English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 215 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
clang U صدای شیپور
clanged U صدای شیپور
clanging U صدای شیپور
clangs U صدای شیپور
trump U صدای شیپور
trumps U صدای شیپور
tantara U صدای شیپور
the sound of a bugle U صدای شیپور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
toot U صدای تیزشیپور وبوق یاسوت بطور منقطع شیپور زدن
tooted U صدای تیزشیپور وبوق یاسوت بطور منقطع شیپور زدن
tooting U صدای تیزشیپور وبوق یاسوت بطور منقطع شیپور زدن
toots U صدای تیزشیپور وبوق یاسوت بطور منقطع شیپور زدن
blast U صدای شیپور بادزدگی
blasts U صدای شیپور بادزدگی
saxtuba U شیپور برنجی دارای صدای بم
Other Matches
bugle call U علامت دادن به وسیله شیپور شیپور جمع
tabard U نوار تزیینی ترمپت یا شیپور پرچم شیپور
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
trombonist U شیپور زن
cones U شیپور
key bugle U شیپور
bugle U شیپور
cone U شیپور
trumpet U شیپور
trumpeters U شیپور زن
trumpeter U شیپور زن
trombonists U شیپور زن
clarion U شیپور
cornu U شیپور
bugles U شیپور
trom'ba U شیپور
tooter U شیپور زن
trumpeted U شیپور
trumpeting U شیپور
call to quarters U شیپور احضار
clarion U شیپور جنگ
service calls U شیپور خدمت
clarion U شیپور بلند
trumpeting U شیپور زدن
trumpet U شیپور زدن
chamade U شیپور امان
drill call U شیپور مشق
last post U شیپور خاموشی
last port U شیپور عزا
last port U شیپور خاموشی
first call U شیپور جمع
cornets U نوعی شیپور
heave out U شیپور بیداری
cornet U نوعی شیپور
salpingitis U اماس شیپور
eustachian tube U شیپور استاش
French horn U نوعی شیپور
cornett U نوعی شیپور
taps U شیپور خاموشی
to the color U شیپور احترام
curfews U شیپور خاموشی
turn in U شیپور خاموشی
turn out U شیپور بیداری
to sound a parley U با زدن شیپور
to blow atrumpet U نواختن شیپور
assembly U شیپور جمع
curfew U شیپور خاموشی
air operated horn U شیپور بادی
reveille U شیپور بیدارباش
horn U شیپور پیاله
syrint U شیپور بیداری
trumpeted U شیپور زدن
tantara U شیپور زدن
tubas U شیپور بزرگ
tuba U شیپور بزرگ
alarmingly U شیپور حاضرباش اشوب
alarms U شیپور حاضرباش اشوب
alarmed U شیپور حاضرباش اشوب
officers call U شیپور افسر پیش
general muster U شیپور جمع عمومی
first seargeant's call U شیپور سرگروهبان پیش
first post U شیپور خبر شبانه
alarum U اخطار شیپور حاضرباش
alarm U شیپور حاضرباش اشوب
campanula U [شبیه شیپور مینیاتوری]
trumpeting U شیپورچی شیپور زدن
trumpeted U شیپورچی شیپور زدن
trumpet U شیپورچی شیپور زدن
to the color U شیپور احترام پرچم
pipe down U بوسیله شیپور یا نای
starke U با شیپور علامت دادن
trom'ba U شاخ شیپور زدن
sousaphone U شیپور زنگوله دار
warison U پاداش شیپور حمله
service calls U شیپور جمع عمومی
call-up U شیپور احضار بخاطر اوردن
assembly U شیپور خاموشی دستگاه مرکب
to sound a retreat U شیپور عقب نشینی زدن
drill call U شیپور شروع مشق صف جمع
call-ups U شیپور احضار بخاطر اوردن
to sound the retire U شیپور عقب نشینی زدن
call up U شیپور احضار بخاطر اوردن
foghorn U شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
sennet U شیپور علامت شروع نمایش یا ختم ان
foghorns U شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
trombone U شیپور دارای قسمت میانی متحرک
Susurrus U صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
alarmed U اعلام خطر شماطه ساعت شیپور اشوب
alarms U اعلام خطر شماطه ساعت شیپور اشوب
alarm U اعلام خطر شماطه ساعت شیپور اشوب
alarmingly U اعلام خطر شماطه ساعت شیپور اشوب
tu whit tu whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
thumped U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkling U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumping U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkled U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumps U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
retreated U مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreating U مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreat U مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreats U مراسم شامگاه شیپور شامگاه
hiss U صدای خش خش
grave accent صدای بم
hissing U صدای خش خش
tramps U صدای پا
fizzing U صدای فش فش
there is a knock at the door U صدای در
burble U صدای قل قل
ping U صدای غژ
hisses U صدای خش خش
pinging U صدای غژ
knocked U صدای تغ تغ
knocks U صدای تغ تغ
rale U صدای خس خس
whiz U صدای غژ
tramped U صدای پا
fizzes U صدای فش فش
pinged U صدای غژ
knock U صدای تغ تغ
pads U صدای پا
pings U صدای غژ
stepping U صدای پا
hissed U صدای خش خش
burbling U صدای قل قل
burbles U صدای قل قل
knoit U صدای در
crepitation U صدای خش خش
burbled U صدای قل قل
tramp U صدای پا
step U صدای پا
pad U صدای پا
fizzed U صدای فش فش
fizz U صدای فش فش
quack U صدای اردک
quacking U صدای اردک
blast U صدای انفجار
quacked U صدای اردک
laughed U صدای خنده
quacks U صدای اردک
bumbled U صدای زنبورکردن
rap U صدای دق الباب
pealing U صدای پیوسته
raps U صدای دق الباب
pealed U صدای پیوسته
peal U صدای پیوسته
purls U صدای شرشر
purling U صدای شرشر
purled U صدای شرشر
purl U صدای شرشر
thunderpeal U صدای رعد
peals U صدای پیوسته
hooted U صدای جغد
claps U صدای ناگهانی
screech U صدای گوشخراش
clapping U صدای ناگهانی
screeched U صدای بلند
screeched U صدای گوشخراش
screeches U صدای بلند
screeches U صدای گوشخراش
screeching U صدای بلند
screeching U صدای گوشخراش
screech U صدای بلند
scuffs U صدای خراش
scuffing U صدای خراش
hoot U صدای جغد
hooting U صدای جغد
hoots U صدای جغد
cling U صدای جرنگ
clings U صدای جرنگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com