Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
impluse breakdown
U
شکست ضربهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
impluse breakdown voltage
U
فشار شکست ضربهای
Other Matches
impact ionization
U
ایونیزاسیون ضربهای یونیزاسیون ضربهای
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
tricrotism
U
نبض سه ضربهای ضربان نبض بطور سه ضربهای
parallax
U
پارالاکس ضریب شکست نور جابجایی تصویر در اثر شکست نور
atmospheric refraction
U
شکست نور دراثر برخورد به طبقات جوی شکست جوی نور
traumatic
U
ضربهای
dicrotism
U
دو ضربهای
posttraumatic
U
پس ضربهای
impulse discharge
U
تخلیه ضربهای
impulse turbine
U
توربین ضربهای
impluse contact
U
کنتاکت ضربهای
pulsating load
U
بار ضربهای
impluse exitation
U
تحریک ضربهای
impulsive force
U
نیروی ضربهای
impact strength
U
استحکام ضربهای
impact printer
U
چاپگر ضربهای
partial products
U
حاصل ضربهای جز
percussion welding
U
جوشکاری ضربهای
drop test
U
ازمایش ضربهای
percussion press
U
پرس ضربهای
impact exitation
U
تحریک ضربهای
implusive excitation
U
تحریک ضربهای
shock excitation
U
تحریک ضربهای
impact force
U
نیروی ضربهای
impluse inertia
U
لختی ضربهای
impact load
U
بار ضربهای
impluse current
U
جریان ضربهای
impluse detector
U
اشکارسازجریان ضربهای
impluse voltage
U
فشار ضربهای
shock waves
U
موج ضربهای
shock wave
U
موج ضربهای
strode analysis
U
تحلیل ضربهای
impluse wave
U
موج ضربهای
detonations
U
انفجار ضربهای
tricrotic
U
نبض سه ضربهای
implusing signal
U
سیگنال ضربهای
detonation
U
انفجار ضربهای
mach wave
U
موج ضربهای
transient voltage
U
ولتاژ ضربهای
impluse tachometer
U
تاکومتر ضربهای
impluse distortion
U
اعوجاج ضربهای
impluse function
U
تابع ضربهای
whipping
U
حرکت ضربهای
impluse generator
U
مولد ضربهای
batch mixer
U
مخلوط کن ضربهای
australian crawl
U
کرال دو ضربهای
sambon kumite
U
مبارزه سه ضربهای
impluse sender
U
مولد ضربهای
shock concrete
U
بتن ضربهای
impluse switch
U
کلید ضربهای
impluse switch
U
تکمه ضربهای
ippon kumite
U
مبارزه تک ضربهای
percussion riveter
U
پرچ کننده ضربهای
wavelet
U
موج ضربهای کوچک
daisy wheel printer
U
چاپگر اصلی ضربهای
tensile impact test
U
ازمایش کشش ضربهای
pusher type furnace
U
کوره نوع ضربهای
pulsed resistance welding
U
جوشکاری مقاومتی ضربهای
detached shock wave
U
موج ضربهای منفصل
jia ippon kumite
U
مبارزه ازاد تک ضربهای
impluse protective level
U
سطح فشار ضربهای
impluse sound level
U
سطح صوت ضربهای
impluse test
U
ازمایش فشار ضربهای
impluse voltage test
U
ازمایش فشار ضربهای
impluse turbine
U
توربین فشار ضربهای
impluse voltage cascade
U
ابشار فشار ضربهای
impluse voltage generation
U
تولید فشار ضربهای
impluse voltage generator
U
مولد فشار ضربهای
impluse voltage stress
U
تنش فشار ضربهای
impluse withstand voltage
U
فشار ضربهای ایستا
mach line
U
موج ضربهای ضعیف
jar ramming method
U
روش ضربهای قالبریزی
normal shock wave
U
موج ضربهای عمود
oblique shock wave
U
موج ضربهای مایل
impact transducer
U
مبدل فرایندهای ضربهای
joint
U
مفصل اتصال ضربهای
impact crusher
U
سنگ شکن ضربهای
impluse current generator
U
مولد جریان ضربهای
impluse circuit
U
مدار جریان ضربهای
counted
U
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
impluse voltage test technipue
U
روش ازمایش فشار ضربهای
count
U
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counting
U
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
impluse circuit
U
مدارایمپولز مدار فشار ضربهای
instantaneous short circuit current
U
جریان اتصال کوتاه ضربهای
counts
U
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
impluse response
U
رفتار در مقابل فشار ضربهای
tricrotic
U
ضربان نبض بطورسه ضربهای
bank shot
U
ضربهای که به دیوار بخورد و برگردد
impluse high tension generator
U
مولد فشار قوی ضربهای
hig low jack
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
half worcester
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
lets
U
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
lenght
U
ضربهای که توپ روی دیوارعقب میافتد
initial alternating short circuit curren
U
جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
big ball
U
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد
big four
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
letting
U
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
let
U
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
double pinochle
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
forcing shot
U
ضربهای که حریف را واداربه دفاع میکند
sour apple
U
ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
bedpost
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
do split
U
ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد
light hit
U
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد
lilies
U
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
lily
U
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
loft
U
ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
bank shot
U
ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد
lofts
U
ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
impluse voltage testing plant
U
ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
lip
U
ضربهای که به لبه سوراخ گلف برسد و در ان نیفتد
give a catch
U
زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
late cut
U
ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
keilo
U
ضربهای در کاراته بانوک انگشتان جمع شده
single
U
ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
leg glance
U
ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
deflection
U
ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
force
U
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
sidehiller
U
ضربهای که گوی از شیب درچمن نرم سرازیر میشود
deflections
U
ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
forcing
U
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forces
U
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
jar
U
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jarred
U
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jars
U
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
blocking
U
گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
maximum asymmetric three phase
U
current short-circuit جریان اتصال کوتاه ضربهای سه فازه
drag
U
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drags
U
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
dragged
U
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
defeating
U
شکست
set back
U
شکست
miscarriage
U
شکست
defeats
U
شکست
miscarriages
U
شکست
defeature
U
شکست
gap
U
شکست
gaps
U
شکست
prosternation
U
شکست
loss
U
شکست
breakage
U
شکست
flopper
U
شکست
breaks
U
شکست
defeated
U
شکست
break
U
شکست
defeasance
U
شکست
unsuccessfully
U
شکست
unsuccessful
U
شکست
defeat
U
شکست
breakages
U
شکست
failure
U
شکست
failures
U
شکست
refraction
U
شکست
flunks
U
شکست
deflections
U
شکست
flunking
U
شکست
flunked
U
شکست
flunk
U
شکست
deflection
U
شکست
unsuccess
U
شکست
plumper
U
شکست
fall
U
شکست
three successive defeats
U
سه شکست پی در پی
draw
U
ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه
draws
U
ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه
lose out
U
شکست خوردن
failure by rupture
U
شکست برشی
insuperability
U
شکست ناپذیری
failed
U
شکست خوردن
point of fracture
U
نقطه شکست
inexpugnable
U
شکست نا پذیر
index of refraction
U
ضریب شکست
incomplete breakdown
U
شکست جزئی
incomplete breakdown
U
شکست ناقص
bombs
U
شکست فاحش
dielectric strength
U
استحکام شکست
fiasco
U
شکست مفتضحانه
double refraction
U
شکست مضاعف
fiascos
U
شکست مفتضحانه
knock out
U
شکست دادن
electric break down
U
شکست الکتریکی
line breake relay
U
رله شکست خط
double refraction
U
شکست دوبل
invincibility
U
شکست ناپذیری
fracturable
U
قابل شکست
he broke his neck necessity
U
گردنش شکست
failure of negotiations
U
شکست مذاکرات
craven
U
شکست خورده
fails
U
شکست خوردن
letdowns
U
نومیدی شکست
letdown
U
نومیدی شکست
conceding
U
قبول شکست
concede
U
قبول شکست
conceded
U
قبول شکست
concedes
U
قبول شکست
he received a broken hand
U
دستش شکست
flop
U
شکست خوردن
outgeneral
U
شکست دادن
flopped
U
شکست خوردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com