Perdic | صادرات مجدد کالاهای وارداتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	extreport trade U	صادرات مجدد کالاهای وارداتی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	reexport U	صادرات مجددکالای وارداتی
	imports U	کالاهای وارداتی
	inwards goods U	کالاهای وارداتی
	bonded store U	انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
	discriminating tariff U	شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
	reexport U	صادرات مجدد
	warehousing system U	روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
	consolidation container U	کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
	branded goods U	کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
	producer's goods U	کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
	collective goods U	کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
	imported inflation U	تورم وارداتی
	import quota U	سهمیه وارداتی
	import quotas U	سهمیه وارداتی
	import duties U	گمرک اجناس وارداتی
	charge U	ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
	charges U	ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
	re endorsement U	پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
	perishable goods U	کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
	regenerates U	1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
	regenerated U	1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
	regenerating U	1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
	regenerate U	1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
	subsidy U	حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها
	outgoings U	صادرات
	exported U	صادرات
	out goings U	صادرات
	export U	صادرات
	exporting U	صادرات
	export incentive U	انگیزه صادرات
	export tax U	مالیات بر صادرات
	export surplus U	مازاد صادرات
	export quotus U	سهمیه صادرات
	net exports U	خالص صادرات
	import and export U	واردات و صادرات
	volume of export U	حجم صادرات
	export promotion U	افزایش صادرات
	export promotion U	توسعه صادرات
	export licence U	پروانه صادرات
	export dependence U	وابستگی صادرات
	export charge U	هزینه صادرات
	total exports U	جمع کل صادرات
	export duty U	هزینه صادرات
	export tariff U	تعرفه صادرات
	export duty U	تعرفه صادرات
	capital exports U	صادرات سرمایه
	export charge U	تعرفه صادرات
	export duty U	حقوق صادرات
	export documents U	اسناد صادرات
	export tariff U	حقوق صادرات
	export tariff U	هزینه صادرات
	export charge U	حقوق صادرات
	passive trade balance U	فزونی واردات بر صادرات
	export import bank U	بانک صادرات واردات
	laissez-faire U	ازادی صادرات وواردات
	import duties U	حق گمرک اجناس وارداتی گمرک ورودی
	export incentive U	تشویق دولت در جهت صادرات
	export multiplier U	ضریب بهم فزاینده صادرات
	invisible exports U	فرستاده هایا صادرات نامحسوس
	trade gap U	تفاوت بین صادرات و واردات یک کشور
	trade deficit U	حالتیکه در ان صادرات یک کشور کمترازواردات ان باشد
	balance of trade U	تفاوت رقم صادرات و واردات دوکشور با هم
	balance of trade U	تفاوت رقم واردات و صادرات کشور در زمان معین
	favourble balance of trade U	تعادل مطلوب تجارتی موازنه مثبت بیشتر بودن صادرات یک کشور ازوارداتش
	proprietary goods U	کالاهای اختصاصی
	public goods U	کالاهای عمومی
	labor intensive goods U	کالاهای کاربر
	goods intake U	کالاهای دریافتی
	goods inwards U	کالاهای دریافتی
	purpose made U	کالاهای خاص
	hazardous goods U	کالاهای خطرناک
	merit goods U	کالاهای مطلوب
	investment goods U	کالاهای سرمایهای
	mixed goods U	کالاهای مختلط
	intermediate goods U	کالاهای واسطه
	intermediate goods U	کالاهای واسطهای
	goods in transit U	کالاهای عبوری
	heavy goods U	کالاهای سنگین
	merit goods U	کالاهای ایده ال
	goods on consignment U	کالاهای امانی
	goods receiving U	کالاهای دریافتی
	social good U	کالاهای عمومی
	complementary goods U	کالاهای مکمل
	social good U	کالاهای اجتماعی
	soft goods U	کالاهای بی دوام
	substitute goods U	کالاهای جانشین
	supporting goods U	کالاهای حمایتی
	exports U	کالاهای صادراتی
	visibles U	کالاهای مرئی
	collective goods U	کالاهای جمعی
	Consumer ( consrmers ) goods . U	کالاهای مصرفی
	commercial items U	کالاهای تجارتی
	luxury goods U	کالاهای تجملی
	consumables U	کالاهای مصرفی
	consumer goods U	کالاهای مصرفی
	nondurable goods U	کالاهای بی دوام
	producer goods U	کالاهای تولیدی
	necessities U	کالاهای ضروری
	expendable supplies U	کالاهای مصرفی
	available goods U	کالاهای موجود
	attractive goods U	کالاهای جذاب
	durable goods U	کالاهای بادوام
	luxury goods U	کالاهای تشریفاتی
	fancy goods U	کالاهای تجملی
	producer's goods U	کالاهای مولد
	prohibited goods U	کالاهای ممنوعه
	durables U	کالاهای بادوام
	capital goods U	کالاهای سرمایهای
	consumption goods U	کالاهای مصرفی
	spot goods U	کالاهای موجود
	producer goods U	کالاهای سرمایهای
	differentiated products U	کالاهای متفاوت
	differentiated products U	کالاهای ناهمگن
	overdue goods U	کالاهای تحویل نشده
	consumer durables U	کالاهای مصرفی پر دوام
	nonessential goods U	کالاهای غیر اساسی
	nondurable consumer goods U	کالاهای مصرفی بی دوام
	intermediate stock U	کالاهای نیمه تمام
	commodity loading U	بارگیری کالاهای مختلف
	consumer durable goods U	کالاهای مصرفی بادوام
	soft goods U	کالاهای مصرف شدنی
	consumer nondurables U	کالاهای مصرفی بی دوام
	stock markets U	بورس کالاهای مختلف
	stock market U	بورس کالاهای مختلف
	damaged shipments U	کالاهای اسیب دیده
	finished goods U	کالاهای ساخته شده
	finished goods U	کالاهای اماده فروش
	free list U	صورت کالاهای بی گمرک
	durable consumption goods U	کالاهای مصرفی بادوام
	goods intake U	کالاهای درحال تحویل
	goods inwards U	کالاهای درحال تحویل
	goods receiving U	کالاهای درحال تحویل
	competitive goods U	کالاهای مورد رقابت
	semi luxury goods U	کالاهای نیمه تجملی
	semi finished goods U	کالاهای نیمه ساخته
	semi durable goods U	کالاهای نیمه بادوام
	secondhand goods U	کالاهای دست دوم
	spot goods U	کالاهای اماده تحویل
	stock accounting U	حساب کالاهای موجود
	service stock U	اماد و کالاهای جنگی
	fabrication U	کالاهای ساخته شده
	visibles U	کالاهای قابل رویت
	perishable goods U	کالاهای فاسد شدنی
	man made goods U	کالاهای ساخت بشر
	prohibited goods U	کالاهای منع شده
	principle of exclusion U	در مورد کالاهای خصوصی
	surpluses U	مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
	consumer price index U	شاخص قیمت کالاهای مصرفی
	catalogue U	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
	silk manufactures of home U	کالاهای ابریشمی ساخت میهن
	ten cent store U	فروشگاه دارای کالاهای ارزان
	excise taxes U	مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
	index of consumer prices U	شاخص قیمت کالاهای مصرفی
	jetsam U	کالاهای به دریا ریخته شده
	job lot U	کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
	general cargo rates U	نرخهای حمل کالاهای متفرقه
	job lots U	کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
	finished goods stock U	موجودی کالاهای تمام شده
	delivery note U	فهرست کالاهای در حال حمل
	farm price supports U	حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
	intermediate stock U	موجودی کالاهای درحال ساخت
	rationed goods U	کالاهای جیره بندی شده
	catalogs U	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
	catalogued U	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
	catalogues U	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
	Goods to declare U	همراه داشتن کالاهای گمرکی
	Nothing to declare U	همراه نداشتن کالاهای گمرکی
	cataloged U	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
	marketable goods U	کالاهای قابل عرضه به بازار
	surplus U	مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
	cataloguing U	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
	articlcs of virtu U	کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
	consumer credit U	اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
	cataloging U	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
	salvor U	نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
	cornering the market U	خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
	demand factors U	جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
	finished U	کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
	packing list U	صورت کالاهای بسته بندی شده
	consumable U	اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
	combination carrier U	کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
	window shop U	به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
	field stockade U	کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
	stores U	کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
	durable goods U	کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
	goods on approval U	تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
	currency depreciation race U	تخفیف قیمت پول رایج کشور نسبت به پول سایرممالک که باعث افزایش صادرات میشود
	flag discrimination U	مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
	prize of war U	کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
	Best before: U	تا این تاریخ مصرف شود : [برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
	window shopper U	کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
	group contracts U	قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
	mercantilism U	روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
	trade restrictions U	جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
	just in time U	روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
	customs union U	مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
	abc analysis U	طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
	dead weight U	کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
	dead weights U	کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
	reflorescence U	مجدد