English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (37 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rupture U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
ruptures U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
rupturing U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
circular scanning U مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
riddles U سوراخ سوراخ کردن
riddle U سوراخ سوراخ کردن
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cyclic U دایرهای
gyrates U دایرهای
circular U دایرهای
circulars U دایرهای
gyrating U دایرهای
gyrated U دایرهای
gyrate U دایرهای
circular list U لیست دایرهای
shiko dachi U ایستادن دایرهای
circular motion U حرکت دایرهای
circular velocity U سرعت دایرهای
semi circular U نیم دایرهای
circumferential stress U خستگی دایرهای
circulars U دایرهای شکل
circular flow U جریان دایرهای
endless sling U باربردار دایرهای
polycyclic U چند دایرهای
circular U دایرهای شکل
circular arch U طاق دایرهای
rotary motion U حرکت دایرهای
circle graph U نمودار دایرهای
hoop stress U تنش دایرهای
circuit training U تمرین دایرهای
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
circular casing pump U تلمبه پا بده دایرهای
circular shift U تغییر مکان دایرهای
molinello U ضربه دایرهای به سر در سابر
delving U سوراخ کردن
stabs U سوراخ کردن
delve U سوراخ کردن
to break open U سوراخ کردن
foraminate U سوراخ کردن
delved U سوراخ کردن
punches U سوراخ کردن
broaching U سوراخ کردن
to burn a hole U سوراخ کردن
punched U سوراخ کردن
delves U سوراخ کردن
punch U سوراخ کردن
perforate U سوراخ کردن
perforates U سوراخ کردن
scuttle U سوراخ کردن
scuttled U سوراخ کردن
to drill through U سوراخ کردن
to punch a hole in U سوراخ کردن
wear a hole in U سوراخ کردن
bores U سوراخ کردن
scuttles U سوراخ کردن
scuttling U سوراخ کردن
bore U سوراخ کردن
pierce U سوراخ کردن
transfix U سوراخ کردن
stab U سوراخ کردن
stabbed U سوراخ کردن
perforating U سوراخ کردن
goring U سوراخ کردن
boring U سوراخ کردن
pooled U سوراخ کردن
drill U سوراخ کردن
pierces U سوراخ کردن
incising U سوراخ کردن
gores U سوراخ کردن
to set abroach U سوراخ کردن
gored U سوراخ کردن
gore U سوراخ کردن
steek U سوراخ کردن
pools U سوراخ کردن
to poke a hole in any thing U سوراخ کردن
broached U سوراخ کردن
drilled U سوراخ کردن
pool U سوراخ کردن
broach U سوراخ کردن
drills U سوراخ کردن
broaches U سوراخ کردن
to pick a hole in U سوراخ کردن
eyeing U شکاف درجه دایرهای شکل
eye U شکاف درجه دایرهای شکل
eying U شکاف درجه دایرهای شکل
circle eight U چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
eyes U شکاف درجه دایرهای شکل
ring sight U شکاف درجه حلقهای یا دایرهای
circular mil U مساحت دایرهای به قطر یک میل
heyland diagram U دیاگرام دایرهای ماشین اسنکرون
unseamn U شکافتن
penetract U شکافتن
rip U شکافتن
cleaves U شکافتن
pierce U شکافتن
dispart U شکافتن
rips U شکافتن
cleave U شکافتن
fission U شکافتن
cleaved U شکافتن
pierces U شکافتن
rive U شکافتن
ripped U شکافتن
chink U شکافتن
chinked U شکافتن
chinking U شکافتن
to undo woven fabric U شکافتن
split U شکافتن
breakthroughs U شکافتن
breakthrough U شکافتن
splinters U شکافتن
excision U شکافتن
scarify U از رو شکافتن
to drive a wedding into U شکافتن
chinks U شکافتن
splinter U شکافتن
splintered U شکافتن
splintering U شکافتن
lancinate U بانیزه سوراخ کردن
spit U سوراخ کردن تف انداختن
punches U مهر کردن سوراخ
punch U مهر کردن سوراخ
burrs U بامته سوراخ کردن
precision bore U سوراخ کردن دقیق
back drill U از پشت سوراخ کردن
burr U بامته سوراخ کردن
pertusion U عمل سوراخ کردن
punch U سوراخ ایجاد کردن
burred U بامته سوراخ کردن
punched U مهر کردن سوراخ
burring U بامته سوراخ کردن
punched U سوراخ ایجاد کردن
hollow forge U سوراخ کردن گرم
punches U سوراخ ایجاد کردن
broached U سوراخ کردن قایق
transfixion U عمل سوراخ کردن
lack vt U با گلوله سوراخ کردن
punctured U سوراخ کردن شکست
broaching U سوراخ کردن قایق
punctures U سوراخ کردن شکست
prong U باچنگ ک سوراخ کردن
puncturing U سوراخ کردن شکست
prongs U باچنگ ک سوراخ کردن
pecks U بانوک سوراخ کردن
pecking U بانوک سوراخ کردن
pecked U بانوک سوراخ کردن
broach U سوراخ کردن قایق
to tear a hole in U سوراخ یا پاره کردن
peck U بانوک سوراخ کردن
puncture U سوراخ کردن شکست
tusk U سوراخ کردن یا کندن
tusks U سوراخ کردن یا کندن
gride U سوراخ کردن فرورفتن
broaches U سوراخ کردن قایق
to peck a hole in U با نوک سوراخ کردن
To bark up the wrong tree. <idiom> [سوراخ دعا را گم کردن]
spits U سوراخ کردن تف انداختن
peeped U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peep U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeping U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeps U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
circle of influence U دایرهای که حد منطقه تاثیررا مشخص میکند
wedge U با گوه شکافتن
split U دوبخشی شکافتن
cleavage U شکافتن سنگ
hackle U از هم بازکردن شکافتن
openings U شکافتن دفاع
cleave U شکافتن سلول
cleaves U شکافتن سلول
opening U شکافتن دفاع
fracture U شکستن شکافتن
cleaved U شکافتن سلول
cleavage U عمل شکافتن
fractured U شکستن شکافتن
fractures U شکستن شکافتن
pierce the block U شکافتن دفاع
fracturing U شکستن شکافتن
cleavages U عمل شکافتن
splitting U شکافتن شکافتگی
cleavages U شکافتن سنگ
wedging U با گوه شکافتن
wedges U با گوه شکافتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com