English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dog paddle U شنای به پشت با حرکت پا وبدون بیرون امدن بازو از اب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to turn out U بیرون دادن بیرون کردن سوی بیرون برگرداندن بیرون اوردن امدن
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
hovercraft U رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
hovercrafts U رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
fin U جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
fins U جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
shoot-out U بیرون امدن
emerged U بیرون امدن
pull-outs U بیرون امدن
to run out U بیرون امدن
shoot out U بیرون امدن
to shoot forth U بیرون امدن
issue U بیرون امدن
issued U بیرون امدن
extrudes U بیرون امدن
to come out U بیرون امدن
extruded U بیرون امدن
emerges U بیرون امدن
issues U بیرون امدن
to chop out U بیرون امدن
to puff out U پف پف بیرون امدن
pull out U بیرون امدن
extrusion U بیرون امدن
extrude U بیرون امدن
emerge U بیرون امدن
shoot forth U بیرون امدن
to get over U بیرون امدن
pull-out U بیرون امدن
emerging U بیرون امدن
extruding U بیرون امدن
shoot-outs U بیرون امدن
exuding U بیرون امدن افشاندن
transpire U بیرون امدن نشرکردن
transpiring U بیرون امدن نشرکردن
transpires U بیرون امدن نشرکردن
exude U بیرون امدن افشاندن
exuded U بیرون امدن افشاندن
transpired U بیرون امدن نشرکردن
exudes U بیرون امدن افشاندن
protruded U بیرون انداختن پیش امدن
let out U اجازه بیرون امدن دادن
protrude U بیرون انداختن پیش امدن
protrudes U بیرون انداختن پیش امدن
protruding U بیرون انداختن پیش امدن
emanate U سرچشمه گرفتن بیرون امدن
emanated U سرچشمه گرفتن بیرون امدن
emanates U سرچشمه گرفتن بیرون امدن
emanating U سرچشمه گرفتن بیرون امدن
hatched U تخم دادن جوجه بیرون امدن
to wriggle one's way U بزحمت ازمیان گروهی بیرون امدن
pullout U لحظه بیرون امدن موج سواراز اب
hatch U تخم دادن جوجه بیرون امدن
to pull out U از واگن خانه یا ایستگاه بیرون امدن
roll out U ازتختخواب بیرون امدن گسترده شدن
hatches U تخم دادن جوجه بیرون امدن
project U ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
projected U ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
projects U ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
variable camber flap U فلپی که نیمرخ ان هنگام بیرون امدن تغییر میکند
bends U بیرون امدن حبابهای گاز ازبافتهای بدن و اختلال درگردش خون
disforest U ازحال جنگلی بیرون امدن ازرعایت قانون جنگل هامعاف کردن
printwheel U چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود
to puff up U کپه کپه بیرون امدن
ended U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ends U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
end U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
blank check U سندامضاء شده وبدون متن
gothicize U زمخت وبدون فرافت کردن
dumb show U نمایش صامت وبدون حرف
shinplaster U اسکناس کم ارزش وبدون پشتوانه
crawled U شنای کرال
crawls U شنای کرال
crawl U شنای کرال
butterfly U شنای پروانه
trudgen stroke U شنای کرال
sidestroke U شنای پهلو
individual medley U شنای مختلط
butterflies U شنای پروانه
underneath swimming U شنای زیرابی
dog paddle U شنای سگی
breaststroke U شنای قورباغه
breaststroke U شنای پروانه
backstroke U شنای پشت
syncopation U رقص یا اهنگ سبک وبدون ضرب
middlebrow U شخص با سواد وبدون تحصیلات عالیه
canoe U قایق باریک وبدون بادبان وسکان
inert mine U مین بی اثر وبدون خرج تلاش
tough minded U دارای فکر خشن وبدون احساسات
tabula rasa U فکر ساده وبدون تصور اطفال
clownish U دارای رفتار زمخت وبدون اداب
canoes U قایق باریک وبدون بادبان وسکان
pinule U پرهء شنای ماهی
individual medleyist U شناگر شنای مختلط
medleyist U شناگر شنای مختلط
baths U استخر شنای سرپوشیده
pinnule U پرهء شنای ماهی
dog paddle U شنای سگی کردن
racing backstroke U مسابقه شنای پشت
dog paddle U شنای اشخاص مبتدی
freestyler U شناگر شنای ازاد
dabbler U دوستدارصنایع زیباکه ازروی بوالهوسی وبدون تمرکزانهارادنبال می
to strain at a gnat U ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
medleys U شنای مختلط 002 تا 004متر
medley U شنای مختلط 002 تا 004متر
scissor kick U پای قیچی در شنای پهلو
frog kick U شنای پروانه بت پای قورباغه
dolphin kick U شنای پروانه با پای دلفین
goose-stepping U رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
goose-stepped U رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
goose-step U رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
goose-steps U رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
freestyle U شنای ازادمسابقه تیراندازی با روش ازاد
flippers U پرده یا عضو شنای حخیوانات دریایی
surface dive U غوص گرفتن در حال شنای درسطح اب
flipper U پرده یا عضو شنای حخیوانات دریایی
catchall U بخشی که شامل مواد مختلف وبدون دسته بندی باشد
p sexual relations U امیزش جنسی بطورهرج مرج وبدون رعایت ائین عروسی
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
kickboard U تخته شنای 07 سانتیمتری برای کمک به نواموز
witjout U بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا
impulsive U کسیکه از روی انگیزه انی وبدون فکر قبلی عمل میکند
intuitionalism U عقیده به اینکه برخی حقایق را میتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
intuitionism U عقیده به اینکه برخی حقایق رامیتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
chiaroscuro U نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود
brachium U بازو
the humeral bone U بازو
forearms U بازو
humeeerus U بازو
forearm U بازو
upper arm U بازو
grain U بازو
arm U بازو
humerus U استخوان بازو
brassart U زره بازو
humeri U استخوان بازو
patent anchor U لنگر بی بازو
humeruses U استخوان بازو
muscular strength U زور بازو
armbands U بازو بند
humeeerus U استخوان بازو
the humeral bone U استخوان بازو
armband U بازو بند
extravasate U ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
eject U بیرون راندن بیرون انداختن
ejects U بیرون راندن بیرون انداختن
ejecting U بیرون راندن بیرون انداختن
extrusion U بیرون اندازی بیرون امدگی
outward bound U عازم بیرون روانه بیرون
ejected U بیرون راندن بیرون انداختن
arm wrestling U مسابقه نیروی بازو
brachio <prefix> U وابسته به بازو [پزشکی]
chevrons U دستکش ارم بازو
shovel pass U پاس از زیر بازو
cubitus U ساعد پیش بازو
wrist wrestling U مسابقه نیروی بازو
chevron U دستکش ارم بازو
hen hawk U ضربه از زیر بازو
brachium U هر عضوی شبیه بازو
shovel pass U پاس اززیر بازو
chevrons U درجه نظامی روی بازو
chevron U درجه نظامی روی بازو
armless <adj.> U بی بازو [در آخر جمله می آید]
open faced U دارای سیمای بازو بی تزویر
arm hand steadiness test U ازمون استواری دست و بازو
more power to your elbow U خدازور بازو بشما بدهد
overarm U بالا اوردن بازو تا بالای شانه
change up U جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
change of pace U جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
jackknife U بازو بسته شونده شیرجه رفتن
play by ear <idiom> U توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
section U بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
sections U بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
extending U کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
extend U کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
lunged U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunges U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
extends U کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
lunge U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
scooping U شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
front raise U تمرین با دنبل از ناحیه ران تاشانه و ساعد روی بازو
swing bar U اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
swing bell U اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
scoops U شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
thrusts U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrust U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusting U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
scooped U شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scoop U شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
medley relay U مسابقه شنای امدادی مختلط 4 در001 متر دو امدادی بامسافتهای مختلف
bar printer U چاپگری که در آن حروفی که روی بازو هستند به کاغذ می چسبند یا چاپ می شوند
master slave manipulator U بازو و دست خودکار که به وسیله اپراتوراز فاصله دوری هدایت میشود
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
Easy does it . U یواش یواش ( آرام وبدون عجله )
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com