Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hypermeter
U
شعری که سبب یا هجای زائددر اخر دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
foot
هجای شعری
anapest
U
واحد شعری که مرکب از دوهجای کوتاه و یک هجای بلندباشد
paeon
U
وتدی که یک هجای دراز وسه هجاهای کوتاه دارد
amphibrach
U
شعر و نثری مرکب ازیک هجای بلند بین دو هجای کوچک
dactyl
U
کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
iamb
U
یک هجای کوتاه و یک هجای بلند
amphibrach
U
و یا یک هجای موکد بین دو هجای غیر موکد باشد
antepenult
U
هجای
poematic
U
شعری
versicular
U
شعری
parody
U
استقبال شعری
parodies
U
استقبال شعری
police licence
U
ضرورت شعری
graph
U
هجای کلمه
poetico philosophic
U
شعری و فلسفی
graphs
U
هجای کلمه
poetic
U
شعری نظمی
nonsense syllable
U
هجای بی معنا
capillary blood vessels
U
عروق شعری
poetical licence
U
ضرورت شعری
poetical works
U
اثار شعری
scansion
U
تقطیع شعری
scalar
U
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
hypercatalectic
U
دارای هجای زائد
rhythmicity
U
مراعات وزن شعری
paragoge
U
حرف یا هجای الحاقی
trigram
U
هجای بی معنی سه حرفی
centroid
U
قویترین هجای سطر
to set a poem to music
U
اهنگ برای شعری ساختن
syllabify
U
تقسیم به هجای مقطع کردن
to get the run of a metre
U
وزن شعری را فهمیدن یا پیداکردن
prize poem
U
شعری که جایزه برده است
bardolater
U
شیفته اشعار وسبک شعری شکسپیر
epilogist
U
کسیکه درپایان بازی شعری بخواندیانطقی اداکند
proceleusmatic foot
وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد.
proceleusmatic
U
وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد
iambic verse
U
شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
cantata
U
شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
cantatas
U
شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
oxytone
U
واژهای که این نشان روی هجای واپسین ان واقع شود
trochee
U
وتد یا قافیه دو هجایی که هجای اولش بلند یا موکدوهجای دومش کوتاه یاخفیف باشد
. The car is gathering momentum.
U
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears
<idiom>
U
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices
U
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears
U
دیوار موش دارد موش گوش دارد
heavy fighting is in progress
U
دارد
are there any remarks?
U
دارد
chains
U
دارد.
he is ill with fever
U
تب دارد
chain
U
دارد.
there is a time for everything
U
دارد
has
U
دارد
he has a rage for money
U
دارد
hast
U
او دارد
he has worms
U
دارد
multungulate
U
که بیش از دو سم دارد
But one leg to the fowl.
<proverb>
U
مرغ یک پا دارد .
I owe him a dept of gratitude.
U
حق بگردنم دارد
he speaks to the purpose
U
قصدی دارد
our library is well stocked
U
خوبی دارد
leek d;
[,vjvi ;i fv'ihd \ik ,
U
بزرگ دارد
walls have ears
U
گوش دارد
not a patch on
U
چه دخلی دارد
figure on
<idiom>
U
بستگی دارد به
what the odds
U
چه اهمیت دارد
there is a rumour that
U
شهرت دارد که
what hurt is there in that
U
چه زیانی دارد
There is a knack in it .
U
یک فنی دارد
the probability is
U
احتمال دارد
the reason is manifold
U
چنددلیل دارد
what matter?
U
چه اهمیت دارد
the reason is two fold
U
دودلیل دارد
Windows GDI
U
بیتی دارد
it is usual with him
U
عادت دارد
it is sufficiently stamped
U
کسرتمبر دارد
god is
U
خداوجود دارد
it has sides
U
سه پهلو دارد
he is 0 years old
U
او ده سال دارد
virus
U
وجود دارد
Buttonhole
U
کتی که در دو طرف دکمه دارد
he has a maggot in his head
U
وسواس دارد
he is fifty
U
تمام دارد
he tops .0 metres
U
یک مترونیم قد دارد
He has a day off.
U
او مرخصی دارد.
he has an a. to grind
U
مقصود دارد
he has an axe to grind
U
غرض دارد
it depends
[on]
U
بستگی دارد
[به]
There is something wrong with the ...
... عیب دارد.
viruses
U
وجود دارد
he has a spite against me
U
بامن لج دارد
the cat has nine lives
U
سگ هفت جان دارد
lengths
U
خط با طول جر حرف دارد
he bears out his name
U
اسم بامسمایی دارد
he has a loose tongue
U
دهان لقی دارد
to bring grist to the mill
U
نان دراب دارد
there removred revolution
U
شورشی که شهرت دارد
length
U
خط با طول جر حرف دارد
well and good
U
باشد چه ضرر دارد
He writes a legible ( beautiful ) hand .
U
خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
likelihood
U
احتمال کلی دارد
bigamist
U
زنی که دوشوهر دارد
The kettel is boiling.
U
قوری دارد می جوشد
significance
U
معنای مخصوص دارد
He takes my advice. He listens to me.
U
از من حرف شنوایی دارد
Does it matter if I dont come ?
U
اشکالی دارد اگرنیایم ؟
bigamists
U
زنی که دوشوهر دارد
he is in a hurry to go
U
عجله دارد برفتن
what is wrong with that?
U
مگراین چه عیبی دارد
what is that to you
U
به شما جه دخلی دارد
what does it meant
U
یعنی چه چه معنی دارد
battery
U
که یک باتری پشتیبان دارد
batteries
U
که یک باتری پشتیبان دارد
delectus
U
برای ترجمه دارد
He has influential contacts everywhere.
U
همه جا دست دارد
the work is in full swing
U
کاربخوبی جریان دارد
the switch is on
U
برق جریان دارد
double decker
U
هرچیزیکه دو لایه دارد
it is particularly difficult
U
یک اشکال بخصوصی دارد
it askes for attention
U
توجه لازم دارد
back
U
که یک باتری پشتیبان دارد
backs
U
که یک باتری پشتیبان دارد
It is much sought after
خیلی طالب دارد.
it is of frequent
U
خیلی مورد دارد
it is particularly difficult
U
یک دشواری ویژه دارد
it stand well with him
U
بامن نظرمساعدی دارد
it speaks well for him
U
بامن نظرمساعد دارد
it needs to be done carefully
U
اینکارتوجه لازم دارد
it is wringing
U
خیلی تراست یا اب دارد
it is worth 0 rials
U
ده ریال ارزش دارد
in all like
U
احتمال کلی دارد
bass
U
کسی که صدای بم دارد
basses
U
کسی که صدای بم دارد
the party is led by him
U
او بر ان حزب ریاست دارد
he has much merit
U
بسیار شایستگی دارد
he has much merit
U
خیلی قابلیت دارد
that word is obsolescent
U
ان واژه کم کم دارد مهجور
that bridge has openings
U
ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
tea is preferable to water
U
چایی بر اب ترجیح دارد
he insists on going
U
اصرار دارد برفتن
he is f. of money
U
پول فراوان دارد
rubrician
U
کتاب نماز دارد
he is in the know
U
اطلاع ویژه دارد
he is rightly named
U
اسم بامسمائی دارد
he keeps my a
U
حساب مراونگه می دارد
he must needs go
U
بیخوداصرار دارد برفتن
it is very important
U
بسیار اهمیت دارد
She has a subtle charm.
U
جذابیت ظریفی دارد
the export of ... is granted the premium.
U
صدور ... جایزه دارد.
He writes well . he wields a formidable pen .
U
قلم خوبی دارد
She has a lovely (nice) voice.
U
صدای قشنگه دارد
He is against
[opposed to]
me .
با من ضد است.
[ضدیت دارد]
She has engaging manners .
U
رفتار گیرایی دارد
How long is the ticket valid?
U
بلیت تا کی اعتبار دارد؟
There is only one condition attached to it .
U
فقط یک شرط دارد
Somebody is beating at (upon)the door.
U
یک کسی دارد در می زند
biased
U
آنچه اریب دارد
With his foul temper.
U
با اخلاق سگه که دارد
My hair is falling.
U
موهایم دارد می ریزد
She has a lovely ( nice ) voice.
U
صدای قشنگه دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea.
U
شهوت کلام دارد
She has a soft voice
U
صدای نرمی دارد
He is distantly related to us .
U
نسبت دوری با ما دارد
There is always a right way of doing everything.
U
هرکاری راهی دارد
Every flow must have its ebb.
<proverb>
U
هر فرازى نشیبى دارد.
There are two sides to every question .
<proverb>
U
هر مساله ای دو جنبه دارد.
She has a delightfully mellow voice .
U
صدای گرمی دارد
he has Roman nose
U
او بینی عقابی دارد
(not to be) sneezed at
<idiom>
U
ارزش داشتن را دارد
She has got regular teeth .
U
دندانهای منظمی دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure .
U
فشار خون دارد
There are ticks in every trade .
<proverb>
U
هر کار لمى دارد .
and there an end.
U
و پایان وجود دارد.
interne
U
یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
toggle
U
یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
administrators
U
تنظیم و نگهداری شبکه دارد
administrator
U
تنظیم و نگهداری شبکه دارد
toggles
U
یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
A cat has nine lives .
<proverb>
U
گربه هفت جان دارد .
liveryman
U
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
lunchroom
U
رستورانی که غذاهای مختصرواماده دارد
mission critical
U
که شرکت شما به آن بستگی دارد
mistress of cooking
U
زنی که در اشپزی دست دارد
multifunction
U
آنچه تابعهای متعددی دارد
NVRAM
U
ما میتواند اطلاعات را نگه دارد
A big head has a big ache.
<proverb>
U
سر بزرگ درد زیادى هم دارد.
ox frame
U
قابی که گوشههای چلیپایی دارد
letter head
U
کاغذیکه نشان چاپی دارد
landaulet n
U
گردونه کوچکی که پوششی دارد
irregular polygon
U
شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
it look like rain
U
گویا خیال باریدن دارد
it is marked with spots
U
نشان ان خالهایی است که دارد
kleptamaniac
U
کسی که جنون دزدی دارد
Is there a television?
U
آیا تلویزیون وجود دارد؟
Is there drinking water?
U
آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
Is there electricity?
U
آیا برق وجود دارد؟
requests
U
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
gig
U
درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
The price includes flights and accommodation.
U
بها پرواز و مسکن را در بر دارد.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com