English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
impedance transforming filter U صافی تبدیل امپدانس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
impedance transformation U تبدیل امپدانس
absolute filter U صافی میکرونی صافی میکروسکپی
antivignetting filter U صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
impedance U امپدانس
impedance bridge U پل امپدانس
line impedance U امپدانس خط
impedance irregularity U غیریکنواختی امپدانس
impedance matrix U ماتریس امپدانس
impedance coupling U پیوست امپدانس
impedance corrector U مصصح امپدانس
impedance transformer U مبدل امپدانس
impedance converter U مبدل امپدانس
zener impedance U امپدانس زنر
impedance characteristic U مشخصات امپدانس
impedance balancing U تقارن امپدانس
image impedance U امپدانس تصویر
impedance meter U امپدانس متر
impedance function U تابع امپدانس
internal impedance U امپدانس داخلی
input impedance U امپدانس ورودی
high impedance U امپدانس بالا
generator impedance U امپدانس ژنراتور
coupling impedance U امپدانس تزویج
impedance relay U رله ی امپدانس
impedance ratio U نسبت امپدانس
impedance protection U حفافت امپدانس
impedance of grid U امپدانس شبکه
output impedance U امپدانس خروجی
impedance balancing U تعادل امپدانس
impedance comparator U تطبیق دهنده امپدانس
impedance feedback U پیوست برگشت امپدانس
low impedance input U ورودی اولیه با امپدانس کم
novatio non presumiter U تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
impedance unbalance finder U دستگاه یابنده امپدانس نامتعادل
impedance meter U دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance measuring set U دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance U مقاومت جریان متناوب امپدانس
high input impedance circuit U مدار با امپدانس ورودی زیاد
impedance unbalance measuring set U دستگاه اندازه گیری امپدانس نامتعادل
transiguration U تبدیل صورت تبدیل هیئت
conversion scale U مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
restitution U تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
strainer U صافی
line filter U صافی خط
colanders U صافی
oaleaceous U صافی
sleekness U صافی
defecator U صافی
planeness U صافی
scumble U صافی
limpidity U صافی
filter U صافی
leach U صافی
pureness U صافی
absolute filter U صافی صد در صد
smoothness U صافی
colander U صافی
limpidity or limpidness U صافی
water filter U صافی اب
filter bed U صافی اب
filters U صافی
strainers U صافی
binary to octal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
gloss U صافی براقی
filtering U از صافی گذراندن
serenity U بی سر وصدایی صافی
leach U صافی کردن
acoustic filter U صافی صوتی
accelofilter U صافی سریع
absorbent filter U صافی جذب
petrol filter U صافی بنزین
leach U از صافی گذراندن
light filter U صافی نور
filters U صافی پالایه
filter U فیلتر صافی
line filter U صافی همهمه
purity U صافی پاکدامنی
filter disc U قرص صافی
noise filter U صافی همهمه
nominal filter U صافی میکرونی
oil filter U صافی روغن
polarizing filter U صافی قطبی
porous filter U صافی متخلخل
suction filter U صافی مکنده
filter U صافی پالایه
line filter U صافی شبکه
scratch filter U صافی پیکاپ
filters U فیلتر صافی
gravel filter U صافی شنی
filter bed U صافی شنی
filter add U کمک صافی
filrate U از صافی گذراندن
filrate U از صافی گذشتن
filtration U از صافی گذراندن
filter layer U لایه صافی
filtrable U صافی کردنی
filterable U صافی کردنی
filter press U صافی فشاری
filter paper U کاغذ صافی
filter packing U لایی صافی
filter packing U پوشش صافی
filter capacitor U خازن صافی
glassiness U صافی زلالی
gas mask canister U صافی گاز
fuel filter U صافی بنزین
fuel filter U صافی سوخت
frequency filter U صافی فرکانس
fineness U موشکافی صافی
filter flask U بالن صافی
filter disk U قرص صافی
filter curve U منحنی صافی
filter crystal U کریستال صافی
filter condenser U خازن صافی
filter circuit U مدار صافی
filter chock U چوک صافی
filter characteristic U مشخصه صافی
filter network U شبکه ی صافی
edge fillter U صافی چاکدار
interference eliminator U صافی تداخل
break even U صافی درامدن
color killer U صافی رنگ
killer stage U صافی رنگ
band screen U صافی مخازن
crystal filter U صافی بلورین
interference filter U صافی پارازیت
electric filter U صافی الکتریکی
differentiating filter U صافی ممیز
interference filter U صافی تداخل
three state logic U : بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
impedance U مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
choke impedance U امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
low pass filter U صافی پایین گذر
band stop U صافی میان نگذر
low frequency filter U صافی فرکانس پایین
filter insert U دریچه یا مدخل صافی
filtrate U مایع زیر صافی
narrow band filter U صافی فلزات باریک
serene U صافی صاف کردن
strainer well U چاه صافی دار
flexible oil filter line U لوله صافی روغن
high pass filter U صافی بالا گذر
band pass U صافی میان گذر
power line filter U صافی جریان برق
infltrate U از سوراخهای صافی گذراندن
integrating filter U صافی جمع کننده
filter stick U لوله صافی دار
fluted filter paper U کاغذ صافی چین دار
nominal filter U صافی به اندازه عبور معین
lawn U مرغزار باپارچه صافی کردن
intermediate frequency band filter U صافی باند فرکانس میانی
diesel fuel oil filter U صافی سوخت موتور دیزل
high pass acoustical filter U صافی صوتی بالا گذر
low pass acoustical filter U صافی پایین گذر صوتی
lawns U مرغزار باپارچه صافی کردن
band pass filter circuit U مدار صافی باند پاس
leachate U مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
leach [liquid formed by leaching] U مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
conversion U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
hypostyle hall U [اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
Indian summer U هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
Indian summers U هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
antialiasing U تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
reforming U تبدیل
reduction U تبدیل
transformation U تبدیل
reducer U تبدیل
transmutation U تبدیل
cinversion U تبدیل
reductions U تبدیل
code conversion U تبدیل کد
adapter U تبدیل
alteration U تبدیل
interconversion U تبدیل
permutation U تبدیل
permutations U تبدیل
modification U تبدیل
commutation U تبدیل
connector U تبدیل
transform U تبدیل
transformed U تبدیل
transforming U تبدیل
transforms U تبدیل
panification U تبدیل
converter U تبدیل گر
conversions U تبدیل
converted U تبدیل
converts U تبدیل
change U تبدیل
translation U تبدیل
changes U تبدیل
toggles U تبدیل
changed U تبدیل
toggle U تبدیل
conversion U تبدیل
reduce U تبدیل
reduces U تبدیل
converting U تبدیل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com