English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fine art U صنایع مستظرفه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Ecole des Beaux-Arts U هنرهای مستظرفه
beaux arts U هنرهای مستظرفه
indigenous industries U صنایع بومی
handcraft U صنایع یدی
government owned industries U صنایع دولتی
food industries U صنایع غذایی
steel industries U صنایع فولادی
consumer industries U صنایع مصرفی
chemical industries U صنایع شیمیایی
indigenous industries U صنایع محلی
key industries U صنایع کلیدی
key industries U صنایع اصلی
figure of speech U صنایع ادبی
woodcraft U صنایع چوبی
related industries U صنایع مرتبط
primary industries U صنایع اولیه
nationalized industries U صنایع دولتی
nationalized industries U صنایع ملی
metal industries U صنایع فلزی
knowledge industries U صنایع اطلاعاتی
figures of speech U صنایع بدیعی
handicrafts U صنایع دستی
heavy industry U صنایع سنگین
heavy industries U صنایع سنگین
imagery U صنایع بدیعی
utility U صنایع همگانی
plastic arts U صنایع پلاستیکی یا قالبی
increasing cost industry U صنایع با هزینههای افزایشی
industrially U از نظر حرف و صنایع
aesthete U طرفدار صنایع زیبا
heavy goods U محصول صنایع سنگین
government owned industries U صنایع متعلق بدولت
aesthetes U طرفدار صنایع زیبا
dilettanti U دوستدارتفننی صنایع زیبا
dilettante U دوستدارتفننی صنایع زیبا
dilettantes U دوستدارتفننی صنایع زیبا
antitrust U یااتحادیههای بزرگ صنایع
cartels U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
purple passage U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
industries and mines U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
chamber of commerce U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
purple patch U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
cartel U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
protectionists U طرفدار حمایت از صنایع داخلی
protectionist U طرفدار حمایت از صنایع داخلی
minerva U صنایع یدی خدای پزشکی
to protect home industry U صنایع درونی را حفظ وتشویق کردن
industrial U دارای صنایع بزرگ اهل صنعت
florulent U خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
bounties U تشویق صنایع و بازرگانی به وسیله دولت
eia U Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
guild socialism U اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
euphuism U انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
protect home judustry U حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
vorticism U مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
Japonaiserie U [از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
protectionism U دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
dumping U صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
denationalising U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
craft revolving fund U حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
denationalizing U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalizes U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalized U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalize U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalised U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalises U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com