English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
poetico philosophic U شعری و فلسفی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
skepsisŠskepticŠetc U شک فلسفی
philosophic U فلسفی
scepsis U شک فلسفی
philosophical U فلسفی
philosophize U فلسفی کردن
philosophical psychology U روانشناسی فلسفی
philosophizing U فلسفی کردن
philosophizes U فلسفی کردن
philosophised U فلسفی کردن
philosophises U فلسفی کردن
philosophising U فلسفی کردن
philosophized U فلسفی کردن
poematic U شعری
versicular U شعری
sects U مکتب فلسفی بخش
aristotelianism U سیستم فلسفی ارسطو
sect U مکتب فلسفی بخش
police licence U ضرورت شعری
poetical works U اثار شعری
poetical licence U ضرورت شعری
scansion U تقطیع شعری
poetic U شعری نظمی
foot هجای شعری
capillary blood vessels U عروق شعری
parody U استقبال شعری
parodies U استقبال شعری
rhythmicity U مراعات وزن شعری
hegelianism U مکتب فلسفی هگل فیلسوف المانی
idols of the theatre U اوهام ناشی از اصول و قواعدمنطقی و فلسفی
to set a poem to music U اهنگ برای شعری ساختن
to get the run of a metre U وزن شعری را فهمیدن یا پیداکردن
prize poem U شعری که جایزه برده است
bardolater U شیفته اشعار وسبک شعری شکسپیر
cantata U شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
iambic verse U شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
epilogist U کسیکه درپایان بازی شعری بخواندیانطقی اداکند
hypermeter U شعری که سبب یا هجای زائددر اخر دارد
cantatas U شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
anapest U واحد شعری که مرکب از دوهجای کوتاه و یک هجای بلندباشد
platonize U پیروی از روش افلاطونی استدلال فلسفی افلاطونی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com