Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gulp
U
صدای حاصله از عمل بلع
gulped
U
صدای حاصله از عمل بلع
gulping
U
صدای حاصله از عمل بلع
gulps
U
صدای حاصله از عمل بلع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
click
U
صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
clicked
U
صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
clicks
U
صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
shell shock
U
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell-shock
U
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
Other Matches
honk
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
U
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
voicing
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voices
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
advantages accruning from
U
مزایای حاصله
contraltos
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
assessments
U
تعیین نتایج حاصله
assessment
U
تعیین نتایج حاصله
ration strenght
U
انرژی حاصله از جیره
emblements
U
منافع حاصله از زمین
elbow grease
U
نیروی حاصله از کاردستی
feed back
U
بکارگیری اطلاعات حاصله
fleshment
U
خوشحالی حاصله از نخستین موفقیت
gas form natrural gas
U
بنزین حاصله از گاز طبیعی
bombing errors
U
اشتباهات حاصله از پرتاب بمب
end product
U
قطعات حاصله دستگاه نهایی
coriolis effect
U
اثرنیروی حاصله از چرخش زمین
emblements
U
منافع حاصله اززمین مزروعی
ergotism
U
مسمومیت حاصله از خوردن سگاله
phut
U
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortle
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong
U
صدای ساده وتنها صدای بسیط
windchill
U
سرمای حاصله از وزش باد تبرید
thermojet
U
نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی
flash burns
U
سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
platinum black
U
گرد سیاه پلاتین حاصله از حل املاح ان
spirochetosis
U
ابتلا به بیماری حاصله از میکروب اسپیروکت
solunar
U
حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
scumble
U
نرمی حاصله در اثر سایس یامالش
capitalized value
U
درامد حاصله از سرمایه گذاری در یک سال
working asset
U
سرمایه حاصله در اثر کار وفعالیت
flash burn
U
سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
stage fright
U
وحشت حاصله در اثر فهوردر صحنه نمایش
crater
U
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
lesions
U
زیان حاصله در اثر عدم اجرای عقدی
lesion
U
زیان حاصله در اثر عدم اجرای عقدی
hypervitaminosis
U
ناراحتیهای حاصله در اثر ازدیاد ویتامین در بدن
craters
U
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
yaws
U
بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
competitive price
U
قیمت حاصله ازرقابت خریداران وفروشندگان در بازار ازاداقتصادی
flash blindness
U
کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
skirl
U
صدای زیر صدای نی انبان
phenology
U
مبحث رابطه بین اب وهواوتغییرات حاصله در پدیدههای زیست شناسی
sepsis
U
مسمومیت عفونی حاصله در اثر جذب باکتریهاومواد فاسد بخون
jet propulsion
U
نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
profits a prendre
U
درCL عامل در حق علف چر وسایر منافع حاصله از زمین هم ذیحق میشود
plow back
U
عایدات حاصله از کسب وکاررا برای سرمایه گذاری مجددکنار گذاردن
apportionment
U
افراز سرشکن کردن هزینه به چندسال به نسبت منافع حاصله در هر سال
solipsism
U
فرضیهای که معتقد است نفس انسان چیزی جز خودوتغییرات حاصله درنفس خودرا نمیشناسد
Susurrus
U
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twang
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
exterior angle
U
زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
electrotherapy
U
معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
cavitation
U
بریدگی حاصله ازحرکت پروانه کشتی بریدگی شیار
tu whit tu whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
bump
U
ضربت ضربت حاصله دراثر تکان سخت
tinkling
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumps
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkles
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumped
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkle
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
final act
سندی است که در پایان کار کنفرانس تنظیم میشود وخلاصه کارهای کنفرانس ونتایج حاصله از آن و تعهدات و موافقتهای ناشیه از آن ونیز مسائلی که جنبه فرعی دارند مانند توصیه ها وارزوهای اعضا کنفرانس را در بردارد
punitive damages
U
خسارت ناشی از مجازات خسارت حاصله از اجرای مجازات
spermatid
U
سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
fission to yield ratio
U
توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
cloud chamber effect
U
اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
knock
U
صدای تغ تغ
whiz
U
صدای غژ
stepping
U
صدای پا
fizzed
U
صدای فش فش
there is a knock at the door
U
صدای در
fizzing
U
صدای فش فش
knocked
U
صدای تغ تغ
fizz
U
صدای فش فش
fizzes
U
صدای فش فش
rale
U
صدای خس خس
knocks
U
صدای تغ تغ
step
U
صدای پا
pad
U
صدای پا
tramped
U
صدای پا
tramps
U
صدای پا
crepitation
U
صدای خش خش
grave accent
صدای بم
ping
U
صدای غژ
pinged
U
صدای غژ
hisses
U
صدای خش خش
tramp
U
صدای پا
pinging
U
صدای غژ
pings
U
صدای غژ
hissing
U
صدای خش خش
hissed
U
صدای خش خش
knoit
U
صدای در
burble
U
صدای قل قل
hiss
U
صدای خش خش
pads
U
صدای پا
burbling
U
صدای قل قل
burbles
U
صدای قل قل
burbled
U
صدای قل قل
crackle
U
صدای انفجار پی در پی
flap
U
صدای چلپ
chirr
U
صدای زنجره
flapped
U
صدای چلپ
flaps
U
صدای چلپ
trump
U
صدای شیپور
birr
U
صدای چرخیدن
swished
U
صدای فش فش کردن
smacking
U
صدای ماچ
trumps
U
صدای شیپور
falsetto
U
صدای تیز
falsettos
U
صدای تیز
squib
U
دارای صدای فش فش
chuffing
U
صدای خش خش موتورموشک
squibs
U
دارای صدای فش فش
audible
U
صدای رسا
moos
U
صدای گاو
background noise
U
صدای پس زمینه
mew
U
صدای گربه
mewed
U
صدای گربه
mewing
U
صدای گربه
report
U
صدای شلیک
reported
U
صدای شلیک
birdcall
U
صدای پرنده
reports
U
صدای شلیک
ambient noise
U
صدای اطراف
allophone
U
صدای دورگه
aduacent sound
U
صدای مجاور
associated sound
U
صدای همراه
swishing
U
صدای فش فش کردن
swishes
U
صدای فش فش کردن
boom
U
صدای غرش
boomed
U
صدای غرش
moos
U
صدای گاوکردن
mooing
U
صدای گاو
mooing
U
صدای گاوکردن
mooed
U
صدای گاو
mooed
U
صدای گاوکردن
moo
U
صدای گاو
booming
U
صدای غرش
booms
U
صدای غرش
swish
U
صدای فش فش کردن
dictated
U
با صدای بلندخواندن
accompanying sound
U
صدای همراه
pump
U
صدای تلمبه
whooshing
U
صدای صفیر
blast
U
صدای انفجار
purls
U
صدای شرشر
purling
U
صدای شرشر
purled
U
صدای شرشر
purl
U
صدای شرشر
quacks
U
صدای اردک
quacking
U
صدای اردک
quacked
U
صدای اردک
blasts
U
صدای انفجار
whooshes
U
صدای صفیر
whooshed
U
صدای صفیر
screeches
U
صدای بلند
screeches
U
صدای گوشخراش
rasps
U
صدای سوهان
screeching
U
صدای بلند
screeching
U
صدای گوشخراش
rasping
U
صدای سوهان
rasped
U
صدای سوهان
rasp
U
صدای سوهان
whoosh
U
صدای صفیر
quack
U
صدای اردک
hiss
U
صدای هیس
hissed
U
صدای هیس
pealed
U
صدای پیوسته
wham
U
صدای تصادم
peal
U
صدای پیوسته
croak
U
صدای کلاغ
croaked
U
صدای کلاغ
croaking
U
صدای کلاغ
croaks
U
صدای کلاغ
bumble
U
صدای زنبورکردن
bumbled
U
صدای زنبورکردن
pealing
U
صدای پیوسته
whacks
U
صدای اصطکاک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com