English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
laughter U صدای خنده بلند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
boisterous laughter U خنده بلند
gaff U خنده بلند
laughs U صدای خنده
laugh U صدای خنده
laughed U صدای خنده
horselaugh U خنده بلند وپر سر وصدا
screech U صدای بلند
fortissimo U صدای بلند
row de dow U صدای بلند
screeched U صدای بلند
screeches U صدای بلند
buzzing U صدای بلند
screeching U صدای بلند
loudly U با صدای بلند
buzzes U صدای بلند
buzz U صدای بلند
vociferant U با صدای بلند
buzzed U صدای بلند
din U صدای بلند
sopranos U ششدانگ صدای بلند
whomp U صدای ضربت بلند
At the top of ones voice . U با صدای هرچه بلند تر
turn down <idiom> U کم کردن صدای بلند
stentorophonic U دارای صدای بلند
soprano U ششدانگ صدای بلند
buzzing U ایجاد صدای بلند
buzz U ایجاد صدای بلند
buzzes U ایجاد صدای بلند
buzzed U ایجاد صدای بلند
whooped U صدای بلند مثل سرفه
whoops U صدای بلند مثل سرفه
whooping U صدای بلند مثل سرفه
whoop U صدای بلند مثل سرفه
whomp U با صدای بلند ضربت زدن
loudmouthed U وراج دارای صدای بلند
whang U با صدای بلند زدن کوبیدن
vociferate U با صدای بلند ادا کردن
talk up U با صدای بلند حرف زدن
bang U صدای بلند یا محکم چتر زلف
banged U صدای بلند یا محکم چتر زلف
banging U صدای بلند یا محکم چتر زلف
bangs U صدای بلند یا محکم چتر زلف
buzzer U وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
buzzers U وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
crash U ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
crashed U ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
crashes U ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
crashing U ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
crashingly U ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
countertenor U خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
to blast something U با صدای خیلی بلند بازی کردن [آلت موسیقی]
countertenors U خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
poop U قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
poops U قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
slamming U صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slams U صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slam U صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slammed U صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
sportiveŠetc U خنده کن خنده وبازی کن
clackvalve U دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touts U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dirndl U نوعی دامن بلند با کمر بلند
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus U صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
laugh U خنده
laughter U خنده
laughs U خنده
irrision U خنده
laughing U خنده
laughed U خنده
belly laugh U خنده از ته دل
farcical U خنده اور
nicker U خنده کردن
funny U خنده دار
funniest U خنده دار
laugher U خنده کننده
funnier U خنده دار
lusory U بازی کن خنده کن
ludicrous U خنده اور
to laugh away U با خنده گذراندن
risibility U خنده داربودن
queerer U خل خنده دار
fleer U خنده نیشدار
serio comic U هم خنده دار
risible faculty U استعداد خنده
irrision U خنده استهزایی
laugh away U با خنده گذراندن
laugh down U با خنده از رو بردن
laughingstock U مایه خنده
laughter is infectious U خنده مسری
sarcasm U زهر خنده
howlers U خنده اور
To burst with laughter. U از خنده غش کردن
laughing stock U مایهی خنده
snigger U خنده استهزاامیز
A forced laugh. U خنده زورکی
ridiculous U خنده دار
titters U خنده تو دزدیده
tittering U خنده تو دزدیده
tittered U خنده تو دزدیده
risible U خنده اور
laughing U خنده اور
laughable U خنده دار
crack up <idiom> U از خنده ترکیدن
hilarious U خنده دار
queer U خل خنده دار
droll U خنده اور
humorous U خنده اور
titter U خنده تو دزدیده
comic U خنده دار
queerest U خل خنده دار
playfully U با خنده و بازی
howler U خنده اور
grins U خنده نیشی
sniggered U خنده استهزاامیز
grinning U خنده نیشی
grinned U خنده نیشی
tricksy U بازی کن خنده کن خنده و بازی کن
grin U خنده نیشی
sniggers U خنده استهزاامیز
comics U خنده دار
sniggering U خنده استهزاامیز
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
laughter is infectious U خنده همه را می گیرد
miming U نمایش خنده اور
giggled U با خنده افهار داشتن
waggish U بذله گو خنده دار
mimes U نمایش خنده اور
mimed U نمایش خنده اور
mime U نمایش خنده اور
giggle U با خنده افهار داشتن
waggishly U بذله گو خنده دار
giggles U با خنده افهار داشتن
giggling U با خنده افهار داشتن
comedies U نمایش خنده دار
cachinnate U در خنده افراط کردن
break into a laugh U زیر خنده زدن
sardonically U وابسته به زهر خنده
sardonic U وابسته به زهر خنده
gig U شوخی خنده دار
gigs U شوخی خنده دار
funny U خنده اور عجیب
funniest U خنده اور عجیب
funnier U خنده اور عجیب
farce U نمایش خنده اور
comedy U نمایش خنده دار
comic opera U نمایش خنده دار
ridiculously U بطور خنده اور
laugh off U با خنده دور کردن
keep a straight face U از خنده خودداری کردن
it provokes laughter U باعث خنده است
it provokes laughter U خنده اور است
derision U مایه خنده وتمسخر
intempestive laughter U خنده بیجا یا نا بهنگام
laughably U بطور خنده دار
laughing gas U گاز خنده اور
farces U نمایش خنده اور
nitrogen monoxide U گاز خنده اور
to burst in to a laugh U زیر خنده زدن
funnily U چنانکه خنده اورد
hysterical U بسیار خنده دار
hysterically U بسیار خنده دار
to roar with laughter <idiom> U از خنده روده بر شدن
ridiculousness U خنده اور بودن
rediculously U بطور خنده اور
raise a laugh U خنده راه انداختن
opera comique U نمایش خنده اور
nitrous oxide U گاز خنده اور
to set in a roar U از خنده روده برکردن
to be convulsed with laughter U از خنده بخود پیچیدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com