Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
monstrousness
U
شگفت انگیزی بزرگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
miraculousness
U
شگفت انگیزی
prodigiousness
U
شگفت انگیزی
stupendousness
U
شگفت انگیزی
muses
U
در شگفت ماندن شگفت
mused
U
در شگفت ماندن شگفت
muse
U
در شگفت ماندن شگفت
wonderful
U
شگفت انگیز شگفت
pitifulness
U
رقت انگیزی
hatefulness
U
نفرت انگیزی
sexiness
U
شهوت انگیزی
seditiousness
U
فتنه انگیزی
maziness
U
حیرت انگیزی
odiousness
U
نفرت انگیزی
obnoxiousness
U
نفرت انگیزی
piteousness
U
رقت انگیزی
pitiableness
U
رقت انگیزی
offensiveness
U
نفرت انگیزی
nauseousness
U
نفرت انگیزی
forbiddingness
U
نفرت انگیزی
ecphoria
U
یاد انگیزی
dreariness
U
ملالت انگیزی
deviltry
U
فتنه انگیزی
fulsomeness
U
نفرت انگیزی
devilry
U
فتنه انگیزی
detestableness
U
نفرت انگیزی
marvellousness
U
حیرت انگیزی
loathsomeness
U
نفرت انگیزی
mawkishness
U
نفرت انگیزی
noisomeness
U
نفرت انگیزی
seditiously
U
از روی فتنه انگیزی
incendiary crime
U
گناه اتش انگیزی
electronarcosis
U
خواب انگیزی برقی
he is ready at excuses
U
برای بهانه انگیزی
wondered
U
شگفت
wonder
U
شگفت
admiration
U
شگفت
wondering
U
شگفت
wonders
U
شگفت
wonderment
U
شگفت
admiringly
U
با شگفت
prodigious
U
شگفت
amazedness
U
شگفت
surprises
U
شگفت حیرت
surprise
U
شگفت حیرت
mind-blowing
U
شگفت انگیز
surprize
U
شگفت حیرت
note of a
U
نشان شگفت
stupendous
<adj.>
U
شگفت انگیز
phenomenally
U
شگفت انگیز
extraordinary
U
شگفت اور
phenomenal
U
شگفت انگیز
marvels
U
چیز شگفت
wonderful
U
شگفت اور
gobsmacking
[British]
[colloquial]
[amazing]
<adj.>
U
شگفت انگیز
astonishing
<adj.>
U
شگفت انگیز
admirable
<adj.>
U
شگفت انگیز
astounding
<adj.>
U
شگفت انگیز
startling
<adj.>
U
شگفت انگیز
comical
U
شگفت انگیز
amazing
<adj.>
U
شگفت انگیز
marvellous
[British]
<adj.>
U
شگفت انگیز
marvelous
[American]
<adj.>
U
شگفت انگیز
wondrous
<adj.>
U
شگفت انگیز
wonderful
<adj.>
U
شگفت انگیز
prodigious
<adj.>
U
شگفت انگیز
surprising
U
شگفت انگیز
fabulous
U
شگفت اور
marveled
U
چیز شگفت
marvel
U
چیز شگفت
marveling
U
چیز شگفت
out of this world
<idiom>
U
شگفت انگیز
marvelled
U
چیز شگفت
mind-boggling
U
شگفت انگیز
marvelling
U
چیز شگفت
wonderment
U
چیز شگفت انگیز
stupendous
U
شگفت حیرت اور
immanity
U
چیزمهیب و شگفت اور
son of a gun/bitch
<idiom>
U
پسر شگفت انگیز
miracles
U
واقعه شگفت انگیز
prodigiously
U
بطور شگفت انگیز
miracle
U
واقعه شگفت انگیز
surprisingly
U
بطور شگفت اور
admire
U
مورد شگفت قراردادن
rummy start
U
رویداد شگفت انگیز
admired
U
مورد شگفت قراردادن
wonderfully
U
بطور شگفت انگیز
admires
U
مورد شگفت قراردادن
marvellously
U
بطور شگفت انگیز
monumental
U
بزرگ شگفت اور
hauteur
U
بزرگی
voluminosity
U
بزرگی
hugeness
U
بزرگی
magneficence
U
بزرگی
masterdom
U
بزرگی
voluminesity
U
بزرگی
supercilicusness
U
بزرگی
magnifcation
U
بزرگی
massiveness
U
بزرگی
largeness
U
بزرگی
augustness
U
بزرگی
greatness
U
بزرگی
enlargements
U
بزرگی
gentility
U
بزرگی
bulkiness
U
بزرگی
grandeur
U
بزرگی
bigness
U
بزرگی
size
U
بزرگی
sizes
U
بزرگی
gloriousness
U
بزرگی
grandness
U
بزرگی
dignity
U
بزرگی
magnitude
U
بزرگی
enlargement
U
بزرگی
Mirabile Dictu
U
[شگفت انگیز برای بازگویی]
monumental ignorance
U
نادانی زیاد و شگفت اور
exclamatory
U
شگفت اور متضمن فریاد
magnanimity
U
بزرگی طبع
to a greatness
U
به بزرگی رسیدن
Lordships
U
سیادت بزرگی
vastness
U
عظمت بزرگی
vastitude
U
عظمت بزرگی
vastity
U
عظمت بزرگی
so large
U
باین بزرگی
amplitude
U
دامنه بزرگی
she was nipped in the bud
U
به بزرگی نرسید
order of magnitude
U
مرتبه بزرگی
headship
U
بزرگی برتری
Lordship
U
سیادت بزرگی
headships
U
بزرگی برتری
sample size
U
بزرگی نمونه
eminence
U
برامدگی بزرگی
to a greatness
U
بزرگی یافتن
man and boy
U
چه در کودکی چه در بزرگی
immeasurableness
U
بزرگی بی اندازه
he did me a great wrong
U
خطای بزرگی .....
eminency
U
برامدگی بزرگی
immenseness
U
بزرگی عظمت
megacephaly
U
بزرگی بیش از حد سر
formidability
U
استحکام بزرگی
aggrandizement
U
افزایش بزرگی
marveling
U
حیرت زده شدن شگفت داشتن
marvelled
U
حیرت زده شدن شگفت داشتن
i was filled with wonder
U
مرا شگفت امد متحیر ماندم
marvelling
U
حیرت زده شدن شگفت داشتن
marvels
U
حیرت زده شدن شگفت داشتن
monstrously
U
بطور شگفت انگیز یا خارق العاده
marveled
U
حیرت زده شدن شگفت داشتن
marvel
U
حیرت زده شدن شگفت داشتن
pyralidid
U
خانواده بزرگی ازپروانه ها
come a long way
<idiom>
U
برنامه بزرگی ریختن
that is no great work
U
کار بزرگی نیست
the meridian of glory
U
اوج بزرگی یا جلال
bulk
U
حجم بزرگی از چیزی
great dangers overhang us
U
خطرهای بزرگی ماراتهدیدمیکند
he is a great help
U
او کمک بزرگی است
he is a great person
U
شخص بزرگی است
breadth of mind
U
بزرگی یا وسعت فکر
to be toast
[American E]
<idiom>
U
در دردسر بزرگی بودن
too big for one's breeches/boots
<idiom>
U
احساس بزرگی کردن
Majesty
U
بزرگی عظمت وشان واقتدار
(when the) chips are down
<idiom>
U
بامشکل بزرگی مواجه شدن
Majesties
U
بزرگی عظمت وشان واقتدار
decks
U
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
decked
U
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
deck
U
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
steatopygia
U
بزرگی وفربهی کفل زنان
piece deresistance
U
مثلا تیکه بزرگی از گوشت
he did me a great wrong
U
بیعدالتی بزرگی نسبت به من کرد
bias error
U
خطایی با علامت و بزرگی ثابت
great dangers impend over us
U
خطرهای بزرگی مارا تهدیدمیکند
great dangers overhang us
U
خطرهای بزرگی متوجه ما است
great dangers impend over us
U
خطرهای بزرگی متوجه ما هستند
portentously
U
چنانکه نشانه بدی باشد بطور شگفت اور
loving cup
U
پیاله بزرگی که در مهمانی ها بدست میدهند
to roll a huge snowball
U
گلوله بزرگی از برف درست کردن
nothing great is easy
U
هیچ کاری بزرگی اسان نیست
A big rock rolled down the mountain.
U
سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید
The people wondered how the contraption worked.
U
مردم در شگفت بودند که این ابتکار چگونه کار می کرد.
anagogy
U
بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
mastiff
U
سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
breakers
U
موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
breaker
U
موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
Police are out in force.
U
نیروی پلیس با قدرت بزرگی ظاهر است.
mastiffs
U
سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
broadsheets
U
کاغذ بزرگی که یک روی ان چاپ شده باشد
miller thumb
U
یکجور ماهی قنات که کله بزرگی دارد
broadsheet
U
کاغذ بزرگی که یک روی ان چاپ شده باشد
multivolume file
U
فایل بسیار بزرگی که نیازمندبیش از یک بسته دیسک
rocking stone
U
سنگ بزرگی که باندک زوری میتوان انراغلتانید
treadmills
U
چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
treadmill
U
چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
anagoge
U
بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
the propylaea
U
نام در بزرگی که از ان واردACROPOLLS دژنامی اتن میشدند
emphysema
U
اتساع و بزرگی عضوی در اثر گاز یا هوا باد
internally blown flap
U
فلپ بزرگی که جریان اصلی گازها به ان برخورد میکند
bell gear
U
چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
aquarium
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquariums
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquaria
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
estuary
U
دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com