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 179 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
garden seat
U
صندلی یانیمکت باغبانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
love seat
U
صندلی یانیمکت دسته دار دونفری
trowel
U
بیلچه باغبانی
[ابزار]
[باغبانی]
gardening trowel
U
بیلچه باغبانی
[ابزار]
[باغبانی]
garden trowel
U
بیلچه باغبانی
[ابزار]
[باغبانی]
rocking chairs
U
صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
rocking chair
U
صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
faldstool
U
صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
camp chair
U
صندلی سفری صندلی صحرایی
my chair was next his
U
صندلی من پهلوی صندلی اوبود
gardening
U
باغبانی
horticulture
U
باغبانی
hush
U
باغبانی
hand light
U
مردنگی باغبانی
husbandry
U
فلاحت باغبانی
trowels
U
بیلچه باغبانی
trowel
U
بیلچه باغبانی
clipper
U
قیچی باغبانی
horticulture
U
باغبانی علمی
pruning shears
U
قیچی باغبانی
besom
U
جاروب باغبانی
secateur
U
قیچی باغبانی
scuffle hoe
U
بیلچه باغبانی
husband
U
باغبانی کردن شوهردادن
husbands
U
باغبانی کردن شوهردادن
horticulturist
U
متخصص عمل باغبانی
shears
U
قیچی پشم چینی یا باغبانی
horticultural
U
وابسته به باغبانی وگل کاری
gardens
U
درخت کاری کردن باغبانی کردن
gardened
U
درخت کاری کردن باغبانی کردن
garden
U
درخت کاری کردن باغبانی کردن
box seat
U
صندلی لژ
seats
U
صندلی
seated
U
صندلی
seat
U
صندلی
footstools
U
صندلی
footstool
U
صندلی
stalling
U
صندلی
santalaceous
U
صندلی
chaired
U
صندلی
chairing
U
صندلی
chairs
U
صندلی
place
U
صندلی
places
U
صندلی
placing
U
صندلی
jump seat
U
صندلی تا شو
chair
U
صندلی
stall
U
صندلی
he nestles in the chair
U
در صندلی غنوده
boatswain's chair
U
صندلی نقاله
deckchairs
U
صندلی تاشو
deckchair
U
صندلی تاشو
carrycots
U
صندلی کودک
carrycot
U
صندلی کودک
swivel chair
U
صندلی چرخان
armchairs
U
صندلی راحتی
armrest
U
دستهء صندلی
arm chair
U
صندلی راحتی
pushchair
U
صندلی چرخدار
camp chair
U
صندلی تاشونده
morris chair
U
صندلی راحتی
adjustable seat
صندلی متحرک
folding seat
U
صندلی تاشو
shooting stick
U
صندلی عصایی
shooting sticks
U
صندلی عصایی
drive's seat
U
صندلی راننده
armchair
U
صندلی راحتی
parliamentary seat
U
صندلی مجلسی
hot seat
U
صندلی برقی
rocking chair
U
صندلی گهوارهای
rocking chairs
U
صندلی گهوارهای
rocker
U
صندلی گهوارهای
rockers
U
صندلی گهوارهای
sittings
U
نشیمن صندلی
bucket seat
U
صندلی یکنفری
bucket seats
U
صندلی یکنفری
easy chair
U
صندلی راحت
easy chairs
U
صندلی راحت
sitting
U
نشیمن صندلی
arm
U
دسته صندلی
elbows
U
دسته صندلی
tier
U
ردیف صندلی
tiers
U
ردیف صندلی
elbow
U
دسته صندلی
elbowed
U
دسته صندلی
antimacassars
U
رویهء صندلی
antimacassar
U
رویهء صندلی
pushchairs
U
صندلی چرخدار
office chair
U
صندلی اداری
choir-stall
U
صندلی بلند
an odd chair
U
صندلی تکی
hot seat
U
صندلی الکتریکی
ejector seat
U
صندلی پران
[هواپیمایی]
armchairs
U
صندلی دسته دار
baby carriage
U
صندلی چرخدار بچه
baby carriages
U
صندلی چرخدار بچه
ejection seat
U
صندلی پران
[هواپیمایی]
cathedra
U
[صندلی اسقف در کلیسا]
shooting stick
U
صندلی جمعشو و متحرک
seat adjuster lever
سطح تنظیم صندلی
a seat by the window
U
یک صندلی کنار پنجره
reseats
U
صندلی جدید دادن
reseating
U
صندلی جدید دادن
reseated
U
صندلی جدید دادن
reseat
U
صندلی جدید دادن
office swivel chair
U
صندلی گردان اداری
shooting sticks
U
صندلی جمعشو و متحرک
woolsack
U
کرسی یا صندلی دادگاه
elbow chair
U
صندلی دسته دار
armchair
U
صندلی دسته دار
fishing chair
U
صندلی در قایق ماهیگیری
wheelchairs
U
صندلی چرخ دار
window seat
U
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
window seats
U
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
dossel
U
پشتی صندلی وغیره
dossal
U
پشتی صندلی وغیره
deck chair
U
صندلی حصیری تاشو
arm chair
U
صندلی دسته دار
back seat
U
صندلی عقب اتومبیل
caner
U
بافنده صندلی حصیری
curule chair
U
صندلی عاج نشان
cat nap
U
چرت روی صندلی
cat sleep
U
چرت روی صندلی
wheelchair
U
صندلی چرخ دار
seat belt
U
کمربند صندلی هواپیما
seat-belt
U
کمربند صندلی هواپیما
seat-belts
U
کمربند صندلی هواپیما
twisboat chair
U
قایق- صندلی تابدار
wheel chair
U
صندلی چرخ دار
electric chair
U
صندلی اعدام الکتریکی
tuffet
U
صندلی یانشیمن کوتاه
backless bench
U
نیمکت
[صندلی]
بدون پشتی
caster
U
چرخ زیر صندلی یامیز
arm
U
اسلحه دستهء صندلی یا مبل
casters
U
چرخ زیر صندلی یامیز
castor
U
چرخ زیر صندلی یامیز
castors
U
چرخ زیر صندلی یامیز
benchstool
U
نیمکت
[صندلی]
بدون پشتی
choir-stall
U
[صندلی های مبلی گروه کر]
club chair
U
صندلی دسته دار بزرگ
splat
U
میله تزئینی پشت صندلی
seat back adjustment knob
دکمه تنظیم پشتی صندلی
prince's feather
U
تزئین برجسته پشت صندلی
Keep a free(an empty)seat for me.
U
یک صندلی خالی برایم نگاهدار
They changed seats .
U
صندلی هایشان را با هم عوض کردند
Dust has accumulated
[settled]
on the chairs.
روی صندلی ها خاک نشسته
windsor chair
U
صندلی دارای پشتی منحنی
I think that's my seat.
فکر می کنم آن صندلی جای من است.
slats
U
چوب مداد میله پشت صندلی
slat
U
چوب مداد میله پشت صندلی
stool
U
کرسی صندلی مستراح فرنگی مدفوع
sedilia
U
یکی از سه صندلی محراب یاصدر کلیسا
Have a seat, please!
U
خواهش میکنم روی صندلی بشینید!
night stool
U
صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
Is this seat taken?
U
آیا این صندلی گرفته شده است؟
high chairs
U
صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
night chair
U
صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
hammock chair
U
صندلی راحتی تاشوکه پشت ان پارچه ایست
high chair
U
صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
barrel chair
U
صندلی فنری که پشتش سفت ومقعر است
the hall seats one thousand
U
تالار هزار صندلی میخورد تالارهزارتن راجامیدهد
reservations
U
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
The stage was bare but for
[save for]
a couple of chairs.
U
صحنه نمایش به استثنای چند تا صندلی لخت بود.
reservation
U
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
moquette
U
پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
an odd chair
U
صندلی که پنج تای دیگر جور خود نداشته باشد
back-seat driver
U
مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
back-seat drivers
U
مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
ejection seat
U
صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
gradin
U
یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
ferris wheel
U
گردونه صندلی دار مخصوص تفریح وچرخ زدن اطفال وغیره
gradine
U
یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
cartridge actuated device
U
وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
musical chairs
U
نوعی بازی که بازیکنان در حرکتاند و وقتی موسیقی متوقف شد مینشینند و هر کس بی صندلی باشد باخته است
bleacher
U
کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
lounge
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounged
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounges
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounging
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com