English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
electric foil U شمشیر فویل با نوک برقدار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
foil U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
covered U گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
double U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled up U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
alive U برقدار
lived U برقدار
live U برقدار
live wires U سیم برقدار
live wire U سیم برقدار
foilsman U شمشیرباز فویل
foilist U شمشیرباز فویل
electric eal U ماهی برقدار
blade U شمشیر
bilbo U شمشیر
bolo U شمشیر
bilboa U شمشیر
sword U شمشیر
swords U شمشیر
spits U شمشیر
spurtle U شمشیر
spit U شمشیر
swordsman U شمشیر زن
rapiers U شمشیر دودم
baldric U بند شمشیر
at the point of the sword U بدم شمشیر
swordplay U فن شمشیر بازی
scabbard U غلاف شمشیر
rapier U شمشیر دودم
scabbards U غلاف شمشیر
claymore U شمشیر دودمه
daito U شمشیر بزرگ
swordlike U شمشیر مانند
swordsman U شمشیر باز
swordsmanship U شمشیر بازی
to carry sword U شمشیر جستن
tucker U شمشیر ساز
sword knot U شرابه شمشیر
sword fish U شمشیر ماهی
fencer U شمشیر باز
foilsman U شمشیر باز
gladiate U شمشیر مانند
sabre cut U زخم شمشیر
sword cut U زخم شمشیر
sword cutter U شمشیر ساز
sword dance U رقص شمشیر
fences U شمشیر بازی
steeling U شمشیر پولادی
handles U قبضه شمشیر
steels U شمشیر پولادی
handle U قبضه شمشیر
pommel U قبه شمشیر
With a stork of the sword. U با ضرب شمشیر
foibles U تیغه شمشیر
hilts U دسته شمشیر
steeled U شمشیر پولادی
steel U شمشیر پولادی
hilt U دسته شمشیر
pommels U قبه شمشیر
swordfish U شمشیر ماهی.
swordfishes U شمشیر ماهی.
blade U تیغه شمشیر
fence U شمشیر بازی
foible U تیغه شمشیر
point d'arret U نوک چنگالی شمشیر
in line U شمشیر در وضع حمله
stoccata U پرتاب با ضربه شمشیر
falchion U شمشیر کوتاه و پهن
curtle ax U شمشیر کوتاه وسنگین
stoccado U پرتاب با ضربه شمشیر
sword play U مهارت در بکارگیری شمشیر
toledo U شمشیر ابدارمصنوع تولدو
scimitar U شمشیر هلالی شکل
curtal ax U شمشیر کوتاه وسنگین
academic assault شمشیر بازی نمایشی
action on the blade U تماس با شمشیر حریف
fences U شمشیر بازی کردن
fence U شمشیر بازی کردن
backsword U شمشیر یک لبهء برنده
double touch U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
partizan U شمشیر پهن ودسته بلند
sabre cut U زخم شوشکه ضربه شمشیر
foibles U نیمی از شمشیر از وسط تانوک
engagements U تماس دو تیفه شمشیر درگارد
engagement U تماس دو تیفه شمشیر درگارد
foin U فرو بردن شمشیر یا نیزه
foible U نیمی از شمشیر از وسط تانوک
sword dance U اجرای رقص در اطراف شمشیر
The pen is mightier than the sword. <proverb> U قلم قدرتمندتر از شمشیر است .
weaknesses U ناحیه نزدیک نوک شمشیر
double hi U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
counter parry U دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
weakest U ناحیه نزدیک نوک شمشیر
circular parry U دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
partisan U شمشیر پهن ودسته بلند
weaker U ناحیه نزدیک نوک شمشیر
partisans U شمشیر پهن ودسته بلند
weak U ناحیه نزدیک نوک شمشیر
fortes U نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
directors U مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
bind U کنارزدن شمشیر حریف بطرف بدن او
binds U کنارزدن شمشیر حریف بطرف بدن او
sabers U شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
sabre U شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
sabres U شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
handle U قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
director U مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
To behead ( decapitate ) someone . U کسی را گردن زدن (با شمشیر وغیره )
forte U نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
acinaces U شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
croise U عبور تیغه شمشیر به شکل خاص
compound parry U دفع شمشیر حریف با دو حرکت یا بیشتر
manipulators U گرفتن شمشیر با شست وانگشت ابهام
guards U کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guarding U کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guard U کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
change of engagement U وادار کردن حریف به تغییرمسیر شمشیر
line of engagement U ناحیهای از سینه که روبروی شمشیر قراردارد
handles U قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
saber U شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
touches U برخورد شمشیر به بدن ضربه فنی کشتی
touch U برخورد شمشیر به بدن ضربه فنی کشتی
scimitar U شمشیر کارد دسته دراز ونوک برگشته
tuck U درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
tucking U درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
tucks U درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
barong U یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
pommels U قسمت فلزی پشت دسته شمشیر دستگیرههای خرک
opposition U حرکت شمشیرباز ضمن تماس با شمشیر حریف تقابل
ceding parry U کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
pommel U قسمت فلزی پشت دسته شمشیر دستگیرههای خرک
dubs U باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطاکردن
counter disengagement U حرکت شمشیر به دور شمشیرحریف برای مواجهه درمسیر قبلی
dubbed U باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطاکردن
dub U باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطاکردن
curtana U شمشیر رحمت :شمشیربی نوکی که درتاج گذاری پادشاهان انگلیس پیشاپ
glides U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glided U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glide U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com