English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
brush U شکل وسیله برس در بسته نقاشی
brushes U شکل وسیله برس در بسته نقاشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dangerous goods by road agreement U موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
image U تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
images U تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
vorticism U مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
oil on canvas [painting technique] U رنگ روغنی نقاشی روی کرباس [شیوه نقاشی]
sea anchor U وسیله هرمی شکل یا چتربرزنتی که به دنبال قایق بسته میشود تاباد مانع تغییرمسیرنشود
flat U بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
flattest U بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
tare U وزن بسته بندی وزن وسیله حمل
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
packets U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
sensor U وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet U بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
crawlers U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous U داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawler U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
peripheral U مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
contention U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
contentions U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
looped U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loops U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
connectivity U توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
devices U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in U نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
device U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
simulate U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
tie down U وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
simulates U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
daisy chain U روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
simulating U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
trainers U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainer U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof U وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication U مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
lasers U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
outputs U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
devices U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
the brush U نقاشی
daubry U نقاشی بد
pictorial art U نقاشی
daubery U نقاشی بد
painting U نقاشی
canvases U نقاشی
paintings U نقاشی
portrait U نقاشی
portraits U نقاشی
canvas U نقاشی
tableau U پرده نقاشی
pencil U نقاشی مدادی
portraiture U نقاشی از صورت
picture U نقاشی کردن
palette knife U کاردک نقاشی
oil painting U نقاشی بارنگ
picturing U نقاشی کردن
oil paintings U نقاشی بارنگ
pictures U نقاشی کردن
pictured U نقاشی کردن
pastel U نقاشی بامدادرنگی
easels U سه پایه نقاشی
painted U نقاشی شده
brush U نقاشی کردن
illusionism U نقاشی از منافرخیالی
illusiansm U نقاشی سه بعدی
white ground technique U اسلوب نقاشی
wall painting U نقاشی دیواری
finger painting U نقاشی انگشتی
watercolor U نقاشی ابرنگ
finger painting U نقاشی با انگشت
brushes U نقاشی کردن
drawing key U کپیه نقاشی
living picture U پرده نقاشی
tableaux U پرده نقاشی
easel U سه پایه نقاشی
palette knives U کاردک نقاشی
his painting lacked repose U نقاشی وی توافق
tableaus U پرده نقاشی
graphic U مربوط به نقاشی
paints U رنگ نقاشی
paint U رنگ نقاشی
impaint U نقاشی کردن
polychromy U نقاشی رنگارنگ
water colour U نقاشی ابرنگی
picture gallery U اطاق نقاشی
murals U نقاشی دیواری
fresco U نقاشی دیواری
animation U نقاشی متحرک
animations U نقاشی متحرک
pencilling U نقاشی مدادی
mural U نقاشی دیواری
scumble U رنگهای نقاشی
paysage U نقاشی دورنما
aqua relle U نقاشی اب و رنگی
plychromy U نقاشی رنگارنگ
pallet knife U کاردک نقاشی
nocturne U نقاشی از منظره شب
nocturnes U نقاشی از منظره شب
painting and the like U نقاشی و مانند ان
sand painting U نقاشی روی شن
aquarelle U نقاشی اب و رنگی
pencils U نقاشی مدادی
mirror drawing U نقاشی از ایینه
spackle U بتونه نقاشی
bepaint U نقاشی کردن
tablature U تصویر نقاشی
miniatures U نقاشی باتذهیب
frescoes U نقاشی دیواری
miniature U نقاشی باتذهیب
communication U بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
dual capable U جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
from pillar to post U ازیک وسیله به وسیله دیگر
handshaking U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshakes U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
interserviceable U قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
line drawings U نقاشی با مداد وقلم
old masters U نقاشی هر یک از این هنرمندان
chiaroscuro U نقاشی سیاه قلم
scenograph U منظره نقاشی شده
scenography U نقاشی پردههای نمایش
plafond U سقف نقاشی شده
comic strips U فیلمهای نقاشی شده
paint brush قلم موی نقاشی
sea piece U نقاشی منظره دریا
fresco U نقاشی ابرنگی کردن
graphic U مربوط به نقاشی یاترسیم
oil painting U نقاشی رنگ روغنی
line drawing U نقاشی با مداد وقلم
oil paintings U نقاشی رنگ روغنی
tablature U نقاشی دیواری یا سقفی
animated cartoon U فیلمهای نقاشی شده
palettes U جعبه رنگ نقاشی
palette U جعبه رنگ نقاشی
Oil painting . U نقاشی رنگ روغن
comic strip U فیلمهای نقاشی شده
old master U نقاشی هر یک از این هنرمندان
fresco U نقاشی ابرنگی روی گچ
tableau U دور نمای نقاشی
tableaus U دور نمای نقاشی
draw a person test U ازمون نقاشی ادم
tableaux U دور نمای نقاشی
frescoes U نقاشی ابرنگی کردن
draw a man test U ازمون نقاشی ادمک
vase painting U نقاشی روی سفال
frescoes U نقاشی ابرنگی روی گچ
panels U نقاشی روی چوی
panel U نقاشی روی چوی
oil color U روغن مخصوص نقاشی
cycle U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycles U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycled U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
touches U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touch U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
demands U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
phased U وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phases U وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
tranship U نقل وانقال بار وغیره از یک وسیله یاکشتی به وسیله یاکشتی دیگری
phase U وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
drawing U هنر طراحی تابلو نقاشی
kakemone U [تصویر و نقاشی روی ابریشم]
gallery U جای ارزان اطاق نقاشی
goodenough draw a man test U ازمون نقاشی ادمک گودایناف
galleries U جای ارزان اطاق نقاشی
divisinism U تجزیه کاری رنگ در نقاشی
predella U نقش یا نقاشی در روی خیزپله
cel U فریم ... در یک ترتیب نقاشی متحرک
frank drawing completion test U ازمون تکمیل نقاشی فرانک
drawings U هنر طراحی تابلو نقاشی
arras U نقاشی طراحی قلاب دوزی
mezzotint U نقاشی سایه روشن کردن
canvases U کرباس پارچه مخصوص نقاشی
crayon U مداد ابرو نقاشی کردن
canvas U کرباس پارچه مخصوص نقاشی
crayons U مداد ابرو نقاشی کردن
mezzotinto U نقاشی سایه روشن کردن
ambiance U نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
pieta U نقاشی یامجسمه مریم مادر عیسی
ambience U نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
war paint U نقاشی بدن برای رزم و پیکار
encaustic U نقاشی بارنگی که باموم اب کرده بسازند
canvases U پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
pornography U نقاشی یا عکس محرک احساسات جنسی
canvas U پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
To fake an oil – painting . U یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com