English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
job U شماره یک کار در صف که منتظر پردازش است
jobs U شماره یک کار در صف که منتظر پردازش است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tasks U ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
task U ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
queued U لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
queue U لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
queueing U لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
queues U لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
demanded U پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demands U پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demand U پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
queued U مدت زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال منتظر بمانند
queues U صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
queueing U مدت زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال منتظر بمانند
queueing U صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
buffer U فضایی موقت ذخیره سازی برای دادهای که منتظر پردازش است
queue U صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
queued U صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
queue U مدت زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال منتظر بمانند
sequential access U صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
queues U مدت زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال منتظر بمانند
qsam U صف بلاکهای منتظر برای پردازش که با استفاده روش دستیابی تربیتی بازیابی میشود
job U فایل حاوی کارها با نام کارها که منتظر پردازش هستند
jobs U فایل حاوی کارها با نام کارها که منتظر پردازش هستند
address شماره ای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
standbys U منتظر عملیات ماندن منتظر باشید
standby U منتظر عملیات ماندن منتظر باشید
caretaker status U وضعیت منتظر استفاده تاسیسات ذخیره تاسیسات منتظر اشغال
station number U شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
DTMF U روش شماره گیری با دستگاه تلفن که در آن هر شماره یک TONE ایجاد میکند مقایسه شود با Pulse Dialling
count off U شمارش به ترتیب شماره بترتیب شماره " بشمار "
cleek U چوب شماره 4 چوبی یا اهن شماره 1 گلف
they exceeded us in number U شماره انها از شماره مابیشتر بود
postprocessor U برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است
photocomposition U کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
interactive processing U پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
backing U رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
anisandrous flower U گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگی ان برابر باشد
an isaiah flower U گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگیهای ان برابر باشد
lay reference number U شماره ترتیب کاشتن مین شماره مشخصات مین کاشته شده
batches U 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batch U 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
gpr U ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
edp U پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
pipeline U اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipelines U اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
military impedimenta U شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
centralized data processing U پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
distributed processing system U سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
trray U منتظر
expectant of U منتظر
anticipatory U منتظر
waiting U منتظر
inexpectant U نا منتظر
anticipator U منتظر
wistful U منتظر
waiter U منتظر
anticipant U منتظر
waiters U منتظر
in line processing U پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
await U منتظر بودن
awaited U منتظر بودن
awaits U منتظر بودن
to look out U منتظر بودن
abhide U منتظر بودن
awaiting U منتظر بودن
trray U منتظر شدن
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
to look forward to something U منتظر چیزی شدن
i await you U منتظر شما هستم
hold breath U منتظر یک اتفاق بودن
hold one's horses <idiom> U باصبوری منتظر ماندن
on deck U دونده منتظر نوبت
hang about U در نزدیکی منتظر بودن
i pause for a reply U منتظر پاسخ هستم
to look for anything U منتظر چیزی شدن
sweat out <idiom> U با دلواپسی منتظر بودن
to wait for any one U منتظر کسی شدن
less than release unit U یکان منتظر حمل
stock number U شماره فنی انبار شماره انبار
expects U انتظار داشتن منتظر بودن
abides U منتظر شدن وفا کردن
mark time <idiom> U منتظر وقوع چیزی بودن
stick around <idiom> U همین دوروبر منتظر ماندن
await U منتظر شدن انتظار داشتن
expecting U انتظار داشتن منتظر بودن
awaiting U منتظر شدن انتظار داشتن
abide U منتظر شدن وفا کردن
awaits U منتظر شدن انتظار داشتن
expected U انتظار داشتن منتظر بودن
awaited U منتظر شدن انتظار داشتن
expect U انتظار داشتن منتظر بودن
abided U منتظر شدن وفا کردن
to wait for a favorable opportunity U منتظر یک فرصت مطلوب بودن
bide one's time <idiom> U صبورانه منتظر فرصت بودن
we watched for his arrival U منتظر ورود او شدیم یا بودیم
to look forward to something U با خوشحالی منتظر چیزی شدن
lie over U متمایل بودن منتظر ماندن
to feverishly look forward to something U با پرشوری و هیجان منتظر چیزی بودن
readying U که منتظر است تا قابل استفاده شود
I'm looking forward to seeing you again. U منتظر دیدار دوباره شما هستم.
readied U که منتظر است تا قابل استفاده شود
readies U که منتظر است تا قابل استفاده شود
to look forward to something excitedly U با پرشوری و هیجان منتظر چیزی بودن
ready U که منتظر است تا قابل استفاده شود
sleeps U وضعیت سیستم که منتظر سیگنال است
sleeping U وضعیت سیستم که منتظر سیگنال است
wait U چشم براه بودن منتظر شدن
cool one's heels <idiom> U به علت بی ادبی دیگران منتظر ماندن
waited U چشم براه بودن منتظر شدن
waits U چشم براه بودن منتظر شدن
he made me wait U مرا منتظر یا معطل نگاه داشت
sleep U وضعیت سیستم که منتظر سیگنال است
queued U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queue U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
readying U خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
To stand someone up . U کسی را قال گذاشتن ( منتظر ؟ معطل گذاردن )
queues U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
ready U خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
readies U خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
queueing U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
readied U خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
Do you think it advisable to wait here U آیا مصلحت هست که اینجا منتظر بمانیم
I'm really looking forward to the weekend. U من مشتاقانه منتظر تعطیلات آخر هفته هستم.
I'm looking forward to your next email. U من مشتاقانه منتظر ایمیل بعدی تان می شوم.
it will pay to wait U به منتظر شدنش نمیارزد صبر کردنش ارزش دارد
Time and tide wait for no man . <proverb> U زمان و جریان آب هرگز منتظر کسى نمى مانند.
I very much look forward to meeting you soon. U من خیلی مشتاقانه منتظر دیدار با شما به زودی هستم.
answer U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answers U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answering U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answered U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
inputted U دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید
input U دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید
contention U سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود
contentions U سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود
holds U بخشی از برنامه که تکراری میشود تا توسط عملی قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هسیم از صفحه کلید یا وسیله
hold U بخشی از برنامه که تکرار میشود تا توسط عمل قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هستیم از صفحه کلید یا وسیله
holds U بخشی از برنامه که تکرار میشود تا توسط عمل قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هستیم از صفحه کلید یا وسیله
hold U بخشی از برنامه که تکراری میشود تا توسط عملی قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هسیم از صفحه کلید یا وسیله
number U شماره
number generator U شماره زا
one U شماره یک
ten U شماره 01
dyad U شماره دو
code U شماره
file number U شماره صف
six U شماره شش
sixes U شماره شش
number U شماره
numbers U شماره
the t. number U شماره کل
line number U شماره خط
the total number U شماره کل
numerals U شماره
ones U شماره یک
numeral U شماره
three U شماره 3
threes U شماره 3
device number U شماره دستگاه
item number U شماره جنس
item number U شماره ردیف
serial number U شماره سریال
serial numbers U شماره سری
serial number U شماره سری
impluse action U انتخاب شماره
impluse stepping U انتخاب شماره
serial numbers U شماره پیاپی
numbered U شماره دار
back number U شماره کهنه
serial number U شماره پیاپی
job number U شماره کار
back numbers U شماره کهنه
numerale U شماره بردار
octavus U شماره هشت
ogdoad U شماره هشت
logs U شماره تلفن
part number U شماره قطعه
log U شماره تلفن
upshot U اخرین شماره
player's number U شماره بازیگر
numbering U شماره گذاری
number dialling U شماره گیری
extension U شماره فرعی
slugged U کد شماره صفحه
letter no U نامه شماره 5
slug U کد شماره صفحه
licence number U شماره پروانه
serial numbers U شماره سریال
personal U شماره تلفن ها
unity U شماره یک واحد
dialled U شماره گرفتن
dial up U شماره گیری
pressmark U شماره کتاب
evaluating U شماره یا عدد
case numbers U شماره بسته ها
booked U شماره بازیگرخطاکار
book U شماره بازیگرخطاکار
document number U شماره سند
by the number U با شماره بشمارید
enumeration U تعیین شماره
brassie U چوب شماره 2
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com