Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
low frequency filter
U
صافی فرکانس پایین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
frequency filter
U
صافی فرکانس
intermediate frequency band filter
U
صافی باند فرکانس میانی
low pass filter
U
صافی پایین گذر
low pass acoustical filter
U
صافی پایین گذر صوتی
low frequency
U
فرکانس پایین
low frequency transformer
U
ترانسفورماتور فرکانس پایین
low frequency source
U
منبع فرکانس پایین
low frequency valve
U
لامپ فرکانس پایین
low frequency range
U
حیطه فرکانس پایین
low frequency cable
U
کابل فرکانس پایین
low frequency generator
U
مولد فرکانس پایین
low frequency engineering
U
تکنیک فرکانس پایین
low frequency furnace
U
کوره فرکانس پایین
low frequency wave
U
موج فرکانس پایین
low frequency current
U
جریان فرکانس پایین
low frequency choke
U
پیچک فرکانس پایین
low frequency current gain
U
تقویت جریان فرکانس پایین
low frequency characteristic
U
مقدار مشخصه فرکانس پایین
low frequency induction heater
U
گرمکن القایی فرکانس پایین
low frequency amplifier
U
تقویت کننده فرکانس پایین
low frequency induction channel furnace
U
کوره ناودانی القایی فرکانس پایین
very low frequency
U
فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
baseband transmission
U
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
absolute filter
U
صافی میکرونی صافی میکروسکپی
wobbulator
U
تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
high frequency
U
دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
antivignetting filter
U
صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
resonance
U
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonances
U
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
frequency division multilexing
U
مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
superheterodyne
U
گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
critical frequency
U
فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
baseband
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
depress
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
depresses
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul
U
پایین کشیدن رشته پایین کشنده
down
U
سوی پایین بطرف پایین
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
instantaneous frequency
U
مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
filters
U
صافی
planeness
U
صافی
absolute filter
U
صافی صد در صد
water filter
U
صافی اب
strainers
U
صافی
strainer
U
صافی
colanders
U
صافی
colander
U
صافی
smoothness
U
صافی
filter bed
U
صافی اب
scumble
U
صافی
sleekness
U
صافی
pureness
U
صافی
leach
U
صافی
limpidity
U
صافی
limpidity or limpidness
U
صافی
line filter
U
صافی خط
filter
U
صافی
oaleaceous
U
صافی
defecator
U
صافی
electric filter
U
صافی الکتریکی
filter network
U
شبکه ی صافی
filter packing
U
پوشش صافی
filter packing
U
لایی صافی
serenity
U
بی سر وصدایی صافی
filtering
U
از صافی گذراندن
filter paper
U
کاغذ صافی
porous filter
U
صافی متخلخل
scratch filter
U
صافی پیکاپ
edge fillter
U
صافی چاکدار
fuel filter
U
صافی بنزین
crystal filter
U
صافی بلورین
gas mask canister
U
صافی گاز
killer stage
U
صافی رنگ
color killer
U
صافی رنگ
glassiness
U
صافی زلالی
differentiating filter
U
صافی ممیز
break even
U
صافی درامدن
gravel filter
U
صافی شنی
purity
U
صافی پاکدامنی
fuel filter
U
صافی سوخت
filter capacitor
U
خازن صافی
filter disk
U
قرص صافی
acoustic filter
U
صافی صوتی
filter disc
U
قرص صافی
filter curve
U
منحنی صافی
filter crystal
U
کریستال صافی
filter condenser
U
خازن صافی
filter circuit
U
مدار صافی
filter chock
U
چوک صافی
filter characteristic
U
مشخصه صافی
filter bed
U
صافی شنی
absorbent filter
U
صافی جذب
filter flask
U
بالن صافی
filtrable
U
صافی کردنی
filter press
U
صافی فشاری
suction filter
U
صافی مکنده
filterable
U
صافی کردنی
fineness
U
موشکافی صافی
band screen
U
صافی مخازن
filtration
U
از صافی گذراندن
filrate
U
از صافی گذشتن
filter layer
U
لایه صافی
filrate
U
از صافی گذراندن
filter add
U
کمک صافی
accelofilter
U
صافی سریع
polarizing filter
U
صافی قطبی
oil filter
U
صافی روغن
petrol filter
U
صافی بنزین
nominal filter
U
صافی میکرونی
noise filter
U
صافی همهمه
leach
U
صافی کردن
leach
U
از صافی گذراندن
light filter
U
صافی نور
line filter
U
صافی همهمه
line filter
U
صافی شبکه
interference filter
U
صافی پارازیت
filter
U
صافی پالایه
filters
U
فیلتر صافی
filters
U
صافی پالایه
interference filter
U
صافی تداخل
filter
U
فیلتر صافی
interference eliminator
U
صافی تداخل
gloss
U
صافی براقی
flexible oil filter line
U
لوله صافی روغن
integrating filter
U
صافی جمع کننده
power line filter
U
صافی جریان برق
filter stick
U
لوله صافی دار
narrow band filter
U
صافی فلزات باریک
strainer well
U
چاه صافی دار
serene
U
صافی صاف کردن
filtrate
U
مایع زیر صافی
band stop
U
صافی میان نگذر
band pass
U
صافی میان گذر
infltrate
U
از سوراخهای صافی گذراندن
high pass filter
U
صافی بالا گذر
impedance transforming filter
U
صافی تبدیل امپدانس
filter insert
U
دریچه یا مدخل صافی
lawn
U
مرغزار باپارچه صافی کردن
nominal filter
U
صافی به اندازه عبور معین
high pass acoustical filter
U
صافی صوتی بالا گذر
fluted filter paper
U
کاغذ صافی چین دار
lawns
U
مرغزار باپارچه صافی کردن
band pass filter circuit
U
مدار صافی باند پاس
diesel fuel oil filter
U
صافی سوخت موتور دیزل
leachate
U
مایعی که از صافی گرفته شده
[شیمی]
leach
[liquid formed by leaching]
U
مایعی که از صافی گرفته شده
[شیمی]
hypostyle hall
U
[اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
Indian summers
U
هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
Indian summer
U
هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
frequencies
U
فرکانس
low frequency
U
فرکانس کم
frequence
U
فرکانس
line frequency
U
فرکانس خط
frequency
U
فرکانس
frequency assignment
U
تعیین فرکانس
frequency constancy
U
ثبات فرکانس
frequency conversion
U
تبدیل فرکانس
frequency comparison
U
مقایسه فرکانس
frequency constant
U
ثابت فرکانس
frequency transformation
U
تبدیل فرکانس
frequency translation
U
تبدیل فرکانس
frequency determination
U
تعیین فرکانس
frequency correction
U
تصحیح فرکانس
impluse frequency
U
فرکانس ضربان
frequency counter
U
شمارنده فرکانس
frequency demodulator
U
اشکارساز فرکانس
frequency coverage
U
حیطه فرکانس
frequency control
U
کنترل فرکانس
frequency analysis
U
تجزیه فرکانس
frequency component
U
اجزای فرکانس
frequency band
U
باند فرکانس
frequency changer
U
مبدل فرکانس
frequency changing
U
تعویض فرکانس
induction frequency converter
U
مبدل فرکانس
frequency domulipliction
U
تقسیم فرکانس
frequency division
U
تقسیم فرکانس
input frequency
U
فرکانس ورودی
frequency check
U
کنترل فرکانس
input frequency
U
فرکانس اولیه
frequency characteristic
U
منحنی فرکانس
frequency changing
U
تبدیل فرکانس
industrial frequency
U
فرکانس صنعتی
frequency analizer
U
انالیزور فرکانس
frequency alloment
U
تقسیم فرکانس
frequency blocking
U
بلوکاژ فرکانس
frequency allocation
U
تعیین فرکانس
natural frequency
U
فرکانس طبیعی
modulation frequency
U
فرکانس مدولاسیون
q band
U
بند فرکانس
radio frequency
U
فرکانس رادیویی
radio frequency
U
فرکانس بالا
carrier frequency
U
فرکانس حامل
double frequency
U
فرکانس دوبل
m.f.
U
فرکانس متوسط
mains frequency
U
فرکانس شبکه
radian frequency
U
فرکانس زاویهای
medium frequency
U
فرکانس میانه
measuring frequency
U
فرکانس سنجش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com