Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fighter bomber
U
شکاری- بمب افکن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
umbriferous
U
سایه افکن
disruptive
U
نفاق افکن
searchlights
U
نور افکن
searchlight
U
نور افکن
bombers
U
بمب افکن
bomber
U
بمب افکن
irradiative
U
پرتو افکن
projector
U
پیش افکن
projectors
U
پرتو افکن
projectors
U
پیش افکن
adumbral
U
سایه افکن
electron injector
U
الکترون افکن
factious
U
نفاق افکن
falmethrower
U
شعله افکن
fire thrower
U
شعله افکن
flame thrower
U
شعله افکن
radiators
U
گرما افکن
radiator
U
گرما افکن
trajectory
U
فرا افکن
trajectories
U
فرا افکن
projector
U
پرتو افکن
shadowy
U
سایه افکن
peashooter
U
نخود افکن
peashooters
U
نخود افکن
torpedo boat
U
اژدر افکن
bombardier
U
بمب افکن
torpedo plane
U
هواپیمای اژدر افکن
bomber
U
هواپیمای بمب افکن
destroyer boat
U
قایق اژدر افکن
pharos
U
نور افکن دریایی
pt boat
U
ناوچه اژدر افکن
searchlight
U
اشعه نور افکن
torpedo boat
U
ناوچه اژدر افکن
searchlights
U
اشعه نور افکن
shady
U
سایه افکن مشکوک
bombers
U
هواپیمای بمب افکن
broad beam headlamp
U
نور افکن با تشعشع عرضی
stratojet
U
نوعی هواپیمای بمب افکن قاره پیمای 6 موتوره
stratofortress
U
نوعی هواپیمای قاره پیمای استراتژیکی بمب افکن 8موتوره
hound
U
سگ شکاری
deer hound
U
سگ شکاری
feral
U
شکاری
buckhound
U
سگ شکاری
hounds
U
سگ شکاری
hounding
U
سگ شکاری
accipital
U
شکاری
hounded
U
سگ شکاری
gundogs
U
سگ شکاری
gun dog
U
سگ شکاری
sporting dog
U
سگ شکاری
hunter
U
سگ شکاری
hunting dog
U
سگ شکاری
gundog
U
سگ شکاری
raptatory
U
شکاری
ratch
U
سگ شکاری
raptorail
U
شکاری
hunters
U
سگ شکاری
raptatorial
U
شکاری
ravening
U
شکاری غاصب
canum venaticorum
U
سگان شکاری
shot gun
U
تفنگ شکاری
capped watch
U
ساعت شکاری
canes venatici
U
سگان شکاری
deer dog
U
تازی سگ شکاری
killer submarine
U
زیردریایی شکاری
sport car
U
اتومبیل شکاری
staghound
U
تازی شکاری
Afghan Hound
U
سگ شکاری افغان
game bag
U
خرجین شکاری
dogcart
U
کالسکهی شکاری
game fowl
U
مرغ شکاری
dogcarts
U
کالسکهی شکاری
ravin
U
طعمه شکاری
sports cars
U
اتومبیل شکاری
game
U
جانور شکاری
birds of prey
U
پرندگان شکاری
birds of prey
U
مرغان شکاری
bow
U
کمان شکاری
hunter
U
اسب یا سگ شکاری
gazehound
U
نوعی سگ شکاری
hunters
U
اسب یا سگ شکاری
shotgun
U
تفنگ شکاری
shotguns
U
تفنگ شکاری
blood
U
سگ شکاری و بوی خن
sports car
U
اتومبیل شکاری
terriers
U
سگ بویی شکاری
terrier
U
سگ بویی شکاری
bowing
U
کمان شکاری
bows
U
کمان شکاری
bowed
U
کمان شکاری
accipiter
U
مرغ شکاری
raven
U
شکار طعمه شکاری
ravens
U
شکار طعمه شکاری
bird of prey
U
مرغ شکاری گوشتخوار
marlin
U
ماهی شکاری بزرگ
pointers
U
سگ شکاری یابنده شکار
pointer
U
سگ شکاری یابنده شکار
venatical
U
وابسته بشکار شکاری
chaser
U
مفتش هواپیمای شکاری
chasers
U
مفتش هواپیمای شکاری
high power
U
تفنگ شکاری بزرگ
feral
U
حیوان شکاری وحشی
huntsman
U
مدیر تازیهای شکاری
doublcd barrcled shot
U
تفنگ شکاری دو لول
venatic
U
وابسته بشکار شکاری
huntsmen
U
مدیر تازیهای شکاری
beagle
U
تازی شکاری پاکوتاه
beagles
U
تازی شکاری پاکوتاه
accipitrine
U
ازجنس باز شکاری
fighter cover
U
پوشش با هواپیماهای شکاری
field trial
U
مسابقه تازیهای شکاری
small game
U
پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
sporterize
U
تبدیل تفنگ نظامی به شکاری
salmi
U
خورش باگوشت مرغ شکاری
saker
U
باز شکاری در اروپای قدیم
golden retriever
U
سگ شکاری طلایی رنگ دورگه
accipitrine
U
متعلق به مرغان شکاری بازمانند
irish wolfhound
U
سگ شکاری بزرگ وقوی هیکل
gamekeepers
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
predaceous
U
شکاری تغذیه کننده از شکار
predacious
U
شکاری تغذیه کننده از شکار
gamekeeper
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
goshawk
U
باز بال کوتاه شکاری
gordon setter
U
نوعی سگ شکاری سیاه رنگ
basset
U
نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
upland game
U
پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
sleuth hound
U
یکجور سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
bloodhounds
U
نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
setters
U
توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
bloodhound
U
نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
setter
U
توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
glede
U
انواع پرندگان یامرغان شکاری مخصوصازغن یا چالاقان
wing shooting
U
شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
to hark back
U
برگشتن) درگفتگوی ازتوله شکاری که اندکی برمیگرددتاردشکار رادوب
hustler
U
بمب افکن استراتژیکی قابل حمل بمب اتمی که با چهارموتور جت مجهز است
hustlers
U
بمب افکن استراتژیکی قابل حمل بمب اتمی که با چهارموتور جت مجهز است
mark mark
U
اعلام رها کردن بمب به هواپیمای بمب افکن از سوی دستگاه کنترل زمینی
dive bomber
U
هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
hunter killer
U
نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
clouds
U
ابری شدن سایه افکن شدن
cloud
U
ابری شدن سایه افکن شدن
clouding
U
ابری شدن سایه افکن شدن
yoicks
U
علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
fighter direction
U
هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
hot rod
U
اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
fowling piece
U
تفنگ پرنده زنی تفنگ شکاری
saluke
U
سگ شکاری بویی تازی بویی
fowling piece
U
تفنگ شکاری تفنگ ساچمهای
fighter
U
هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
fighters
U
هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com