Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
peal
U
صدای گوشخراش دادن
pealed
U
صدای گوشخراش دادن
pealing
U
صدای گوشخراش دادن
peals
U
صدای گوشخراش دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stridulation
U
صدای گوشخراش
screeching
U
صدای گوشخراش
screech
U
صدای گوشخراش
screeches
U
صدای گوشخراش
screeched
U
صدای گوشخراش
stridulous
U
دارای صدای گوشخراش
screaky
U
دارای صدای گوشخراش
screecher
U
دارای صدای گوشخراش
stridulatory
U
دارای صدای گوشخراش
screak
U
صدای گوشخراش ایجاد کردن
stridulate
U
تولید صدای گوشخراش کردن
screeck
U
صدای گوشخراش ایجاد کردن
stridulatory
U
گوشخراش
earsplitting
U
گوشخراش
ear-splitting
U
گوشخراش
stridulous
U
گوشخراش
quacked
U
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacks
U
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacking
U
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
Baa!
U
بع!
[صدای گوسفند دادن برای جلب توجه]
quack
U
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
click
U
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicks
U
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicked
U
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
honk
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
U
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
synthesisers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizer
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
contralto
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
chortles
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut
U
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
monophthong
U
صدای ساده وتنها صدای بسیط
skirl
U
صدای زیر صدای نی انبان
twanging
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus
U
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twanged
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
tu whit tu whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tinkled
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumping
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkle
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumped
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
reducing
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
consenting
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consented
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consent
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consents
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
burbled
U
صدای قل قل
knoit
U
صدای در
pinging
U
صدای غژ
ping
U
صدای غژ
burbles
U
صدای قل قل
pinged
U
صدای غژ
step
U
صدای پا
knocks
U
صدای تغ تغ
burble
U
صدای قل قل
hissed
U
صدای خش خش
hiss
U
صدای خش خش
hisses
U
صدای خش خش
knock
U
صدای تغ تغ
burbling
U
صدای قل قل
fizzes
U
صدای فش فش
fizzed
U
صدای فش فش
hissing
U
صدای خش خش
rale
U
صدای خس خس
knocked
U
صدای تغ تغ
pings
U
صدای غژ
tramp
U
صدای پا
crepitation
U
صدای خش خش
tramped
U
صدای پا
pad
U
صدای پا
whiz
U
صدای غژ
fizzing
U
صدای فش فش
grave accent
صدای بم
pads
U
صدای پا
fizz
U
صدای فش فش
tramps
U
صدای پا
there is a knock at the door
U
صدای در
stepping
U
صدای پا
thunderclaps
U
صدای تندر
whooshes
U
صدای صفیر
shrilly
U
با صدای تیز
i , i
U
ودارای صدای ای
he started at my voice
U
از صدای من از جا پرید
whoosh
U
صدای صفیر
whooshed
U
صدای صفیر
racket
U
صدای غیرمتجانس
pealed
U
صدای پیوسته
racquets
U
صدای غیرمتجانس
clanging
U
صدای فلز
rote
U
صدای موج
thunderclap
U
صدای تندر
whooshing
U
صدای صفیر
i hear a tap at the door
U
صدای در می اید
clangs
U
صدای شیپور
claps
U
صدای ناگهانی
laryngeal
U
صدای حنجرهای
peal
U
صدای پیوسته
splash
U
صدای ریزش
jion
U
صدای معبد
clapping
U
صدای ناگهانی
blast
U
صدای انفجار
clangs
U
صدای فلز
blasts
U
صدای انفجار
clapped
U
صدای ناگهانی
clap
U
صدای ناگهانی
poop
U
صدای کوتاه
impact sound
U
صدای برخورد
jow
U
صدای زنگ
voicing
U
صدای انسان
hoots
U
صدای جغد
chugs
U
صدای لوکوموتیو
chugging
U
صدای لوکوموتیو
chugged
U
صدای لوکوموتیو
chug
U
صدای لوکوموتیو
meow
U
صدای گربه
metallophonia
U
صدای زنگدار
screech
U
صدای بلند
cling
U
صدای جرنگ
treble
U
صدای زیر
clings
U
صدای جرنگ
trebled
U
صدای زیر
bumbles
U
صدای زنبورکردن
bumbled
U
صدای زنبورکردن
bumble
U
صدای زنبورکردن
neutral vowel
U
صدای له شده
screeched
U
صدای بلند
hooting
U
صدای جغد
pealing
U
صدای پیوسته
voices
U
صدای انسان
birdcall
U
صدای پرنده
peals
U
صدای پیوسته
background noise
U
صدای پس زمینه
voice
U
صدای انسان
rustler
U
دارای صدای خش خش
screeching
U
صدای بلند
hoot
U
صدای جغد
hooted
U
صدای جغد
chirr
U
صدای زنجره
to blate
U
مع مع کردن
[صدای بز]
rustlers
U
دارای صدای خش خش
screeches
U
صدای بلند
birr
U
صدای چرخیدن
meaow
U
صدای گربه
trump
U
صدای شیپور
flaps
U
صدای چلپ
purl
U
صدای شرشر
euphony
U
صدای دلپذیر
ambient noise
U
صدای اطراف
allophone
U
صدای دورگه
drum beat
U
صدای کوس
aduacent sound
U
صدای مجاور
crackles
U
صدای انفجار پی در پی
flapped
U
صدای چلپ
flap
U
صدای چلپ
trumps
U
صدای شیپور
quacked
U
صدای اردک
audible
U
صدای رسا
falsetto
U
صدای تیز
falsettos
U
صدای تیز
purls
U
صدای شرشر
purling
U
صدای شرشر
purled
U
صدای شرشر
crackled
U
صدای انفجار پی در پی
associated sound
U
صدای همراه
sibilant
U
صدای هیس
flopping
U
صدای تلپ
crepitate
U
صدای خش خش کردن
flops
U
صدای تلپ
crepitant
U
دارای صدای خش خش
chomp
U
صدای جویدن
quacks
U
صدای اردک
crackle
U
صدای انفجار پی در پی
quacking
U
صدای اردک
flopped
U
صدای تلپ
flop
U
صدای تلپ
accompanying sound
U
صدای همراه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com