English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
key industries U صنایع اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
handicrafts U صنایع دستی
imagery U صنایع بدیعی
nationalized industries U صنایع دولتی
nationalized industries U صنایع ملی
metal industries U صنایع فلزی
food industries U صنایع غذایی
utility U صنایع همگانی
government owned industries U صنایع دولتی
figures of speech U صنایع بدیعی
handcraft U صنایع یدی
knowledge industries U صنایع اطلاعاتی
indigenous industries U صنایع بومی
indigenous industries U صنایع محلی
fine art U صنایع مستظرفه
figure of speech U صنایع ادبی
woodcraft U صنایع چوبی
consumer industries U صنایع مصرفی
chemical industries U صنایع شیمیایی
heavy industries U صنایع سنگین
heavy industry U صنایع سنگین
related industries U صنایع مرتبط
primary industries U صنایع اولیه
key industries U صنایع کلیدی
steel industries U صنایع فولادی
industrially U از نظر حرف و صنایع
dilettanti U دوستدارتفننی صنایع زیبا
dilettantes U دوستدارتفننی صنایع زیبا
increasing cost industry U صنایع با هزینههای افزایشی
heavy goods U محصول صنایع سنگین
aesthete U طرفدار صنایع زیبا
dilettante U دوستدارتفننی صنایع زیبا
antitrust U یااتحادیههای بزرگ صنایع
aesthetes U طرفدار صنایع زیبا
plastic arts U صنایع پلاستیکی یا قالبی
government owned industries U صنایع متعلق بدولت
industries and mines U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
protectionists U طرفدار حمایت از صنایع داخلی
cartel U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
cartels U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
protectionist U طرفدار حمایت از صنایع داخلی
purple patch U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
minerva U صنایع یدی خدای پزشکی
purple passage U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
chamber of commerce U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
to protect home industry U صنایع درونی را حفظ وتشویق کردن
eia U Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
bounties U تشویق صنایع و بازرگانی به وسیله دولت
guild socialism U اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
industrial U دارای صنایع بزرگ اهل صنعت
florulent U خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
euphuism U انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
protect home judustry U حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
vorticism U مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
Japonaiserie U [از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
protectionism U دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
dumping U صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
bodies U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document U اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
body U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
source U 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
craft revolving fund U حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
denationalising U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalizes U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalized U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalizing U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalises U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalised U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalize U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass U قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
cardinal U اصلی
main door U در اصلی
initialled U اصلی
cardinals U اصلی
initialling U اصلی
genuine U اصلی
main stem U خط اصلی
initialing U اصلی
initials U اصلی
ingrown U اصلی
masters U اصلی
majoring U اصلی
rudimental U اصلی
main U خط اصلی
isogeny U هم اصلی
primitive U اصلی
majored U اصلی
initialed U اصلی
master U اصلی
text U اصلی
elementarily U اصلی
arches U اصلی
texts U اصلی
arch- U اصلی
principal U اصلی
arch U اصلی
inherent U اصلی
main attack U تک اصلی
organic U اصلی
native code U کد اصلی
initial U اصلی
mastered U اصلی
trunks U خط اصلی
trunk U خط اصلی
head U اصلی
main <adj.> U اصلی
main deck U پل اصلی
immanent U اصلی
parent U اصلی
line link U خط اصلی
fundametal U اصلی
firsthand U اصلی
main line U خط اصلی
fundamental U اصلی
intrinsic U اصلی
principle U اصلی
germinal U اصلی
mainline U خط اصلی
original U اصلی
normative U اصلی
principals U اصلی
originals U اصلی
main lines U خط اصلی
elemental U اصلی
mainlining U اصلی
mainlining U خط اصلی
mainlines U اصلی
mainlines U خط اصلی
mainlined U اصلی
prime U اصلی
essentials U اصلی
primed U اصلی
primes U اصلی
mainlined U خط اصلی
mainline U اصلی
basic U اصلی
radicals U اصلی
functional U اصلی
aboriginals U اصلی
aboriginal U اصلی
essential <adj.> U اصلی
major <adj.> U اصلی
quintessential <adj.> U اصلی
substantive [essential] <adj.> U اصلی
primal U اصلی
proto U اصلی
vital <adj.> U اصلی
seminal U اصلی
quintessential U اصلی
basics U اصلی
first-hand U اصلی
elementary U اصلی
primordial U اصلی
radical U اصلی
essential U اصلی
primarily U اصلی
major U اصلی
primary U اصلی
masters U مدل اصلی
main line U نهر اصلی
main line U کانال اصلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com