English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
steel industries U صنایع فولادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
steel dam U سد فولادی
knowledge industries U صنایع اطلاعاتی
metal industries U صنایع فلزی
nationalized industries U صنایع ملی
nationalized industries U صنایع دولتی
heavy industry U صنایع سنگین
heavy industries U صنایع سنگین
primary industries U صنایع اولیه
key industries U صنایع اصلی
key industries U صنایع کلیدی
figures of speech U صنایع بدیعی
chemical industries U صنایع شیمیایی
food industries U صنایع غذایی
government owned industries U صنایع دولتی
handcraft U صنایع یدی
indigenous industries U صنایع بومی
indigenous industries U صنایع محلی
related industries U صنایع مرتبط
utility U صنایع همگانی
fine art U صنایع مستظرفه
figure of speech U صنایع ادبی
woodcraft U صنایع چوبی
consumer industries U صنایع مصرفی
imagery U صنایع بدیعی
handicrafts U صنایع دستی
steel construction U ساختمان فولادی
steel sheet U ورق فولادی
flexible steel wire rope U طناب فولادی خم شو
steel wire rope U طناب فولادی
cogged ingot U شمش فولادی
cogged ingot U شمشه فولادی
steelblue <adj.> <noun> U آبی فولادی
steel cap U کلاه فولادی
steel framed structured U ساختمان فولادی
steeliness U خاصیت فولادی
steel wire U سیم فولادی
steel facing membrane U پرده فولادی
steel square U گونیای فولادی
steel sheet piling U سپرکوبی فولادی
steel pipe U لوله فولادی
steel jacket U پوشش فولادی
steel framed structured U سازه فولادی
steel chimmey U دودکش فولادی
armature U میله فولادی
gratings U شبکه فولادی
steel band U نوار فولادی
steel bands U نوار فولادی
grating U شبکه فولادی
plastic arts U صنایع پلاستیکی یا قالبی
government owned industries U صنایع متعلق بدولت
heavy goods U محصول صنایع سنگین
dilettante U دوستدارتفننی صنایع زیبا
increasing cost industry U صنایع با هزینههای افزایشی
dilettanti U دوستدارتفننی صنایع زیبا
dilettantes U دوستدارتفننی صنایع زیبا
aesthetes U طرفدار صنایع زیبا
aesthete U طرفدار صنایع زیبا
industrially U از نظر حرف و صنایع
antitrust U یااتحادیههای بزرگ صنایع
gusset U صفحه فولادی اتصال
gussets U صفحه فولادی اتصال
tubular steel scaffold U داربست لولهای فولادی
high carbon steel U فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
building steel lathing U بافت ساختمان فولادی
reinforced concrete pipe U لوله بتن فولادی
steel blue U رنگ ابی فولادی
flexible mild steel wire rope U طناب فولادی نرم
rolled steel joist U تیرچه فولادی نوردشده
reinforced concrete construction U ساختمان بتن فولادی
reinforced concrete carcase U اسکلت بتن فولادی
pile planking U دیوار سپر فولادی
extra special flexible wire rope U طناب فولادی ویژه
purple passage U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
minerva U صنایع یدی خدای پزشکی
cartels U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
cartel U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
purple patch U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
industries and mines U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
protectionists U طرفدار حمایت از صنایع داخلی
protectionist U طرفدار حمایت از صنایع داخلی
chamber of commerce U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
stilus U قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
steel casting U پروفیل فولادی ریخته گری
stand U بستهای فولادی کورهای بلند
styli U قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
styluses U قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
high quality sheet steel U ورق فولادی با کیفیت خوب
stylus U قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
industrial U دارای صنایع بزرگ اهل صنعت
florulent U خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
to protect home industry U صنایع درونی را حفظ وتشویق کردن
bounties U تشویق صنایع و بازرگانی به وسیله دولت
guild socialism U اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
eia U Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
capel U سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
sheet pile U سپر فولادی برای ساختمانهای ابی
concrete steel U سلاح یا میله فولادی بتن ارماتور
beryllium U فلز بریلیوم بعلامت Beبرنگ خاکستری فولادی
billet U دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
billeted U دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
hawser U طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
billeting U دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
billets U دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
rolling U نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
hawsers U طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
tempered steel U فولادی که درگرما عمل اورده شده باشد
knuckle sprue U استخوانهای ریخته گری-فولادی که در داخل کانالهاباقی می ماند
jigs U اسباب فولادی که با هدایت ان مته و سوهان را به کار می برند
jig U اسباب فولادی که با هدایت ان مته و سوهان را به کار می برند
euphuism U انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
protect home judustry U حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
carburizing U گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
bed plate U پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
reed valve U شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
baseplate U پایه فولادی پیش ساخته چدنی که به عنوان فونداسیون برای یک موتور به کار می رود
rollpin U پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
internal wrenching bolt U پیچ فولادی بسیار مقاومی که سر ان دارای فرورفتگی شش گوشی برای جا گرفتن اچارالن میباشد
cyaniding U سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
vorticism U مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
Japonaiserie U [از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
protectionism U دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
dumping U صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
bar automatic U میله فولادی که به موازات ریل راه اهن کشیده میشودو وقتی که چرخ قطاری روی ان قرار می گیرد نقاط توقف و موقعیت را مشخص می نماید
structrual engineering industry U صنعت ساختمان فولادی صنعت سوله
denationalises U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalize U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalised U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalising U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalized U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalizes U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
craft revolving fund U حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
denationalizing U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com