Perdic | صحافی نشده بهم نپیوسته | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	solute U	صحافی نشده بهم نپیوسته

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	in sheets U	صحافی نشده
	in quires U	صحافی نشده
	brochure U	کتاب کوچک صحافی نشده که گاهی جلدکاغذی دارد
	brochures U	کتاب کوچک صحافی نشده که گاهی جلدکاغذی دارد
	offset U	حاشیه صحافی
	bookbinding U	صحافی کتاب
	bookbindery U	کارخانه صحافی
	bindery U	موسسه صحافی
	bindings U	انقیاد صحافی
	offsetting U	حاشیه صحافی
	binding U	انقیاد صحافی
	unpremediated U	پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
	bibliopegy U	هنر صحافی کتب
	bindings U	صحافی کردن به هم بستن
	rebind U	دوباره صحافی کردن
	binding U	صحافی کردن به هم بستن
	to bind a book U	صحافی کردن یک کتاب
	bind U	چسباندن صحافی کردن ودوختن
	binds U	چسباندن صحافی کردن ودوختن
	unbaoked U	سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
	unborn U	هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
	unbroke U	رام نشده سوقان گیری نشده
	uncommitted U	غیر متعهد نشده تعهد نشده
	unobligated U	اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
	unpicked U	نچیده گزین نشده انتخاب نشده
	undisciplined U	تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
	unresolved U	تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
	skiver U	چرم نازک شده پوست گوسفند تیماج صحافی وغیره
	unredeemed U	جبران نشده سبک نشده
	unsifted U	الک نشده رسیدگی نشده
	unset U	جایگزین نشده جاانداخته نشده
	unsought U	جستجو نشده کشف نشده
	unasked U	خواسته نشده پرسیده نشده
	inconsummate U	تکمیل نشده انجام نشده
	uncharged U	محسوب نشده رسمامتهم نشده
	untried U	امتحان نشده محاکمه نشده
	undirected U	رهبری نشده راهنمایی نشده
	irredenta U	انجام نشده جبران نشده
	bock U	یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
	unintended saving U	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
	incomplete U	انجام نشده پر نشده
	unintended investment U	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
	rool crush U	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
	unbowed U	خم نشده
	uncharged U	پر نشده
	uncut U	بریده نشده
	unalloyed U	الیاژ نشده
	uncut U	قطع نشده
	haggard U	رام نشده
	unfulfilled U	اجرا نشده
	unabridged U	کوتاه نشده
	unworn U	کهنه نشده
	unworn U	استعمال نشده
	unchanged U	عوض نشده
	uncommitted U	تقبل نشده
	undisturbed U	مختل نشده
	uncontrolled U	مهار نشده
	unfulfilled U	انجام نشده
	unabridged U	تلخیص نشده
	unbidden U	دعوت نشده
	unquestioned U	بررسی نشده
	unquestioned U	بحث نشده
	unreconstructed U	بازسازی نشده
	Before it is too late. While there is stI'll time. U	تا دیر نشده
	non-registered [not registered] <adj.> U	ثبت نشده
	savaging U	رام نشده
	savaged U	رام نشده
	unquestioned U	استنتاق نشده
	uncontrolled U	کنترل نشده
	unattached U	توفیق نشده
	unpaid U	پرداخت نشده
	wound less U	زخمی نشده
	unconnected U	وصل نشده
	unearned U	کسب نشده
	uninvited U	دعوت نشده
	savages U	رام نشده
	unguarded U	حساب نشده
	unpublished U	چاپ نشده
	unpublished U	نشر نشده
	unattached U	اعزام نشده
	savage U	رام نشده
	uncut U	از هم جدا نشده
	tenantless U	اشغال نشده
	undirected U	هدایت نشده
	undisiplined U	تربیت نشده
	intemerate U	بی ناموس نشده
	innascible U	زایده نشده
	inextinct U	نیست نشده
	inedited U	چاپ نشده
	inedited U	منتشر نشده
	increate U	افریده نشده
	unexploded U	منفجر نشده
	imperforate U	منگنه نشده
	undefined U	تعریف نشده
	undeeded U	در سندقید نشده
	the date was not specified U	نشده بود
	unaccommodated U	فراهم نشده
	unaccomplished U	انجام نشده
	unbacked U	رام نشده
	unbowed U	سر کوب نشده
	roughdry U	اطو نشده
	non switched line U	خط گزینه نشده
	uncircumcised U	ختنه نشده
	uncleared U	ترخیص نشده
	uncoditioned U	قطعی نشده
	uncoditioned U	شرط نشده
	unleached U	سفید نشده
	unlicked U	لیسیده نشده
	unsought U	کاوش نشده
	unsocialized U	اجتماعی نشده
	unseen U	مکشوف نشده
	unseen U	مشاهده نشده
	sightless U	دیده نشده
	unstudied U	مطالعه نشده
	unthickened U	تغلیظ نشده
	unsung U	سروده نشده
	unsung U	ستایش نشده
	unsung U	خوانده نشده
	unwashed U	شسته نشده
	unabated U	کاسته نشده
	unsight U	دیده نشده
	unasked U	سوال نشده
	custom uncleared U	ترخیص نشده
	unspotted U	ننگین نشده
	unnormalized U	هنجار نشده
	unpolished U	پرداخت نشده
	unpremediated U	تصور نشده
	unsaturate U	اشباع نشده
	unsaturated U	اشباع نشده
	autochthonous U	جابجا نشده
	unsaved U	پس انداز نشده
	unset U	ثابت نشده
	unshod U	نعل نشده
	unclaimed U	مطالبه نشده
	uncounted U	شمرده نشده
	uninspected <adj.> U	امتحان نشده
	unverified <adj.> U	ارزیابی نشده
	untested <adj.> U	امتحان نشده
	unaudited <adj.> U	ارزیابی نشده
	unchecked <adj.> U	ارزیابی نشده
	unevaluated <adj.> U	ارزیابی نشده
	unexamined <adj.> U	ارزیابی نشده
	unverified <adj.> U	امتحان نشده
	uninspected <adj.> U	ارزیابی نشده
	untested <adj.> U	ارزیابی نشده
	unexamined <adj.> U	امتحان نشده
	unevaluated <adj.> U	امتحان نشده
	unevaluated <adj.> U	بازرسی نشده
	unchecked <adj.> U	تست نشده
	unexamined <adj.> U	بازرسی نشده
	uninspected <adj.> U	بازرسی نشده
	untested <adj.> U	بازرسی نشده
	virgins U	استفاده نشده
	virgin U	استفاده نشده
	unaudited <adj.> U	امتحان نشده
	unread U	خوانده نشده
	unchecked <adj.> U	امتحان نشده
	unverified <adj.> U	ممیزی نشده
	unverified <adj.> U	بازرسی نشده
	unverified <adj.> U	کنترل نشده
	undetected U	کشف نشده
	unverified <adj.> U	بررسی نشده
	unissued <adj.> U	توزیع نشده
	unissued <adj.> U	منتشر نشده
	inviolate U	نقض نشده
	inexact U	درست نشده
	unaudited <adj.> U	ممیزی نشده
	unchecked <adj.> U	ممیزی نشده
	unverified <adj.> U	تست نشده
	unevaluated <adj.> U	ممیزی نشده
	unexamined <adj.> U	ممیزی نشده
	uninspected <adj.> U	ممیزی نشده
	untested <adj.> U	ممیزی نشده
	unverified <adj.> U	تایید نشده
	unverified <adj.> U	آزمایش نشده
	unchecked <adj.> U	بازرسی نشده
	unadulterated U	مخلوط نشده
	unaudited <adj.> U	آزمایش نشده
	unbroken U	رام نشده
	unchecked <adj.> U	آزمایش نشده
	unsettled U	تصفیه نشده
	unevaluated <adj.> U	آزمایش نشده
	unexamined <adj.> U	آزمایش نشده
	uninspected <adj.> U	آزمایش نشده
	untested <adj.> U	آزمایش نشده
	unfinished U	تمام نشده
	unaudited <adj.> U	کنترل نشده
	opens U	واریز نشده
	opened U	واریز نشده
	open U	واریز نشده
	unchecked <adj.> U	کنترل نشده
	uncharted U	اکتشاف نشده
	undeterred <adj.> U	منصرف نشده
	outstandingly U	پرداخت نشده
	outstandingly U	تصفیه نشده
	outstandingly U	وصول نشده
	outstandingly U	واریز نشده
	outstanding U	پرداخت نشده
	outstanding U	تصفیه نشده
	outstanding U	وصول نشده