Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
overtone
U
صدای فرعی
overtones
U
صدای فرعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
subspecies
U
قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass
U
بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass
U
گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype
U
بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
honks
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
U
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
voicing
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizer
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voices
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contraltos
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
chortling
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong
U
صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortle
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut
U
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortles
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
skirl
U
صدای زیر صدای نی انبان
stbtitle
U
عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
twangs
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus
U
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
sublease
U
اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
tu whit tu whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tinkle
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thump
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumped
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
by
U
فرعی
spillover effect
U
اثر فرعی
ancillary
U
فرعی
half deck
U
پل فرعی
lateral
U
فرعی
derivative
U
فرعی
secondary
U
فرعی
min
U
فرعی
second class
U
فرعی
adverse reaction
U
اثر فرعی
by-effect
U
اثر فرعی
subsidiary
U
فرعی
subaltern
U
فرعی
subalterns
U
فرعی
succursal
U
فرعی
byeffect
U
اثر فرعی
fall-out
[side effect]
U
اثر فرعی
accessory
U
فرعی
secondary effect
U
اثر فرعی
adjuncts
U
فرعی
adjunct
U
فرعی
minor
U
فرعی
petty
U
فرعی
extrinsic
U
فرعی
accessorial
U
فرعی
incident
U
فرعی
sub dam
U
سد فرعی
subsidiaries
U
فرعی
derivatives
U
فرعی
branch lines
U
خط فرعی
inferiors
U
فرعی
tributaries
U
فرعی
tributary
U
فرعی
incidents
U
فرعی
branch line
U
خط فرعی
inferior
U
فرعی
quadrantal points
U
جهات فرعی
accessory
U
لوازم فرعی
probative
U
حقایق فرعی
episode
U
داستان فرعی
pseudocarp
U
میوه فرعی
side show
U
نمایش فرعی
side line occupations
U
مشاغل فرعی
side effects
U
اثرات فرعی
side dish
U
غذاهای فرعی
backway
U
جاده فرعی
articulated connecting rod
U
شاتون فرعی
secondary port
U
بندر فرعی
accessory
U
دعوای فرعی
radicle
U
فرعی نازک
subsidiary occupations
U
مشاغل فرعی
accessory nerve
U
عصب فرعی
alternate position
U
موضع فرعی
second fiddle
U
شخص فرعی
subordinating
U
فرعی پایین تر
subordinated
U
فرعی پایین تر
secondary markets
U
بازارهای فرعی
accessory substances
U
مواد فرعی
subordinates
U
فرعی پایین تر
secondary position
U
موضع فرعی
alternative airfield
U
فرودگاه فرعی
rootlet
U
ریشه فرعی
episodes
U
داستان فرعی
auxiliary switch
U
کلید فرعی
avocation
U
کار فرعی
auxiliary activity
U
فعالیت فرعی
secondary stress
U
خستگی فرعی
secondary stairs
U
پلکان فرعی
retort tar
U
قطران فرعی
an off street
U
کوچه فرعی
nervus accessorius
U
عصب فرعی
by work
U
کار فرعی
by product
U
محصول فرعی
by product
U
فراورده فرعی
daughter chain
U
زنجیر فرعی
derived unit
U
واحد فرعی
secondary unit
U
واحد فرعی
derived units
U
واحدهای فرعی
derived units
U
احاد فرعی
spur track
U
جاده فرعی
by path
U
جاده فرعی
diverticulum
U
جاده فرعی
dixings
U
ارایشهای فرعی
by product
U
نتیجه فرعی
coproduct
U
محصول فرعی
by way
U
راه فرعی
byname
U
اسم فرعی
extensions
U
تلفن فرعی
extension
U
تلفن فرعی
subcultures
U
کشت فرعی
subcultures
U
فرهنگ فرعی
subculture
U
کشت فرعی
subculture
U
فرهنگ فرعی
byroad
U
جاده فرعی
by product material
U
فراورده فرعی
colonnette
U
ستون فرعی
consequent pole
U
قطب فرعی
extension telephone
U
تلفن فرعی
floor jack
U
اهرم فرعی
subcontract
U
قرارداد فرعی
lay shaft
U
میله فرعی
link road
U
راه فرعی
subcontracted
U
قرارداد فرعی
borrowed light
U
نورگیر فرعی
minor arts
U
هنرهای فرعی
minor constituent
U
عنصر فرعی
minor elements
U
عناصر فرعی
minor league
U
لیگ فرعی
subcontracts
U
قرارداد فرعی
municipal road
U
راه فرعی
blessed folder
U
مخزن فرعی
bracteole
U
برگچه فرعی
by election
U
انتخابات فرعی
bye election
U
انتخابات فرعی
bypath
U
جاده فرعی
extraneous
U
تصادفی فرعی
by pass
U
گذرگاه فرعی
by pass
U
لوله فرعی
by lane
U
کوچه فرعی
incidental effect
U
اثر فرعی
incidentals
U
اقلام فرعی
intercardinal headings
U
جهات فرعی
dog leg
U
شاخه فرعی
intercardinal points
U
جهات فرعی
bayou
U
نهرکوچک یا فرعی
subordinate
U
فرعی پایین تر
subsections
U
قسمت فرعی
subsection
U
قسمت فرعی
corollaries
U
نتیجه فرعی
byway
U
راه فرعی
byways
U
راه فرعی
bypassing
U
مسیر فرعی
bypasses
U
مسیر فرعی
subordinate clause
U
جملهوارهی فرعی
subordinate clauses
U
جملهوارهی فرعی
walk-on
U
بازیگر فرعی
bypassed
U
مسیر فرعی
underplot
U
داستان فرعی
adjunct
U
صفت فرعی
by-products
U
محصول فرعی
by-product
U
محصول فرعی
tine
U
شاخ فرعی
adjuncts
U
صفت فرعی
token money
U
پول فرعی
subcontracting
U
قرارداد فرعی
DIVERSION
U
راه فرعی
cotype
U
نوعی فرعی
lay-shaft
U
میله فرعی
annexes
U
شعبه فرعی
annex
U
شعبه فرعی
subdivisions
U
بخش فرعی
subdivision
U
بخش فرعی
sidetracked
U
جاده فرعی
sidetrack
U
جاده فرعی
jamb-shaft
U
ستون فرعی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com