English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nuclear biological chemical U شیمیایی میکربی هستهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
virtual level U تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
biologically U میکربی
biological U میکربی
bacterial U میکربی
biological agent U عامل میکربی
biological defense U پدافند میکربی
biological warfare U جنگ میکربی
chemical biological and radiological U میکربی ورادیولوژیکی
biological defense U پدافند بر علیه تک میکربی
biological weapon U جنگ افزار میکربی
chemical survey U بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
biological half time U زمان امکان فعالیت عامل میکربی
foulbrood U بیماری میکربی ومهلک نوزادکرم زنبور عسل
mononuclear U یک هستهای
nuclear U هستهای
nuclear strike U تک هستهای
atomic U هستهای
potential barrier U سد هستهای
fission U شکاف هستهای
nuclear corrosion U فرسایش هستهای
nuclear chemistry U شیمی هستهای
fission U شکافت هستهای
thermonuclear U گرمای هستهای
nuclear configuration U ترکیب هستهای
nuclear electricity U الکتریسیته هستهای
nuclear energy U انرژی هستهای
nuclear engineering U تکنولوژی هستهای
nuclear technology U تکنولوژی هستهای
nuclear reactor U راکتور هستهای
nuclear reactor U واکنشگاه هستهای
core memory U حافظه هستهای
core storage U انباره هستهای
fission bomb U بمب هستهای
nuclear detector U اشکارساز هستهای
mononuclear U سلول یک هستهای
necleo synthesis U سنتز هستهای
nuclear number U عدد هستهای
nuclear family U خانواده هستهای
nuclear families U خانواده هستهای
nuclear reactors U واکنشگاه هستهای
nuclear reactors U راکتور هستهای
fission reactor U واکنشگاه هستهای
nuclear fission U انشقاق هستهای
fusion U جوش هستهای
nuclear power U نیروی هستهای
nuclear transformation U تبدیل هستهای
nucleonics U فیزیک هستهای
nuclear power U انرژی هستهای
transmutation U تبدیل هستهای
nuclear reaction U واکنش هستهای
nuclear power station U نیروگاه هستهای
nuclear reaction U فرایند هستهای
fusions U جوش هستهای
nuclear pile U پیل هستهای
nuclear radiation U تشعشع هستهای
nuclear fission U شکافت هستهای
nuclear forces U نیروهای هستهای
nuclear fusion U ذوب هستهای
nuclear fusion U گداز هستهای
nuclear fusion U گداخت هستهای
nuclear fusion U همجوشی هستهای
nuclear structure U ساختار هستهای
v , series U سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
thermonuclear reaction U واکنش گرما- هستهای
internuclear distance U فاصله بین هستهای
fusion U عمل ترکیب هستهای
fusion energy U انرژی همجوشی هستهای
nuclear binding energy U انرژی اتصال هستهای
fusions U عمل ترکیب هستهای
nuclear fusion energy U انرژی ذوب هستهای
thermonuclear U بمب هستهای حرارتی
slugs U میزان سازی هستهای
slugged U میزان سازی هستهای
slug U میزان سازی هستهای
nuclear power plant U تاسیسات انرژی هستهای
nuclear power production U تولید انرژی هستهای
attack nuclear carrier U ناو هواپیمابر افندی هستهای
radiological U رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
contingent effects U اثرات احتمالی انفجار هستهای
lymphocytosis U ازدیاد گلبولهای سفید یک هستهای خون
fusion reactor U راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
dwarf dud U جنگ افزار هستهای عمل نکرده
nuclear submarine U زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
fission U تجزیه بمب تجزیهای شکافت هستهای
elodea U جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
nominal weapon U جنگ افزار هستهای که قدرت ان 02 کیلو تن باشد
endomixis U تجدید وضع هستهای اغازیان تاژکدار در فواصل معینه
induces U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induced U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
inducing U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induce U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
fission products U عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
radioactivity U قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
inductor U قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
chemical biological and radiological U شیمیایی
chemic U شیمیایی
chemical sense U حس شیمیایی
chemicals U شیمیایی
chemical U شیمیایی
controlled thermonuclear reaction U جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
chemical research U پژوهش شیمیایی
chemical security U تامین شیمیایی
chemical shift U جابجایی شیمیایی
chemical species U گونههای شیمیایی
chemical reactor U واکنشگاه شیمیایی
chemical kinetics U سینتیک شیمیایی
chemical munition U سلاح شیمیایی
chemical herbicide U علف کش شیمیایی
chemical operations U عملیات شیمیایی
chemical physics U فیزیک شیمیایی
chemical pollution U الودگی شیمیایی
chemical properties U خواص شیمیایی
chemical reaction U واکنش شیمیایی
chemical fuel U سوخت شیمیایی
chemical industries U صنایع شیمیایی
chemical survey U تجسس شیمیایی
galvanic cell U پیل شیمیایی
narcosis U خواب شیمیایی
quasichemical U شبه شیمیایی
electrochemical U برقی- شیمیایی
man-made fiber U الیاف شیمیایی
organic compound U مواد شیمیایی
cloud attack U تک با ابر شیمیایی
chemotropism U گرایش شیمیایی
chemoreceptor U گیرنده شیمیایی
chemisorption U جذب شیمیایی
chemism U خاصیت شیمیایی
chemiluminescence U نورتابی شیمیایی
chemical weathering U هوازدگی شیمیایی
homolysis U تجزیه شیمیایی
fertilisers U کود شیمیایی
chemical agent U عامل شیمیایی
chemical agent U ماده شیمیایی
chemical ammunition U مهمات شیمیایی
chemical analyse U تجزیه شیمیایی
compounds U ترکیب شیمیایی
chemical analysis U تجزیه شیمیایی
chemical bond U پیوند شیمیایی
precipitating U رسوب شیمیایی
precipitates U رسوب شیمیایی
biochemical U زیستی- شیمیایی
mulches U ماده شیمیایی
mulch U ماده شیمیایی
fertilizer U کود شیمیایی
fertilizers U کود شیمیایی
proportioner U مخلوط کن شیمیایی
precipitate U رسوب شیمیایی
precipitated U رسوب شیمیایی
compounded U ترکیب شیمیایی
chemical defense U پدافند شیمیایی
chemical element U عنصر شیمیایی
chemical energy U انرژی شیمیایی
chemical equilibrium U تعادل شیمیایی
chemical injection U تزریق شیمیایی
chemical grouting U تزریق شیمیایی
chemical consolidation U تزریق شیمیایی
chemical deposits U نهشتهای شیمیایی
chemical equivalent U هم ارز شیمیایی
chemical compound U ترکیب شیمیایی
chemical exchange U تبادل شیمیایی
chemical combination U ترکیب شیمیایی
compound U ترکیب شیمیایی
decomposition U هوازدگی شیمیایی
chemical affinity U میل ترکیبی شیمیایی
chemical U ماده شیمیایی دارویی
chemicals U ماده شیمیایی دارویی
petrolum chemicals U مواد شیمیایی نفتی
nerve agent U عامل شیمیایی عصبی
immunochemistry U علم ایمنی شیمیایی
oxide U ماده شیمیایی از اکسیژن
oxides U ماده شیمیایی از اکسیژن
acid equivalent U معادل شیمیایی اسید
photochemical smog U دود مه نور شیمیایی
photochemical smog U دود مه فتو شیمیایی
chemical weapon U جنگ افزار شیمیایی
toxic agent U عامل شیمیایی سمی
cloud attack U تک شیمیایی با مواد سمی
c.o.d U نیاز شیمیایی به اکسیژن
chemosynthesis U سنتز باکتری شیمیایی
urinalysis U تجزیه شیمیایی ادرار
vesicant agent U عامل شیمیایی تاول زا
chemical alarm U اعلام خطر شیمیایی
chemical bonding U تشکیل پیوند شیمیایی
thermolysis U تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
chemical feedstock U مواد اولیه شیمیایی
petrochemicals U مواد شیمیایی نفتی
biochemical catalyst U کاتالیزور زیست شیمیایی
chemical oxygen demand U نیاز شیمیایی اکسیژن
smoke agent U عامل شیمیایی دودانگیز
corrosion U زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
synthetic U مواد شیمیایی و پروسس شده
agent U نماینده عامل شیمیایی خرج
neutralize U بطور شیمیایی خنثی کردن
agents U نماینده عامل شیمیایی خرج
trihydrate U ترکیب شیمیایی دارای سه ملکول اب
tetrahydrate U ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب
oxime U ماده ضد اثرعامل عصبی شیمیایی
stabilisers U ماده ثبات دهنده شیمیایی
stabilizer U ماده ثبات دهنده شیمیایی
neutralised U بطور شیمیایی خنثی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com