Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
anecdotal evidence
U
شواهد داستان گونه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
evidence
U
شواهد
this story is improbable
U
این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
the smoking gun
U
شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود
[قانون]
in flagrante delicto
U
شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود
[قانون]
scientific socialism
U
بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
updated
U
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates
U
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update
U
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
cross examination
U
تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
conte
U
داستان
marchen
U
داستان
apologue
U
داستان
tale
U
داستان
story
U
داستان
fables
U
داستان
fable
U
داستان
anecdotage
U
داستان
tales
U
داستان
novella
U
داستان
variation
U
گونه ها
variations
U
گونه ها
the five predicables
U
گونه
navigated
U
گونه
navigate
U
گونه
navigates
U
گونه
of all sorts
U
از هر گونه ای
kind
U
گونه
kindest
U
گونه
cheeks
U
گونه
cheek
U
گونه
kinds
U
گونه
sorts
U
گونه
sorted
U
گونه
sort
U
گونه
haffit
U
گونه
navigating
U
گونه
nature
U
گونه
species
U
گونه
breed
U
گونه
breeds
U
گونه
variant
U
گونه
haffet
U
گونه
natures
U
گونه
whodunit
U
داستان پلیسی
whodunits
U
داستان پلیسی
whodunnits
U
داستان پلیسی
decameron
U
داستان نامه
episode
U
داستان فرعی
fairy tales
U
داستان جن و پری
an iliad of woes
U
داستان بدبختبی
underplot
U
داستان فرعی
fairy tale
U
داستان جن و پری
novelettes
U
داستان کوتاه
novelette
U
داستان کوتاه
short story
داستان کوتاه
an interesting story
U
داستان با مزه
fictionist
U
داستان نویس
short stories
U
داستان کوتاه
epitasis
U
حداعلای داستان
make-up
U
داستان ساختگی
storyteller
U
داستان سرا
conte
U
داستان کوتاه
flashbacks
U
بازگوی داستان
flashback
U
بازگوی داستان
hermitically
U
هلوان داستان
in a narrative style
U
بسبک داستان
novelet
U
داستان کوتاه
storytellers
U
داستان سرا
narrator
U
گوینده داستان
narrators
U
گوینده داستان
narration
U
داستان داستانسرایی
episodes
U
داستان فرعی
novels
U
کتاب داستان
novel
U
کتاب داستان
fictions
U
داستان اختراع
fiction
U
داستان اختراع
hero
U
پهلوان داستان
heroes
U
پهلوان داستان
parable
U
داستان اخلاقی
parables
U
داستان اخلاقی
narrative
U
داستان داستانسرایی
narratives
U
داستان داستانسرایی
to invent stories
U
داستان ساختن
storybook
U
داستان نامه
storybook
U
کتاب داستان
to spin yarns
U
داستان ساختن
catastrophe
U
عاقبت داستان
catastrophes
U
عاقبت داستان
climax species
U
گونه اوج
subspecies
U
زیر گونه
buccal
U
وابسته به گونه
zygomatic bone
U
استخوان گونه
blowzy
U
سرخ گونه
ckeek bone
U
استخوان گونه
blowsy
U
سرخ گونه
cheekbones
U
استخوان گونه
spasmodic
U
اسپاسم گونه
spasmodically
U
اسپاسم گونه
cheekbone
U
استخوان گونه
releases
U
گونه یک محصول
released
U
گونه یک محصول
allomorph
U
واژک گونه
model
U
گونه یک محصول
modeled
U
گونه یک محصول
diversity
U
گونه گونی
diversities
U
گونه گونی
modelled
U
گونه یک محصول
models
U
گونه یک محصول
ilk
U
جور گونه
release
U
گونه یک محصول
octagon
U
هشت گونه
at all hazard
U
با هر گونه مخاطره
allomorph
U
واج گونه
zygomatic
U
استخوان گونه
gnathitis
U
اماس گونه
hypnoid
U
خواب گونه
hypnoidal
U
خواب گونه
hysteroid
U
هیستری گونه
malar bone
U
استخوان گونه
rooting reflex
U
بازتاب گونه
schizotypal
U
اسکیزوفرنی گونه
type
U
گونه الگو
spectral class
U
گونه طیقی
types
U
گونه الگو
typed
U
گونه الگو
germplasm bank
U
بانک گونه ها
suchlike
U
از این گونه
zoomorphic
<adj.>
U
جانور گونه
octagons
U
هشت گونه
prototype
U
پیش گونه
prototypes
U
پیش گونه
thus
U
بدین گونه
blowzed
U
سرخ گونه
That's not so!
U
داستان اینطوری نیست!
serialist
U
داستان نویس سریال
fairy tale
U
داستان باور نکردنی
story recall test
U
ازمون یاداوری داستان
sob story
<idiom>
U
داستان اشک آور
catastrophical
U
مربوط به عاقبت داستان
ruise
U
شایعات داستان ساختگی
novelistic
U
وابسته به داستان و رمان
fictionize
U
بصورت داستان دراوردن
invention of a false story
U
جعل داستان دروغی
donnee
U
موضوع داستان یا درام
fictionize
U
داستان سرایی کردن
novelize
U
بشکل داستان در اوردن
fairy tales
U
داستان باور نکردنی
fictionalizing
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalised
U
داستان سرایی کردن
fictionalises
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalises
U
داستان سرایی کردن
fictionalising
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalising
U
داستان سرایی کردن
fictionalize
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalize
U
داستان سرایی کردن
fictionalized
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalized
U
داستان سرایی کردن
fictionalizes
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalizes
U
داستان سرایی کردن
fictionalizing
U
داستان سرایی کردن
cliff hanger
U
مطلب یا داستان جالب
cliff-hanger
U
مطلب یا داستان جالب
fictionalised
U
بصورت داستان دراوردن
story
U
بصورت داستان در اوردن
personage
U
شخصیت بازیگران داستان
personages
U
شخصیت بازیگران داستان
cliff-hangers
U
مطلب یا داستان جالب
sob stories
U
داستان گریه اور
sob story
U
داستان گریه اور
story
U
اشکوب داستان گفتن
science fiction
U
داستان تخیلی علمی
such like
U
از این گونه ومانندان
diversification
U
گونه گون سازی
diversification
U
گونه گون شدن
release
U
شماره گونه یک محصول
releases
U
شماره گونه یک محصول
wrap around type
U
گونه نوشتار محیطی
released
U
شماره گونه یک محصول
accurate
U
بدون هر گونه خطا
build
U
گونه خاص یک برنامه
accidental sepcies
گونه های اتفاقی
buildings
U
گونه خاص یک برنامه
critically endangered species
U
گونه در معرض خطر
builds
U
گونه خاص یک برنامه
blowzy
U
سرخ گونه شلخته
heroically
U
زنی که قهرمان داستان باشد
heroine
U
زنی که قهرمان داستان باشد
make up
U
ساختمان یاحالت داستان ساختگی
make a picture story test
آزمون داستان سازی مصور
iliad
U
داستان حماسی منسوب به هومر
lay
U
تخم گذاردن داستان منظوم
pastorale
U
شعرویاموسیقی روستایی داستان شبانی
The scene of the nover is laid in scotland.
U
صحنه داستان دراسکاتلند است
cartoons
U
تصویر مضحک داستان مصور
romance
U
کتاب رمان داستان عاشقانه
romances
U
کتاب رمان داستان عاشقانه
tracts
U
داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
tract
U
داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
lays
U
تخم گذاردن داستان منظوم
cartoon
U
تصویر مضحک داستان مصور
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com