English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
to get fame U شهرت یافتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
to win one's spurs U بدرجه سلحشوری رسیدن برجسته شدن نامی شدن شهرت یافتن
Other Matches
propagates U گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagating U گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagate U گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagated U گشترش یافتن یا نشر یافتن
trial and error <idiom> U یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب
renown U شهرت
odor U شهرت
illustriousness U شهرت
reputation U شهرت
illustrousness U شهرت
name U شهرت
notability U شهرت
reputations U شهرت
fame U شهرت
reported U شهرت
reports U شهرت
stand U شهرت
popularity U شهرت
names U شهرت
odors U شهرت
odour U شهرت
title U شهرت
hearsay U شهرت
conspicuousness U شهرت
celebrity U شهرت
celebrities U شهرت
names U شهرت ها
titles U شهرت ها
report U شهرت
publicity U شهرت
emprise U شهرت
name U شهرت
fameless U بی شهرت
odours U شهرت
grapevine U شهرت
prestige U شهرت
grapevines U شهرت
famousness U شهرت
unknowns U بی شهرت
unknown U بی شهرت
bad reputation U سوء شهرت
names U نام و شهرت
name U نام و شهرت
repute U شهرت داشتن
standing U دوام شهرت
To become famous (renowned). U شهرت یا فتن
unpopularity U عدم شهرت
reputable U قابل شهرت
oecumenicity U شهرت جهانی
attributing U شهرت افتخار
attributes U شهرت افتخار
attribute U شهرت افتخار
estimating U قیمت شهرت
estimates U قیمت شهرت
posthumous fame U شهرت پس از مرگ
esteem U شهرت ارجمندشمردن
there is a rumour that U شهرت دارد که
estimated U قیمت شهرت
estimate U قیمت شهرت
there removred revolution U شورشی که شهرت دارد
rehabilitation U احیای شهرت یااعتبار
To be world famous . To enjoy an international reputation. U شهرت جهانی داشتن
immortalize U شهرت جاویدان دادن به
immortalised U شهرت جاویدان دادن به
immortalising U شهرت جاویدان دادن به
immortalized U شهرت جاویدان دادن به
immortalizes U شهرت جاویدان دادن به
notbility U شهرت قابل ملاحظگی
to shoot to fame <idiom> U ناگهانی به شهرت رسیدن
to win fame U شهرت پیدا کردن
to publish abroad در همه جا شهرت دادن
immortalizing U شهرت جاویدان دادن به
publish abroad U در همه جا شهرت دادن
immortalises U شهرت جاویدان دادن به
to damage somebody's good reputation U به شهرت کسی خسارت زدن
All is ephemeral , the fame and the famous . U شهرت ومشهور هردو درگذرند
immortalization U اعطای نام یا شهرت جاودانی
establish U شهرت یامقامی کسب کردن
establishes U شهرت یامقامی کسب کردن
establishing U شهرت یامقامی کسب کردن
his standing with his colleagues U شهرت او [مرد ] میان همکاران خود
Italian stucco is world famous . U گچ برای ایتالیا شهرت جهانی دارد
vindication U اعاده حیثیت [مثال شهرت یا آبرو ...]
to build up areputation U شهرت یا ابرویی برای خوددرست کردن
It is not much of a reputation (status symbol) for one. U اینهم برای آدم شهرت نشد
They are famed for their courage. U بخاطر شجاعت وجسارتشان شهرت دارند
He acquired kudos by appearing on television. U او [مرد] با ظاهر شدن در تلویزیون جلال [شهرت] به دست آورد.
The town is famous for its hot springs . U این شهر بدلیل چشمه های آبگرمش شهرت دارد
stake U شرط بندی کردن شهرت خود رابخطر انداختن پول در قمار گذاشتن
stakes U شرط بندی کردن شهرت خود رابخطر انداختن پول در قمار گذاشتن
staked U شرط بندی کردن شهرت خود رابخطر انداختن پول در قمار گذاشتن
to tarnish something [image, status, reputation, ...] U چیزی را بد نام کردن [آسیب زدن] [خسارت وارد کردن] [خوشنامی ، مقام ، شهرت ، ... ]
eternize U ابدی کردن شهرت ابدی دادن
discovering U یافتن
find U یافتن
finds U یافتن
discovered U یافتن
discover U یافتن
discovers U یافتن
detected U یافتن
detecting U یافتن
detects U یافتن
detect U یافتن
ended U خاتمه یافتن
misalign U تغییر یافتن
end U خاتمه یافتن
ends U خاتمه یافتن
achieving U دست یافتن
acceded U راه یافتن
dominate U تفوق یافتن
terminated U خاتمه یافتن
achieves U دست یافتن
achieved U دست یافتن
meliorate U بهبود یافتن
terminates U خاتمه یافتن
accedes U دست یافتن
dwindles U تدریجاکاهش یافتن
dwindled U تدریجاکاهش یافتن
dwindle U تدریجاکاهش یافتن
relaxing U تخفیف یافتن
relaxes U تخفیف یافتن
relax U تخفیف یافتن
accedes U راه یافتن
keep one's head above water U رهایی یافتن
lay hands on something U چیزی را یافتن
look oneself again U بهبود یافتن
pick up health U بهبود یافتن
acceding U دست یافتن
acceding U راه یافتن
shrink U کاهش یافتن
overcome U غلبه یافتن
overcomes U غلبه یافتن
insures U اطمینان یافتن
ensuring U اطمینان یافتن
ensures U اطمینان یافتن
ensured U اطمینان یافتن
ensure U اطمینان یافتن
overspread U بسط یافتن
penetract U راه یافتن
perennate U دوام یافتن
pickup U بهبودی یافتن
diminishes U تقلیل یافتن
diminishes U نقصان یافتن
diminish U تقلیل یافتن
diminish U نقصان یافتن
protend U امتداد یافتن
insuring U اطمینان یافتن
overmatch U تفوق یافتن
luxuriating U شکوه یافتن
diverged U انشعاب یافتن
overcoming U غلبه یافتن
achieve U دست یافتن
diverge U انشعاب یافتن
dominates U تفوق یافتن
dominated U تفوق یافتن
diverges U انشعاب یافتن
recover U بهبودی یافتن
recovering U بهبودی یافتن
recovers U بهبودی یافتن
luxuriate U شکوه یافتن
outreach U برتری یافتن
overmaster U برتری یافتن بر
luxuriated U شکوه یافتن
terminate U خاتمه یافتن
recuperate U بهبودی یافتن
convect U انتقال یافتن
recuperates U بهبودی یافتن
tensest U تشدید یافتن
recuperating U بهبودی یافتن
tenses U تشدید یافتن
overpower U استیلا یافتن بر
overpowered U استیلا یافتن بر
overpowers U استیلا یافتن بر
prefer U ترجیح یافتن
preferring U ترجیح یافتن
prefers U ترجیح یافتن
specialization U تخصص یافتن
conquer U پیروزی یافتن بر
conquering U پیروزی یافتن بر
tensing U تشدید یافتن
come through U وقوع یافتن
bunchout U برامدگی یافتن
center U تمرکز یافتن
circumfuse U گسترش یافتن
come off U تحقق یافتن
expands U بسط یافتن
expanding U بسط یافتن
expand U بسط یافتن
attains U دست یافتن
attaining U دست یافتن
recuperated U بهبودی یافتن
attained U دست یافتن
attain U دست یافتن
come off U وقوع یافتن
come round U شفا یافتن
break out U شیوع یافتن
conquers U پیروزی یافتن بر
centralisation U مرکزیت یافتن
transcending U برتری یافتن
transcended U برتری یافتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com