Perdic | شکلی مرکب ازسه پره یا سه انشعاب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	triskele U	شکلی مرکب ازسه پره یا سه انشعاب

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	triskelion U	شکلی مرکب از سه پره یا سه انشعاب
	cable laid rope U	طنابیکه ازسه رشته سه لایی بافته شده باشد
	gorgon U	یکی ازسه زنی که موهای سرشان مار بوده و هر کس بدانهانگاه میکردسنگ میشد
	combined influence mine U	مین با مکانیسم عامل مرکب مین مجهز به مدار باحساسیت مرکب
	monotropy U	تک شکلی
	for love or money <idiom> U	به هر شکلی
	dimorphism U	دو شکلی
	triform U	سه شکلی
	trimorphous U	سه شکلی
	trimorphism U	سه شکلی
	unification U	یک شکلی
	formlessness U	بی شکلی
	informity U	بی شکلی
	amorphism U	بی شکلی
	isodimorphism U	هم دو شکلی
	distortion U	کج شکلی
	distortions U	کج شکلی
	deformation U	بد شکلی
	conformity U	هم شکلی
	allotriomorphism U	چند شکلی
	trial on procedural matters U	رسیدگی شکلی
	isodimorphism U	تقارن دو شکلی
	figural openness U	گشودگی شکلی
	procedural law U	قانون شکلی
	(the) size of it <idiom> U	به شکلی که است
	figural aftereffect U	رد حسی شکلی
	allotropism U	چند شکلی
	allotropy U	چند شکلی
	trimorph U	سه شکلی سه وجهی
	judgment on procedural matters U	حکم شکلی
	deformation U	دگر شکلی
	judgment on technicalities U	حکم شکلی
	trial on technicalities U	رسیدگی شکلی
	form utility U	مطلوبیت شکلی
	unification U	یگانگی یک شکلی
	multiform U	چند شکلی
	modal dispersion U	شکلی از پراکندگی پالس ها
	crystal allotropy U	چند شکلی بلور
	trimetrogon U	عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
	guard cell U	یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
	figurine algebraic notation U	ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
	isodimorphism U	تقارن و هم شکلی بین دو چیز دوشکل
	right out <idiom> U	به شکلی که هیچ چیز پنهان نباشد
	baluster-side U	[شکلی شبیه بالشتک پیچیده شده]
	offshoot U	انشعاب
	signing intersection U	انشعاب
	service connections U	انشعاب
	fork U	انشعاب
	forking U	انشعاب
	service branch U	انشعاب
	branches U	انشعاب
	diverging U	انشعاب
	offshoots U	انشعاب
	parallel U	انشعاب
	ramification U	انشعاب
	ramifications U	انشعاب
	paralleling U	انشعاب
	paralleled U	انشعاب
	parallelled U	انشعاب
	split U	انشعاب
	furcation U	انشعاب
	parallelling U	انشعاب
	parallels U	انشعاب
	branch U	انشعاب
	connection U	انشعاب
	divarication U	انشعاب
	junction U	انشعاب
	bifurcation U	انشعاب
	embranchment U	انشعاب
	junctions U	انشعاب
	connexions U	انشعاب
	divergence U	انشعاب
	divergences U	انشعاب
	charts U	شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند
	charted U	شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند
	pleomorphic U	چند شکلی دارای اشکال وصور مختلف
	chart U	شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند
	foreshortening U	نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
	What does he look like? U	او [مرد] چه شکلی به نظر می آید؟ [شکل ظاهری]
	quincunx U	شکلی دارای پنج واحد یا نفش یکجور
	streamlining U	دارای شکلی که مقاومت هوارا در مقابل ان کم کند
	charting U	شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند
	streamlines U	دارای شکلی که مقاومت هوارا در مقابل ان کم کند
	streamline U	دارای شکلی که مقاومت هوارا در مقابل ان کم کند
	combined operations U	عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
	alpha pegasi U	مرکب الفرس متن الفرس مرکب
	rosettes U	مقره انشعاب
	branch address U	نشانی انشعاب
	rosette U	مقره انشعاب
	branchpoint U	نقطه انشعاب
	branch instruction U	دستورالعمل انشعاب
	conditonal branching U	انشعاب شرطی
	diverges U	انشعاب یافتن
	crotches U	نقطه انشعاب
	crotch U	جای انشعاب
	crotch U	نقطه انشعاب
	multiple cable joint U	موف انشعاب
	master service U	انشعاب اصلی
	building connection U	انشعاب ساختمان
	cold water supply U	انشعاب ابسرد
	diverge U	انشعاب یافتن
	multiple cable joint U	مفصل انشعاب
	diverged U	انشعاب یافتن
	crotches U	جای انشعاب
	case branch U	انشعاب شرطی
	service wire U	سیم انشعاب
	additional outlet U	انشعاب اختصاصی
	conduit box U	جعبه انشعاب
	dichotomies U	انشعاب به دو شعبه
	dichotomy U	انشعاب به دو شعبه
	cable jointing sleeve U	موف انشعاب
	branch cutout U	فیوز انشعاب
	leading in wire U	سیم انشعاب
	drop wire U	سیم انشعاب
	service entrance U	پست انشعاب
	conditional branch U	انشعاب شرطی
	tributaries U	شاخه انشعاب
	tributary U	شاخه انشعاب
	condeitional branch U	انشعاب شرطی
	distribution box U	جعبه انشعاب
	connection factor U	ضریب انشعاب
	humeral veil U	پارچه مستطیل شکلی که کشیشان بر روی شانه می اندازند
	trommel U	غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
	cable jointing sleeve U	مفصل انشعاب کابل
	divergent U	انشعاب پذیر منشعب
	digitation U	انشعاب بشکل پنجه
	extention alarm push U	جعبه انشعاب اژیر
	bypasses U	سبب انشعاب شدن
	barrel switch U	کلید انشعاب اژیر
	bypassed U	سبب انشعاب شدن
	branch control structure U	ساختار کنترل انشعاب
	bypass U	سبب انشعاب شدن
	unconditional branch U	انشعاب غیر شرطی
	pbx U	تبادل انشعاب خصوصی
	pressure taping U	انشعاب فشار سنجی
	wood ray U	انشعاب اوندی چوب
	shoots U	جوانه زدن انشعاب
	private branch exchange U	مبادله انشعاب خصوصی
	rosette cutout U	مقره انشعاب فیوزدار
	shoot U	جوانه زدن انشعاب
	bypassing U	سبب انشعاب شدن
	take off divider U	مقسم انشعاب دهنده
	armlet U	انشعاب کوچک دریاشبیه خلیج
	secession U	تجزیه طلبی انشعاب حزبی
	surroyal U	انشعاب شاخ گوزن چهارساله
	junction U	پیوندگاه [جای انشعاب چهارراه ]
	crutch U	محل انشعاب بدن انسان
	crutches U	محل انشعاب بدن انسان
	pausal form U	دردستور عبری شکلی که کلمه هنگام ایست درجمله پیدا میکند
	charted U	شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
	bravo, pattern U	شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
	dentil-band U	[بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
	charting U	شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
	charts U	شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
	chart U	شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
	crotches U	محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
	forking U	محل انشعاب چند شاخه شدن
	fork U	محل انشعاب چند شاخه شدن
	crotch U	محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
	bracket U	رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
	vertical diagraph U	شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
	stratus U	لایه یکنواخت و یک شکلی ازابرهای کم ارتفاع وخاکستری رنگ که از سطح زمین بخوبی دیده میشوند
	pabx U	Exchange AutomaticBranch Private تبادل انشعاب خودکار خصوصی
	jumpers U	سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
	jumper U	سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
	tree U	سیستم داده که هرداده یا گره آن فقط دو انشعاب دارند
	phillips curve U	شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
	acrostolium U	[قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
	cable drum U	قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
	charts U	شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
	load module U	یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
	charted U	شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
	charting U	شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
	chart U	شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
	polymorph U	عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
	shapes U	قالب کردن طرح کردن به شکلی دراوردن
	shape U	قالب کردن طرح کردن به شکلی دراوردن
	tracing ink U	مرکب
	composite U	مرکب
	conposite U	مرکب
	compound U	مرکب
	compounds U	مرکب
	compounded U	مرکب
	roadster U	مرکب
	ink pad U	مرکب زن
	complexities U	مرکب
	ink U	مرکب
	combined arms U	مرکب
	complexity U	مرکب
	multiplex U	مرکب
	complex U	مرکب
	inks U	مرکب
	combined U	مرکب
	parasyntetic U	مرکب
	complexes U	مرکب
	mixed U	مرکب
	roadsters U	مرکب
	composed U	مرکب
	hybrid U	مرکب
	formant U	مرکب