English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
kino U شیره یکجورگیاه که ماننداست بکات هندی ودرداروسازی و....بکارمیرود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
he takes a his father U به پدرش ماننداست
king crab U خرچنگی که ماننداست به نعل
tail coat U جامه دامن گرد که پشت ان ماننداست به دم
guilloche U ارایشی که ماننداست به نوارهایاقیطانهای بهم تابیده
squash rackets U یکجو رتوپ بازی که ماننداست به راکت
laurustinus U یکجور درخت بی خزان که ماننداست به بداغ
ratel U یکجور راسوی افریقایی که ماننداست به گورکن
obsidian U مواد اتش فشانی سیاه ماننداست به شیشه بطری
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
tomtom U کوس هندی طبل هندی کوس زدن
metronomes U بکارمیرود
metronome U بکارمیرود
hyphen U خط پیوند در موارد زیر بکارمیرود
sienna U که برای رنگهای روغنی بکارمیرود
hyphens U خط پیوند در موارد زیر بکارمیرود
blacktop U موادقیری که درساختمان اسفالت بکارمیرود
corn popper U غربالی که دربودادن ذرت بکارمیرود
sapped U شیره
oozing U شیره
emulsioned U شیره
sap U شیره
emulsions U شیره
juices U شیره
juice U شیره
oozes U شیره
emulsion U شیره
extracts U شیره
extracting U شیره
saps U شیره
ooze U شیره
extracted U شیره
oozed U شیره
extract U شیره
juiceless U بی شیره
molasses U شیره
sapless U بی شیره
emulsioning U شیره
sirup U شیره
syrups U شیره
syrup U شیره
corporale U پارچهای که هنگام عشاء ربانی بکارمیرود
capital expenditure U هزینهای که برای بهبودسرمایه وافزایش ان بکارمیرود
pergameneous U مانند پوستی که برای نوشتن بکارمیرود
flat boat U یکجوردوبه پهن که دررودخانههای کم عمق بکارمیرود
basket weave pattern U طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
tick U نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
ticked U نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
ticks U نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
gastric juice U شیره معده
sap U شیره کشیده از
extract of malt U شیره سمنوی جو
extract of rhubard U شیره ریوند
lymph U شیره غذایی
sapped U شیره گیاهی
sapped U شیره کشیده از
gentian bitter U شیره کوشاد
saps U شیره گیاهی
treacle U شیره قند
latex U شیره گیاهی
almond emulsion U شیره بادام
juicier U شیره دار
juiciest U شیره دار
juicy U شیره دار
molasses U شیره قند
saps U شیره کشیده از
sap wood U شیره گیاهی
indican U شیره نیل
sap U شیره گیاهی
soy sauce U شیره یا سس سویا
milking U شیره گیاهی
gravy U شیره گوشت
milks U شیره گیاهی
viscosity U شیره داری
milked U شیره گیاهی
milk U شیره گیاهی
sappy <adj.> U شیره دار
spiel U شیره مالی
metonym U لغت وکلمهای که بصورت کنایه یا مجاز بکارمیرود
law french U اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
ballast U سنگینی شن و خرده سنگی که درراه اهن بکارمیرود
kieselguhr U سنگ چخماق ته نشسته درساختن دینامیت بکارمیرود
esparto U یکجورجگن دراسپانیاکه برای بافندگی وکاغذسازی بکارمیرود
knick knack U چیزقشنگ وکم بهاکه بیشتربرای ارایش بکارمیرود
jacob's staff U چوبی که نوک اهنی داردودرزمین پیمایی بکارمیرود
sirup U شیره یاشهد زدن به
sucks U شیره کسی را کشیدن
milked U دوشیدن شیره کشیدن از
milk U دوشیدن شیره کشیدن از
milks U دوشیدن شیره کشیدن از
milking U دوشیدن شیره کشیدن از
sucked U شیره کسی را کشیدن
syrups U شیره یاشهد زدن به
theriac U پادزهر شیره قند
syrup U شیره یاشهد زدن به
spiel U شیره مالی کردن
pancreatin U دیاستاز شیره لوزالمعده
maple syrup U عصاره یا شیره افرا
suck U شیره کسی را کشیدن
ack U علامتی در ارتباطات و بی سیم و تلفن که بجای حرف A بکارمیرود
forth U این کلمه بصورت پیشوند نیزبامعانی فوق بکارمیرود
hep U حرف ندا که برای دستور یاامریه به نظامیان بکارمیرود
forrel U یکجور پوست که برای جلدکردن دفترهای حساب بکارمیرود
mop U چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
pullicate U پارچهای که برای درست کردن دستمال رنگی بکارمیرود
mopped U چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mopping U چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
forel U یکجور پوست که برای جلدکردن دفترهای حساب بکارمیرود
mops U چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
noughts and crosses U یکجور دوز بازی که نشانهای صفرو چلیپادران بکارمیرود
tape line U تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
amulet U دوا یا چیزی که برای شکستن جادو و طلسم بکارمیرود
fearnought U یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود
amulets U دوا یا چیزی که برای شکستن جادو و طلسم بکارمیرود
tallow U پیه نهنگ وغیره که برای شمع سازی بکارمیرود
herbicides U عاملی که برای از بین بردن علف ها وگیاهان بکارمیرود
line drawing U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
herbicide U عاملی که برای از بین بردن علف ها وگیاهان بکارمیرود
line drawings U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
sprag U قطعه چوب یا الواری که بعنوان شمع درمعدن بکارمیرود
stum U شیره انگور باده تازه
distillation U شیره کشی عصاره گیری
steapsin U لیپاز شیره لوز المعده
chylaceous U شیره مانند قیلوس وار
that is no bed of roses U شیره گلو سوزی نیست
maple syrup U شیره افرا [غذا و آشپزخانه]
catgut U روده گربه وغیره که برای بخیه زدن درجراحی بکارمیرود
macedoine U مخلوطی ازسبزیجات پخته که در سالاد یاروی لرزانک وامثال ان بکارمیرود
gimbals U اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نماوچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود
palmyra U یکجور نخل درهندو سیلان که برگ ان برای بوریابافی بکارمیرود
fumigant U ماده فراری که بعنوان ضدعفونی برای دفع افات بکارمیرود
eudiometer U اسبابی که جهت اندازه گیری حجمی و تجزیه گازها بکارمیرود
peptic gland U دژ پبهی که شیره معده از ان تراوش میکند
orgeat U شربت بهار نارنج با شیره بادام
To pull the wool over someones eyes . U سر کسی را شیره مالیدن ( فریب دادن )
maple sugar U شکری که از جوشاندن شیره افرا می سازند
maple syrup U شیره درخت افرا [غذا و آشپزخانه]
gimbal ring U اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نما وچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود
catapult U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
palmitic U اسیدی که در روغن خرماوبرخی روغنهای دیگریافت میشود درشمع سازی بکارمیرود
catapulting U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapults U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
puncheon U ستونی کوتاه که بجای تحمل بار تیر در بین دو پایه بکارمیرود
gastrin U هورمونی که موجب ترشح شیره معده میگردد
toddy U شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
on tap <adj.> U همیشه آماده [برای ریختن از شیره بشکه]
emulsion injection U تزریق مصنوعی شیره قیر به داخل خاک
lactuarium U شیره تریاک مانندی که از یک جورکاهوی خارداربدست می اید
pulsatilla U شیره شقایق که برای دارو بکار می رود
toddies U شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
maple candy U آب نبات شیره درخت افرا [غذا و آشپزخانه]
marking ink U مداد رنگی پاک نشدنی که برای رنگ زنی و نشان گذاری بکارمیرود
parcel paper U یکجور کاغذ خرمایی رنگ ومخکم که برای پیچیدن بستههای پستی بکارمیرود
milk of magnesia U مایع شیری رنگی که هیدرکسید منیزیم است وبعنوان ضد اسید وملین بکارمیرود
cellulose nitrate U ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درمواد منفجره دوپها وپلاستیکهای ساختمانی بکارمیرود
pavana wood plant U هندی
indianize U هندی
Indians U هندی
indic U هندی
indus U هندی
Indian U هندی
alburnum U طبقه دوم شیره برکه که انراsapwood نیزمی گویند
bulb angle U جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
pugg U دستار هندی
sugar-apple U سیتافال هندی
koel U فاخته هندی
cashew U بادام هندی
yogin U مرتاض هندی
zibet U زبان هندی
sweetsop U سفرجل هندی
kincob U زربفت هندی
sasin U اهوی هندی
nard U سنبل هندی
nawab U اعیان هندی
pinguin U اناناس هندی
tam tam U طبل هندی
pennorth U ارتانیای هندی
sweetsop U درخت ات هندی
pavana wood plant U کرچک هندی
patchouly U نعناع هندی
patchouli U نعناع هندی
paradoxure U زماد هندی
sugar apple سفرجل هندی
nopal U انحیر هندی
tamarind U تمبر هندی
picrorhiza U خربق هندی
opuntia U انجیر هندی
mongoose or mun U نمس هندی
munjeet U روناس هندی
swami U مرتاض هندی
nautch U نمایش هندی
nipa U نخل هندی
papoose U بچه هندی
currie U زردچوبه هندی
curries U زردچوبه هندی
curry U زردچوبه هندی
yogis U مرتاض هندی
citronella U سنبل هندی
adjutant crane U لک لک هندی لک لک لاشخور
adjutant crane U درنای هندی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com