Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
forward dive
U
شیرجه رو به اب با چرخش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
twist
U
واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
twisting
U
واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
twists
U
واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
Other Matches
whip stall
U
شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
strufe
U
با هواپیما شیرجه زدن شیرجه زیر اتش
aerial pickets
U
شیرجه هوایی شیرجه از راه هوا
waltz three
U
سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
clearance diving
U
شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
single action
U
یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
swan dive
U
شیرجه
dived
U
شیرجه
nosedived
U
شیرجه
nosedive
U
شیرجه
nosediving
U
شیرجه
nosedives
U
شیرجه
dive
شیرجه
plunges
U
شیرجه
springboarder
U
شیرجه رو
diver
U
شیرجه رو
power dive
U
شیرجه
header
U
شیرجه با سر
headers
U
شیرجه با سر
somersaulting
U
شیرجه
somersaulted
U
شیرجه
somersaults
U
شیرجه
jackknife
U
شیرجه جک
plunge
U
شیرجه
plunged
U
شیرجه
somersault
U
شیرجه
springboards
U
تخته شیرجه
plunged
U
شیرجه رفتن
cutaway
U
شیرجه تو و پشت به اب
reverse dive
U
شیرجه وارونه
plunges
U
شیرجه رفتن
spring board
U
تخته شیرجه
squat under the ball
U
توپگیری با شیرجه
picketing
U
شیرجه رفتن
somerset
U
شیرجه معلق
boarded
U
سکوی شیرجه
swan dive
U
شیرجه فرشته
board
U
سکوی شیرجه
to plunge he first
U
شیرجه رفتن
springboard
U
تخته شیرجه
dive
شیرجه رفتن
tucks
U
شیرجه جمع
tucking
U
شیرجه جمع
platforms
U
سکوی شیرجه
platform
U
سکوی شیرجه
diving
U
شیرجه رفتن
layouts
U
شیرجه فرشته
layout
U
شیرجه فرشته
plunge
U
شیرجه رفتن
diving board
U
تختهی شیرجه
tuck
U
شیرجه جمع
diving boards
U
تختهی شیرجه
nosedive
U
شیرجه رفتن
nosedived
U
شیرجه رفتن
dived
U
شیرجه رفتن
nosediving
U
شیرجه رفتن
nosedives
U
شیرجه رفتن
high board
U
سکوی شیرجه 3 متری
full gainer
U
شیرجه وارونه با پشتک
header
U
سردسته هواپیمای شیرجه
headers
U
سردسته هواپیمای شیرجه
flopper
U
دروازه بان شیرجه رو
low board
U
سکوی یک متری شیرجه
back dive
U
شیرجه از پشت و فرود با پا
back flip
U
شیرجه پشتک وارو
inward dive
U
شیرجه پشت به استخر
bail out
U
پریدن و شیرجه رفتن در اب
power dive
U
شیرجه رفتن هواپیما
bomb out
U
شروع شیرجه از هواپیما
headlong
U
بی پروا شیرجه رونده
dive angle
U
زاویه شیرجه هواپیما
armstand dive
U
شیرجه توام با بالانس
gainer
U
درخت ارغوان شیرجه از پشت
racing dive
U
شیرجه افقی دراغاز مسابقه
belly whopper
U
شیرجه شناگر برروی شکم
back jackknife
U
شیرجه از جلو بصورت کارد
towers
U
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
towered
U
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
tower
U
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
to jackknife
<idiom>
U
سیخ شیرجه زدن
[شنا]
dive bombing
U
بمباران کردن در حالت شیرجه
degree of difficulty
U
درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
diver badge
U
نشان پرواز با هواپیماهای شیرجه و عمودرو
nose dive
U
ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
jackknife
U
بازو بسته شونده شیرجه رفتن
picketing
U
شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر
beat up
U
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
smothered
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
beat-up
U
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
smothering
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smother
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothers
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
target diving
U
شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
flops
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flop
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopped
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
nose down
U
خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع
twirling
U
چرخش
whirled
U
چرخش
head rolling
U
سر چرخش
revolutions
U
چرخش
whirl
U
چرخش
rotation
U
چرخش
twirls
U
چرخش
twirled
U
چرخش
wheels
U
چرخش
wheeling
U
چرخش
wheel
U
چرخش
whirling
U
چرخش
whirls
U
چرخش
twirl
U
چرخش
circulation
U
چرخش
gyrations
U
چرخش
volte face
U
چرخش
volte-face
U
چرخش
wrench
U
چرخش
wrenched
U
چرخش
wrenches
U
چرخش
rotational
U
چرخش
swirl
U
چرخش
swirled
U
چرخش
swirling
U
چرخش
gyration
U
چرخش
circulations
U
چرخش
whirlpool
U
چرخش اب
whirlpools
U
چرخش اب
turn
U
چرخش
turns
U
چرخش
swirls
U
چرخش
spin
U
چرخش
spins
U
چرخش
trolls
U
چرخش
levorotation
U
چرخش به چپ
troll
U
چرخش
revolution
U
چرخش
turnabouts
U
چرخش به یک طرف
turnabout
U
چرخش به یک طرف
vertical scrolling
U
چرخش عمودی
trepan
U
چرخش انحراف
gyoradius
U
شعاع چرخش
optical rotation
U
چرخش نوری
williamson turn
U
چرخش ویلیامسون
free rotation
U
چرخش ازاد
upturn
U
چرخش ببالا
radius of gyration
U
شعاع چرخش
magnetic ritation
U
چرخش مغناطیسی
kick turn
U
نیم چرخش
rotational speed
U
چرخش بر دقیقه
rotation
U
چرخش دوران
improper rotation
U
چرخش نامتعارف
number of revolutions
U
چرخش بر دقیقه
rotation
U
مقدار چرخش یک شی
rev
U
چرخش بر دقیقه
rpm
U
چرخش بر دقیقه
revs per minute
U
چرخش بر دقیقه
revolutions per minute
U
چرخش بر دقیقه
high spin
U
چرخش زیاد
varimax rotation
U
چرخش واریماکس
upward rotation
U
چرخش رو به بالا
compass swing
U
چرخش خط محوری
disrotatory motion
U
چرخش ناهمسو
concentricity
U
دقت چرخش
conrotatory motion
U
چرخش همسو
cyclostat
U
دستگاه چرخش
speed of rotation
U
چرخش بر دقیقه
rotatable
U
چرخش پذیر
radius of giration
U
شعاع چرخش
quartimax rotation
U
چرخش کوارتیماکس
proper rotation
U
چرخش متعارف
orthogonal rotation
U
چرخش عمودی
pick and roll
U
ایجاد سد و چرخش
fractional turn
U
چرخش کسری
pivot ship
U
ناو چرخش
rotational post
U
شغل در چرخش
rotational speed
U
سرعت چرخش
upright spin
U
چرخش ایستاده
turn table
U
میز چرخش
topspin
U
چرخش توپ
angle of rotation
U
زاویه چرخش
axis of rotation
U
محور چرخش
molecular rotation
U
چرخش مولکولی
specific rotation
U
چرخش ویژه
body english
U
چرخش بی اختیار
oblique rotation
U
چرخش مایل
sidespin
U
چرخش توپ
sidespin
U
چرخش انحرافی
sidespin
U
چرخش بیک سو
pivot point
U
مرکز چرخش
wrests
U
چرخش پیچش
roll
U
چرخش گردش
chases
U
پایه چرخش
rolled
U
چرخش گردش
chased
U
پایه چرخش
chase
U
پایه چرخش
turn-offs
U
محل چرخش
turn-off
U
محل چرخش
rolls
U
چرخش گردش
chasing
U
پایه چرخش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com