English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 24 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
only U صرفا منحصرا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exclusively U منحصرا
exclusively U منحصرا"
solely U منحصرا
holandric U منحصرا از طرف پدر ارث برده
upstaged U توجهتماشاچیان را منحصرا به خود معطوف کردن
upstages U توجهتماشاچیان را منحصرا به خود معطوف کردن
upstaging U توجهتماشاچیان را منحصرا به خود معطوف کردن
alone U صرفا
downright U صرفا
merely U صرفا"
hologynic U منحصرا از مادر ارث برده بصورت صفت مغلوب
out of mere freak U صرفا ازروی بوالهوسی
direct coupled transistor logic U سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
confucion symbols U علاپم کنفسیون که صرفا در فرش چین مشاهده می شود
functions U چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
can not judge a book by its cover <idiom> U [چیزی را نمی شود صرفا از روی قیافه قضاوت کرد]
function U چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
functioned U چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
unskilled worker U عمله فعله کسی که صرفا" ازنیروی بدنیش و نه مهارتش در انجام کار استفاده میکند
nerds U شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
nerd U شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
Hanbel U [نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
subjective U فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com