English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
increase U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increased U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
multiplier principle U اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
accrues U افزایش یافتن
accrue U افزایش یافتن
accruing U افزایش یافتن
to increase [to, by] U افزایش یافتن [به مقدار]
bulking U افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
accretion U افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
elevation tracking U دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
wagners law U براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
stakhnovism U افزایش تولیداز طریق بالا بردن کمیت تولیدهر کارگر
retardation U [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
sales promotion U افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
mark up U نرخ فروش را بالا بردن افزایش نرخ اجناس
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
intensified U افزایش دادن تشدید کردن
intensify U افزایش دادن تشدید کردن
intensifying U افزایش دادن تشدید کردن
intensifies U افزایش دادن تشدید کردن
frees U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
freeing U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
freed U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
free U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
giffen good U نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
rig the market U با احتکار کالا افزایش وکاهش مصنوعی در قیمت هاایجاد کردن
ager U نوعی ماشین بخار جهت ثابت کردن رنگ ها و افزایش ظاهری قدمت فرش
intensive cultivation U اضافه کردن مقدار تولید از طریق افزایش عامل کار یا سرمایه بدون اینکه سطح زیر کشت زیادشود
accru U افزایش
gain U افزایش
gained U افزایش
increments U افزایش
accession U افزایش
increscent U افزایش
aggrantizement U افزایش
summation U افزایش
addition U افزایش
additions U افزایش
addenda U افزایش
gains U افزایش
intensification U افزایش
affixture U افزایش
additament U افزایش
accretion U افزایش
adjunction U افزایش
raises U افزایش
raise U افزایش
addendum U افزایش
increase U افزایش
expansion U افزایش
amplification U افزایش
increased U افزایش
accessed U افزایش
reduce/enlarge U افزایش
accesses U افزایش
accessing U افزایش
enhancement U افزایش
augmentation U افزایش
auxesis U افزایش
increment U افزایش
multiplication U افزایش
rises U افزایش
access U افزایش
rise U افزایش
scale up U افزایش
increases U افزایش
bring up U صعود با حمایت از بالا
camber U افزایش زیاد
ingravescence U افزایش تشدید
increase of pressure U افزایش فشار
fire raising U افزایش اتش
subjunction U افزایش در پایان
spurting U افزایش ناگهانی
cambers U افزایش زیاد
ascends U افزایش دادن
ascended U افزایش دادن
ascend U افزایش دادن
mark up U افزایش قیمت
progation U افزایش انتقال
elongation U افزایش طول
accelerative U مایه افزایش
augment U افزایش دادن
augmented U افزایش دادن
add time U زمان افزایش
augmenting U افزایش دادن
spurt U افزایش ناگهانی
augments U افزایش دادن
addibility U قابلیت افزایش
aggrandizement U افزایش بزرگی
appreciations U افزایش بها
increasable U افزایش پذیر
annual increase U افزایش سالانه
growths U افزایش ترقی
growth U افزایش ترقی
spurted U افزایش ناگهانی
increase in load U افزایش بار
voltage increase U افزایش ولتاژ
voltage rise U افزایش ولتاژ
increase in potential U افزایش پتانسیل
tax increase U افزایش مالیات
acceleration تعجیل افزایش
augmentable U قابل افزایش
thusŠ+= U نشان افزایش
hypertension U افزایش فشارخون
appreciation U افزایش بها
export promotion U افزایش صادرات
frequency multiplication U افزایش فرکانس
salary increase U افزایش حقوق
free radical addition U افزایش رادیکالی
fire-raising U افزایش اتش
multiplication U افزایش تکثیر
spurts U افزایش ناگهانی
increase of potential U افزایش پتانسیل
increase of contrast U افزایش کنتراست
increase of current U افزایش جریان
increase of efficiency U افزایش راندمان
rise in temperature U افزایش دما
overcompound U افزایش ترکیب
increase of output U افزایش توان
thickening U افزایش ضخامت
increase of power U افزایش قدرت
superaddition U باز افزایش
scale up U افزایش مقیاس
superadd U باز افزایش
pick up speed <idiom> U افزایش سرعت
put on weight <idiom> U افزایش وزن
increase in price U افزایش بهاء
increase in sensitivity U افزایش حساسیت
temperature rise U افزایش دما
monetary expansion U افزایش پول
increase in value U افزایش ارزش
scale up U افزایش به نسبت ثابت
appreciation U افزایش ارزش دارائی
birth rate U ضریب افزایش جمعیت
birth rate U نرخ افزایش ولادت
rate of productivity increase U نرخ افزایش بازدهی
accretions U افزایش یا نمو کوره
rate of wage increase U نرخ افزایش دستمزد
appreciations U افزایش ارزش دارائی
scale U کمتریا افزایش نسبت
aging U افزایش طول عمر
birth rates U ضریب افزایش جمعیت
strain U افزایش طول نسبی
bring something on <idiom> U دلیل افزایش سریع
raise to a higher power U افزایش دادن نما
birth rates U نرخ افزایش ولادت
capital gains U افزایش ارزش سرمایه زش
boosts U افزایش دادن چیزی
boosting U افزایش دادن چیزی
strains U افزایش طول نسبی
boosted U افزایش دادن چیزی
elongation U افزایش درازا کشامد
vrc U بررسی افزایش عمودی
artificial aging U افزایش استحکام الومینیوم
increment U افزایش در حقوق توسعه
ether catalyzed addition U افزایش با کاتالیزگری اتر
electrophilic addition U افزایش الکترون دوستی
escalator clause U شرط افزایش بها
increments U افزایش در حقوق توسعه
capital apprecation U افزایش ارزش سرمایه
antimarkovinkoff addition U افزایش غیر مارکونیکوفی
capital deepening U افزایش عمقی سرمایه
hyperglycemia U افزایش قند در خون
capital widening U افزایش سطحی سرمایه
fibrosis U افزایش بافت لیفی
boost U افزایش دادن چیزی
increase endorsement U تصدیق یا تائید افزایش
jumps U جهش افزایش ناگهانی
jumped U جهش افزایش ناگهانی
jump U جهش افزایش ناگهانی
to be on the increase U روبه افزایش گذاشتن
increase in conductivity U افزایش قابلیت هدایت
alkalosis U افزایش قلیای بدن
increase of strain U افزایش تغییر طول نسبی
social increment U افزایش ناشی از کار جمعی
to fire up something U با تحریک چیزی را افزایش دادن
acroesthesia U افزایش حساسیت اعضای انتهایی
becking mill U غلطک برای افزایش طول
appreciations U افزایش ارزش دارایی و موجودی
hypercapnia U افزایش کربن اکسید در خون
amplified U افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
appreciation U افزایش ارزش دارایی و موجودی
amplifies U افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
amplifying U افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
amplify U افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
To keep prices down. U جلوی افزایش قیمتها را گرفتن
internal temperature rise U افزایش درجه حرارت داخلی
to rise in somebody's esteem U افزایش اعتبار در برابر کسی
multiplier U وسیله افزایش ماشین حساب
primary hypertension U افزایش اولیه فشار خون
multiplicative U کمک کننده به افزایش یا ضرب
strain at failure U افزایش طول نسبی درگسیختگی
CSLIP U نرخ ارسال داه افزایش می یابد
multiplier U افزایش دهنده چند برابر کننده
leukocytosis U افزایش تعداد گلبولهای سفید خون
stress strain curve U منحنی تنش به افزایش طول نسبی
Prices are rising ( falling ) . U قیمت ها درحال افزایش (کاهش ) هستند
math U و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد
automation U افزایش تولید در اثر ماشینی شدن
frost heave U افزایش حجم خاک حاصل ازیخبندان
maths U و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com