English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
assembly U شیپور خاموشی دستگاه مرکب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
last post U شیپور خاموشی
taps U شیپور خاموشی
curfews U شیپور خاموشی
last port U شیپور خاموشی
curfew U شیپور خاموشی
turn in U شیپور خاموشی
luminaire U دستگاه نورافکن مرکب ازحباب ودستگاه انعکاس نوروغیره
bugle call U علامت دادن به وسیله شیپور شیپور جمع
tabard U نوار تزیینی ترمپت یا شیپور پرچم شیپور
cybernetics U مطالعه ومقایسه بین دستگاه عصبی خودکارکه مرکب ازمغز واعصاب میباشدبادستگاه الکتریکی ومکانیکی فرمانشناسی
dead hours U ساعات خاموشی در شب ساعات خاموشی شبانه
combined influence mine U مین با مکانیسم عامل مرکب مین مجهز به مدار باحساسیت مرکب
silence U خاموشی
blackout U خاموشی
curfews U خاموشی
curfew U خاموشی
silencing U خاموشی
power outage [American] U خاموشی
pipe down U خاموشی
power failure U خاموشی
silenced U خاموشی
sub silentio U در خاموشی
extinction U خاموشی
reticence U خاموشی
reticency U خاموشی
quiescsnce or cency U خاموشی
quies csnce or cency U خاموشی
power cut U خاموشی
taciturnity U خاموشی
blackouts U خاموشی
blackout U خاموشی
electricity cut U خاموشی
silences U خاموشی
black out U خاموشی
power blackout U خاموشی
obmutescence U خاموشی
mums U خاموشی
mum U خاموشی
blanking signal U پیام خاموشی
extinction voltage U ولتاژ خاموشی
experimental extinction U خاموشی ازمایشی
quiescence U بی حرکتی خاموشی
extinction U اطفاء خاموشی
covert extinction U خاموشی نااشکار
curfew period U ساعات خاموشی
puniness U ضعف خاموشی
simultaneous extinction U خاموشی همزمان
blanking bars U نوارهای خاموشی
stillest U سکوت خاموشی
still U سکوت خاموشی
stiller U سکوت خاموشی
stills U سکوت خاموشی
tatoo U فرمان خاموشی
delayed extinction U خاموشی درنگیده
dead hours U ساعات خاموشی در شب
battle lights U چراغ خاموشی شبانه
retrace blanking U خاموشی خطوط بازگشتی
pipe down U سوت خاموشی ناو
silert gives consent U خاموشی موجب رضا است
dimout U خاموشی چراغ ها در موقع حمله هوایی
to impose a curfew U خاموشی در ساعت معین شب بر قرار کردن
lights out U علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
key bugle U شیپور
trumpeter U شیپور زن
cones U شیپور
trumpeters U شیپور زن
bugles U شیپور
trumpeted U شیپور
trumpeting U شیپور
trumpet U شیپور
bugle U شیپور
cornu U شیپور
tooter U شیپور زن
trom'ba U شیپور
cone U شیپور
clarion U شیپور
trombonists U شیپور زن
trombonist U شیپور زن
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
clangs U صدای شیپور
clarion U شیپور بلند
trumpet U شیپور زدن
cornett U نوعی شیپور
trump U صدای شیپور
trumps U صدای شیپور
syrint U شیپور بیداری
drill call U شیپور مشق
French horn U نوعی شیپور
air operated horn U شیپور بادی
tantara U صدای شیپور
tantara U شیپور زدن
clanging U صدای شیپور
call to quarters U شیپور احضار
to sound a parley U با زدن شیپور
to blow atrumpet U نواختن شیپور
reveille U شیپور بیدارباش
clanged U صدای شیپور
clang U صدای شیپور
the sound of a bugle U صدای شیپور
last port U شیپور عزا
trumpeting U شیپور زدن
clarion U شیپور جنگ
tubas U شیپور بزرگ
tuba U شیپور بزرگ
eustachian tube U شیپور استاش
cornets U نوعی شیپور
trumpeted U شیپور زدن
first call U شیپور جمع
horn U شیپور پیاله
salpingitis U اماس شیپور
turn out U شیپور بیداری
service calls U شیپور خدمت
chamade U شیپور امان
assembly U شیپور جمع
heave out U شیپور بیداری
to the color U شیپور احترام
cornet U نوعی شیپور
combined operations U عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
alpha pegasi U مرکب الفرس متن الفرس مرکب
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
black out U قطع کامل برق خاموش شدن چراغ ها خاموشی شهر
warison U پاداش شیپور حمله
to the color U شیپور احترام پرچم
alarum U اخطار شیپور حاضرباش
officers call U شیپور افسر پیش
blasts U صدای شیپور بادزدگی
trom'ba U شاخ شیپور زدن
blast U صدای شیپور بادزدگی
trumpet U شیپورچی شیپور زدن
general muster U شیپور جمع عمومی
starke U با شیپور علامت دادن
service calls U شیپور جمع عمومی
alarms U شیپور حاضرباش اشوب
pipe down U بوسیله شیپور یا نای
first post U شیپور خبر شبانه
trumpeted U شیپورچی شیپور زدن
sousaphone U شیپور زنگوله دار
trumpeting U شیپورچی شیپور زدن
alarmingly U شیپور حاضرباش اشوب
first seargeant's call U شیپور سرگروهبان پیش
alarmed U شیپور حاضرباش اشوب
alarm U شیپور حاضرباش اشوب
campanula U [شبیه شیپور مینیاتوری]
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
call up U شیپور احضار بخاطر اوردن
call-up U شیپور احضار بخاطر اوردن
call-ups U شیپور احضار بخاطر اوردن
drill call U شیپور شروع مشق صف جمع
to sound a retreat U شیپور عقب نشینی زدن
saxtuba U شیپور برنجی دارای صدای بم
to sound the retire U شیپور عقب نشینی زدن
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
foghorn U شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
foghorns U شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
sennet U شیپور علامت شروع نمایش یا ختم ان
trombone U شیپور دارای قسمت میانی متحرک
alarmed U اعلام خطر شماطه ساعت شیپور اشوب
alarmingly U اعلام خطر شماطه ساعت شیپور اشوب
alarms U اعلام خطر شماطه ساعت شیپور اشوب
alarm U اعلام خطر شماطه ساعت شیپور اشوب
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
toot U صدای تیزشیپور وبوق یاسوت بطور منقطع شیپور زدن
tooted U صدای تیزشیپور وبوق یاسوت بطور منقطع شیپور زدن
toots U صدای تیزشیپور وبوق یاسوت بطور منقطع شیپور زدن
tooting U صدای تیزشیپور وبوق یاسوت بطور منقطع شیپور زدن
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
black out U حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
ink pad U مرکب زن
combined arms U مرکب
formant U مرکب
mixed U مرکب
ink U مرکب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com