English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 161 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
seacock U شیرهای بدنه ناو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
junkie U شیرهای
emulsive U شیرهای
junkies U شیرهای
mine casemate U بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
buoyant mine case U بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
contour U بدنه
shafts U بدنه
hulls U بدنه
shaft U بدنه
trunk U بدنه
housing U بدنه
trunks U بدنه
compartment U بدنه
casings U بدنه
framework U بدنه
frameworks U بدنه
compartments U بدنه
fuselages U بدنه
bridge deck U بدنه پل
fuselage U بدنه
body U بدنه
hull U بدنه
bodies U بدنه
casing U بدنه
pressure hull U بدنه ضد فشار
shells U بدنه ساختمان
motor casing U بدنه موتور
airframe U بدنه هواپیما
shelling U بدنه ساختمان
trunk U بدنه ستون
elevator casing U بدنه بالابر
die stock U بدنه رنده
costa U تیغه در بدنه
trunks U بدنه ستون
automobile body sheet U بدنه اتومبیل
monohull U قایق با یک بدنه
auto body sheet U بدنه اتومبیل
furnace body U بدنه کوره
gate leaf U بدنه دریچه سد
hull insurance U بیمه بدنه
box type van body U بدنه صندوق
loop body U بدنه حلقه
magnet case U بدنه اهنربا
fuselages U بدنه هواپیما
buffer body U بدنه دافع
cartridge shell U بدنه پوکه
magnet housing U بدنه اهنربا
fuselage refrence line U خط مبنای بدنه
shell U بدنه ساختمان
fuselage U بدنه هواپیما
westwork U بدنه غربی
white body U بدنه سفید
hull column پایه بدنه
hulls U بدنه قایق
hulls U بدنه کشتی
hull U بدنه قایق
hull U بدنه کشتی
ground U اتصال بدنه
turbin casing U بدنه توربین
to connect to frame U اتصال به بدنه
shafts U بدنه چوبه
stock U بدنه رنده
revetment U پوشش بدنه
pump casting U بدنه پمپ
side wall of a lock U بدنه سد دریچهای
hulk U بدنه کشتی
head U شبکه یا بدنه
hulks U بدنه کشتی
shaft U بدنه چوبه
the body of a carriage U بدنه یک کالسکه
tige U بدنه ساقه
stocked U بدنه رنده
cartridge shell U بدنه پوکه فشنگ
multihull U قایق با بیش از یک بدنه
saddletree U بدنه چوبی زین
selected material U لایه بدنه راه
engine block U قالب یا بدنه موتور
freeboard U بدنه فوقانی ناو
steering gear housing U بدنه جعبه فرمان
hull down U بدنه پشت حفاظ
thallus U ساقه بدنه گیاه
ideal energy radiator U رادیاتور بدنه سیاه
hulls U بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
trunks U تلگراف یا تلفن بدنه
trimarans U قایق با 3 بدنه موازی
trimaran U قایق با 3 بدنه موازی
bottom line U طناب زیر بدنه
hulls U بدنه یک هواپیمای دریایی
hull U بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
aviation structural mechanic U مکانیک بدنه هواپیما
hull U بدنه یک هواپیمای دریایی
trunk U تلگراف یا تلفن بدنه
modified stock car U اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
heel U قسمت عقبی بدنه قایق
catamarans U قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
catamaran U قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
head U بعد بالایی کتاب یا بدنه
underbody U قسمت بدنه قایق در زیر اب
bonding U گیره اتصالی اتصال بدنه
cocooning U روکش دادن بدنه هواپیما
heels U قسمت عقبی بدنه قایق
forebody U بدنه قسمت جلوی ناو
belt frame U اسکلت محیطی بدنه هواپیما
displacement hull U قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
airframe mechanic U تعمیرکار بدنه هواپیما بامجوز اف ا ا
gaps U فاصله بین نوک قلاب و بدنه
gap U فاصله بین نوک قلاب و بدنه
rocks U حرکت دورانی بال به دور بدنه
rocked U حرکت دورانی بال به دور بدنه
crotch U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
crotches U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
wing position U وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
hulls U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
low mid wing U بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
rock U حرکت دورانی بال به دور بدنه
hull U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
topsides U قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
empty weight U وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
waterline U خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
planing hull U بدنه قایق که در سرعت زیاداز اب بیرون می اید
hoist line U کابلی که بدنه اسکریپر را بالاو پایین میبرد
maximum junction to case thermal impedan U مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
air foil U سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
thoroughbrace U تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
streamline body U بدنه اتومبیل یاهواپیماکه ....تیزی شکل خودکمترباجریان هوامقاومت کند
herdic U کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
shell U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
heels U کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
heel U کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
volumetric loading/density U خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
shelling U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
web U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
webs U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
shells U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
sponson U جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
cantilever wing U بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
angle drill U ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
break U حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
breaks U حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
caban U طرز قرار گرفتن پایه هابصورت هرمی برای نگه داشتن بال بالای بدنه
bench check U ازمایش عملی روی قطعه بازشده از بدنه هواپیما به منظور تعیین قابلیت ادامه کار
gonidium U یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
cylinder block boring machine U دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
pilaster U شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
jigs U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jig U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
pods U محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
pod U محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
resonances U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
ground section U بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
resonance U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
monocoque U ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
physical inspection U بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
cantilever ratio U نصف طول دو سر بال تقسیم بر حداکثر طول پنهان بال داخل بدنه هواپیما
shield U بدنه محافظ دیواره محافظ
shields U بدنه محافظ دیواره محافظ
lattice design U طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com