English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stereo U صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
stereos U صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
stereophonic U صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
panatrope U اسباب الکتریکی برای دراوردن صدای گرامافون از بلندگو
microphonics U انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
side tone U صدای جانبی گوشی
to talk in a whisper U بیخ گوشی سر گوشی سخن گفتن شرشر کردن
channeling U جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channelled U جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeled U جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channel U جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channels U جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channels U 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channel U 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channelled U 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channeling U 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channeled U 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
queues U 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queueing U 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queued U 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queue U 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
bed levels U نقاط ارتفاعی کف کانال درامتداد محور کانال
decollate U جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
loudspeaker U بلندگو
microphone U بلندگو
microphones U بلندگو
speaker U بلندگو
spkr U بلندگو
speakers U بلندگو
grille cloth U پارچه بلندگو
baffled U تیغه بلندگو
baffles U تیغه بلندگو
baffling U تیغه بلندگو
grilles U پنجره بلندگو
callers U گوینده با بلندگو
caller U گوینده با بلندگو
grille U پنجره بلندگو
baffle U تیغه بلندگو
built-in microphone U میکروفن
microphone U میکروفن
microphones U میکروفن
microphone current U جریان میکروفن
microphone connection U اتصال میکروفن
microphone battery U باطری میکروفن
microphone button U تکمه میکروفن
microphone cable U کابل میکروفن
microphone cable U سیم میکروفن
laryngophone U میکروفن حنجرهای
bugs U میکروفن مخفی
microphone circuit U مدار میکروفن
hydrophone U میکروفن زیرابی
bugging U میکروفن مخفی
bug U میکروفن مخفی
ribbon microphone U میکروفن نواری
public address system U دستگاه بلندگو مخصوص اجتماعات بزرگ
public address systems U دستگاه بلندگو مخصوص اجتماعات بزرگ
bugged U مجهز به میکروفن مخفی
microphone amplifier U تقویت کننده میکروفن
low power microphone U میکروفن با قدرت خروجی کم
microphone diagram U ممبران یا دیاگرام میکروفن
bra U سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bras U سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
telephone transmitter U میکروفن تلفن کپسول دهنی
intercommunication system U سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
acoustic screen تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
squawk mike U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید
basic U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
head reciever U گوشی
telephone earphone U گوشی
uniaural U یک گوشی
headphone U گوشی
headset U گوشی
receivers U گوشی
head phone U گوشی سر
hand set U گوشی
headset U گوشی سر
sonifer U گوشی
binaural U دو گوشی
headsets U گوشی
auric U گوشی
aural U گوشی
headsets U گوشی سر
ear trumpet U گوشی
otophone U گوشی
triangularity U سه گوشی
triangular U سه گوشی
receiver U گوشی
hand set U گوشی تلفن
headset U گوشی سر تلفن
dichotic listening U شنود دو گوشی
gamesomeness U بازی گوشی
susurration U بیخ گوشی
dichotic stimulation U تحریک دو گوشی
diotic stimulation U تحریک دو گوشی
entotic U درون گوشی
earphone U بلندگوی گوشی
earphones U گوشی تلفن
telephone earphone U گوشی تلفن
earphone U گوشی تلفن
head phone U گوشی بی سیم
earphones U بلندگوی گوشی
telephone receiver U گوشی تلفن
whispering U بیخ گوشی
whisper U بیخ گوشی
whispered U بیخ گوشی
stethoscope U گوشی پزشکی
whispers U بیخ گوشی
auricular U گوشی سماعی
receiver U گوشی تلفن
receivers U گوشی تلفن
septangular U هفت گوشی
headsets U گوشی سر تلفن
stethoscope U گوشی طبی
monaural hearing U شنوایی یک گوشی
stethoscopes U گوشی طبی
head phone U گوشی کلهای بی سیم
jack U باربردار قلاب گوشی
stethoscope U استتوسکوپ [گوشی پزشکی]
he rounded me in the ear that U در گوشی بمن گفت
stethoscope U گوشی ضربان سنج
wire-tap U نهان گوشی تلفنی
wire-tapped U نهان گوشی تلفنی
wire-tapping U نهان گوشی تلفنی
wire-taps U نهان گوشی تلفنی
stethoscopes U گوشی ضربان سنج
jacks U باربردار قلاب گوشی
otogenic tone U زنگ زدن گوشی
acoustical trumpet U گوشی برای کرها
otic U وابسته بشنوایی گوشی
thumb nut U مهره گوشی دار
thumb screw U پیچ گوشی دار
Please do not hang up! U گوشی را نگه دارید!
free-standing U مجزا
discrete U مجزا
single line U خط مجزا
spot footing U پی مجزا
distinguishing U مجزا
several U مجزا
separable U مجزا
apartfrom U مجزا از
distinct U مجزا
abstracted U مجزا
ditinct U مجزا
disjunct U مجزا
knock down U مجزا
pegbox U سرساز که جای گوشی انهاست
stethoscopy U معاینه بوسیله گوشی طبی
cordless phone U گوشی تلفن بی سیم [مخابرات]
cross-gable U [سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
gavel U [سه گوشی کنار شیروانی] [معماری]
cordless [cordless telephone] U گوشی تلفن بی سیم [مخابرات]
Hold the line, please! U لطفا گوشی را نگه دارید!
aural U مربوط به گوش یا سامعه گوشی
cordless telephone U گوشی تلفن بی سیم [مخابرات]
decollate U مجزا کردن
disassemble U مجزا کردن
discrete packets U بستههای مجزا
abstractedly U بطور مجزا
abstract U مجزا کردن
abstracting U مجزا کردن
abstracts U مجزا کردن
discrete particle U ذره مجزا
apart U مجزا غیرهمفکر
seclude U مجزا کردن
semidetached U نیمه مجزا
separate ammunition U مهمات مجزا
separate loading U مجزا پرشونده
separate loading U مهمات مجزا
separate sewer U شبکه مجزا
stepping U واحد مجزا
step U واحد مجزا
detached U ستون مجزا
single line U ردیف مجزا
discrete values U مقادیر مجزا
separated U مجزا کردن
discrete source U چشمههای مجزا
indiscrete U غیر مجزا
isles U مجزا کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com