Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
drag hunt
U
شکار با تازی در مسیری بابوی مصنوعی روباه بخاطرورزش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
foxhound
U
تازی مخصوص شکار روباه
foxhounds
U
تازی مخصوص شکار روباه
to rid to hounds
U
با تازی شکار روباه کردن
to ride to hounds
U
با تازی شکار روباه کردن
cub hunting
U
شکار بچه روباه
foxhunt
U
شکار روباه باتازی
foxhunt
U
باتازی شکار روباه کردن
master of
U
سرپرست گروه شکار روباه
gaze hound
U
تازی که بیشتر با چشم دنبال شکار می رود تا با بو
fox-hunting
U
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
fox hunting
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
mask
U
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
masks
U
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
hoick
U
فریاد تازی دار بعلامت اعلام کشف مسیر شکار
drag
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
earth
U
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earths
U
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
dashed
U
مسیری را ادامه دادن
dash
U
مسیری را ادامه دادن
dashes
U
مسیری را ادامه دادن
graveyards
U
مسیری که کسب امتیاز خوب روی ان مشکل است
cheesecakes
U
مسیری در بولینگ که امتیازبه دست اوردن در ان اسان است
cheesecake
U
مسیری در بولینگ که امتیازبه دست اوردن در ان اسان است
graveyard
U
مسیری که کسب امتیاز خوب روی ان مشکل است
bowling alleys
U
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
bowling alley
U
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
bazer
U
سوارکاری که درکنار گاومیراند و او را در مسیری قرار میدهد تا گاوباز بهتربتواند روی ان بپرد
grey hound
U
تازی
hounds
U
تازی
hounds
U
سگ تازی
hounding
U
تازی
hounded
U
تازی
hounded
U
سگ تازی
wolf hound
U
سگ تازی
hound
U
سگ تازی
hound
U
تازی
stag hound
U
تازی
hounding
U
سگ تازی
greyhound
U
تازی
buckhound
U
تازی
canes venatici
U
تازی ها
canum venaticorum
U
تازی ها
greyhounds
U
تازی
Arab
U
تازی
Arabs
U
تازی
Arabic
U
تازی
deer hound
U
تازی
greyhounds
U
نوعی تازی
alpha canes venaticorum
U
الفا- تازی ها
greyhound
U
نوعی تازی
huntsman
U
تازی دار
huntsmen
U
تازی دار
staghound
U
تازی شکاری
sleuthhound
U
تازی بویی
lyam hound
U
تازی بویی
brach
U
تازی مانند
lyme hound
U
تازی بویی
deer dog
U
تازی سگ شکاری
harrier
U
تازی مخصوص شکارخرگوش
life the hound
<idiom>
U
زندگی مثل سگ تازی
wolf hound
U
تازی درشت اندام
beagles
U
تازی شکاری پاکوتاه
beagle
U
تازی شکاری پاکوتاه
adjacent
U
دو گرهای که توسط مسیری به هم وصل اند که هیچ گره دیگری به آن وصل نیست
totalitarian
U
وابسته بحکومت یکه تازی
blue fox
U
سگ روباه
reynard
U
روباه
foxes
U
روباه
foxing
U
روباه
fox
U
روباه
foxtail
U
دم روباه
arctic fox
U
سگ روباه
dog fox
U
روباه
fox brush
U
دم روباه
track
U
در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
tracks
U
در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
tracked
U
در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
whippets
U
سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
whippet
U
سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
whipper
U
همدست شکارچی که تازی ها راباشلاق میراند
hanky-panky
U
روباه بازی
foxiest
U
روباه صفت
vulpine
U
روباه صفت
pits
U
حفره روباه
foxhole
U
سوراخ روباه
How did you make out? Did you succeed or fail?
U
شیری یا روباه ؟
hanky panky
U
روباه بازی
pit
U
حفره روباه
foxier
U
روباه صفت
vixen
U
روباه ماده
vixens
U
روباه ماده
foxy
U
روباه صفت
foxholes
U
سوراخ روباه
scoria
U
روباه سربار
kennels
U
لانه روباه
kennel
U
لانه روباه
yoicks
U
صید روباه
guile
U
روباه صفتی
silver fox
U
روباه نقره فام
vixenish
U
شبیه روباه ماده
fox hole
U
سنگر حفره روباه
slow and steady wins the race
U
اسب تازی دوتک روبشتاب شتراهسته میرودشب وروز
to be like a fox
<idiom>
U
مثل روباه حیله گر بودن
earth stopper
U
مامور بستن سوراخهای روباه
break cover
U
خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
tallyho
U
صدای شکارچی در موقع دیدن روباه
brushes
U
دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
brush
U
دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
The fox,being asked who his withness was ,said, my.
<proverb>
U
به روباه گفتند شاهدت کیست گفت دمم.
foxtail
U
یکجورعلف که درسران خوشه هایی ماننددم روباه دارد
view halloo
U
فریاد شکارچی پس ازمشاهده بیرون جستن روباه از پناهگاه
tallyho
U
فریاد شکارچی هنگام دیدن روباه که از پناهگاه بیرون دویده
Foxes when they cannot reach the grapes say they a.
<proverb>
U
روباه دستش به انگور نمى رسد مى گوید ترش است .
yoicks
U
علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
hank
U
شکار
quarrying
U
شکار
chased
U
شکار
hanks
U
شکار
chases
U
شکار
chasing
U
شکار
chase
U
شکار
hunting
U
شکار
quarry
U
شکار
ravin
U
شکار
game
U
شکار
hunts
U
شکار
gamey
U
پر از شکار
hunted
U
شکار
hunt
U
شکار
prey
U
شکار
predatin
U
شکار
gameless
U
بی شکار
quarries
U
شکار
chevy
U
شکار
chace
U
شکار
venery
U
شکار
synthesic
U
مصنوعی
artificial
U
مصنوعی
synthetic
U
مصنوعی
dummy
U
مصنوعی
dummies
U
مصنوعی
postiche
U
مصنوعی
artful
U
مصنوعی
ersatz
U
مصنوعی
sophisticated
U
مصنوعی
feigned
U
مصنوعی
flower work
U
گل مصنوعی
accrete
U
مصنوعی
false
U
مصنوعی
man made
U
مصنوعی
man-made
U
مصنوعی
fair game
U
شکار مجاز
shootings
U
شکار باتفنگ
shooting
U
شکار باتفنگ
to go a hunting
U
شکار رفتن
gunning
U
شکار با تفنگ
shotgunner
U
شکار با تفنگ
shanking
U
شکار کوسه
predatory habit
U
خوی شکار
predation
U
شکار کردن
poniter
U
نوعی سگ شکار ی
huntsman
U
شکار باز
gamy
U
پراز شکار
game law
U
قانون شکار
game keep
U
پاسبان شکار
fowling
U
شکار پرنده
area drive
U
شکار دواندن
hunting ground
U
شکار گاه
hunting district
U
شکار گاه
fair game
U
شکار قانونی
huntsmen
U
شکار باز
whaling
U
شکار نهنگ
victim
U
دستخوش شکار
victims
U
دستخوش شکار
ducking
U
شکار مرغابی
king hunt
U
شاه شکار
quarry
U
شکار موردنظر
hanks
U
طعمه شکار
hunts
U
شکار کردن
blood sport
U
کشتن شکار
blood sports
U
کشتن شکار
hank
U
طعمه شکار
hunter
U
اسب شکار
quarrying
U
لاشه شکار
hunters
U
اسب شکار
quarries
U
لاشه شکار
quarries
U
شکار موردنظر
quarry
U
لاشه شکار
hunted
U
شکار کردن
game
U
سرگرمی شکار
quarrying
U
شکار موردنظر
hunt
U
شکار کردن
falconry
U
شکار با شاهین
artificial silk
U
ابریشم مصنوعی
decoyed
U
هدف مصنوعی
decoy
U
هدف مصنوعی
artificial route
U
مسیر مصنوعی
artificial recharge
U
تغذیه مصنوعی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com