Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
radial
U
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
radials
U
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aeronautical station
U
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
radio range station
U
ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
radio range
U
ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
aerial navigation
U
ناوبری هوایی
air plot
U
نقشه ناوبری هوایی
aeronautical chart
U
نقشه ناوبری هوایی
tactical air navigation
U
رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
aeronautical plotting chart
U
نقشه مخصوص ناوبری هوایی
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
augmentation support set
U
دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
aeronautical information overprint
U
اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
all weather air station
U
ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
exposure station
U
ایستگاه هوایی
exposure station
U
ایستگاه عکاسی هوایی
forward air control post
U
ایستگاه کنترل هوایی جلو
freddie
U
اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
navigation mode
U
روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
tacan
U
نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
piloting
U
ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
camera station
U
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
inertial navigation
U
سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
primary
U
وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod
U
روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell
U
مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up
U
استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
string
U
یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
magnetic induction
U
چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
transponder
U
تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
grid navigation
U
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
mediums
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
softest
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
soft
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
medium
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
ferromagnetic material
U
هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tapes
U
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape
U
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
tapes
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic ink character recognition
U
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
degauss
U
پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
record
U
گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
taped
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
magnetic skin effect
U
جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
actinoid
U
شعاعی
radiant
U
شعاعی
stellular
U
شعاعی
radials
U
شعاعی
radial
U
شعاعی
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
radial road
U
راه شعاعی
triradiate
U
سه شاخه سه شعاعی
radial play
U
بازی شعاعی
radial potential
U
پتانسیل شعاعی
radium block
U
بلوک شعاعی
actinomorphous
U
بشکل شعاعی
radial velocity
U
سرعت شعاعی
radius block
U
بلوک شعاعی
radial velocity
U
تندی شعاعی
radius vector
U
بردار شعاعی
radius milling
U
فرزکاری شعاعی
radial motor
U
موتور شعاعی
shifted
U
تغییرمحل شعاعی
radial bearing
U
یاطاقان شعاعی
radial ball bearing
U
بلبرینگ شعاعی
radial cut
U
برش شعاعی
radial section
U
برش شعاعی
shifts
U
جابجایی شعاعی
shift
U
تغییرمحل شعاعی
cartwheel antenna
U
انتن شعاعی
shifts
U
تغییرمحل شعاعی
actinomorphic
U
بشکل شعاعی
shift
U
جابجایی شعاعی
shifted
U
جابجایی شعاعی
radial flow
U
جریان شعاعی
radial stress
U
تنش شعاعی
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
magnetic blowout
U
خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
actinomorphous
U
دارای تقارن شعاعی
one port radial pump
U
تلمبه شعاعی یک پرهای
actinomorphic
U
دارای تقارن شعاعی
radial flow pump
U
تلمبه با جریان شعاعی
radial quantum number
U
عدد کوانتومی شعاعی
radial probability distribution
U
توزیع احتمال شعاعی
radial probability density
U
چگالی شعاعی احتمالی
bench type radial
U
میز نوع شعاعی
radial deformation
U
تغییر شکل شعاعی
radial flow turbine
U
توربین با جریان شعاعی
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
permalloy
U
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
blade station
U
موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
hypotrophy
U
رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی
universal drafting machine
U
خط کش ناوبری
navigation
U
ناوبری
navigating bridge
U
پل ناوبری
magnaflux
U
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
aids to navigation
U
کمکهای ناوبری
dead reckonning
U
ناوبری کور
pilot
U
ناوبری کردن
pilot
U
راهنمای ناوبری
piloted
U
ناوبری کردن
pilots
U
ناوبری کردن
pilots
U
راهنمای ناوبری
radio navigation
U
ناوبری رادیویی
piloted
U
راهنمای ناوبری
inertial navigation
U
ناوبری لختی
coast
U
ناوبری کرانهای
coasts
U
ناوبری کرانهای
navigation light
U
چراغهای ناوبری
bathymetric navigation
U
ناوبری ژرفایافتی
celestial navigation
U
ناوبری نجومی
electronic navigation
U
ناوبری الکترونیکی
navigates
U
ناوبری کردن
navigated
U
ناوبری کردن
navigate
U
ناوبری کردن
navigating
U
ناوبری کردن
satellite navigation
U
ناوبری ماهوارهای
magnetic reluctance
U
مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic flow
U
فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic deflector
U
یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic ritation
U
گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
dead reckonning tracer
U
میز ناوبری کور
omega
U
سیستم ناوبری امگا
navigational aids
U
وسایل کمک ناوبری
hyperbolic navigation system
U
روش ناوبری هذلولی
aids to navigation
U
وسایل کمک ناوبری
navigational grid
U
شبکه کمکی ناوبری
day beacon
U
برج ناوبری روز
navigational grid
U
بادزن کمک ناوبری
inertial navigation system
U
سیستم ناوبری ماندی
stellar inertial navigation
U
ناوبری لختی ستارهای
tacan
U
سیستم ناوبری تاکان
subsurface navigation
U
ناوبری زیر سطحی
vector
U
مسیر ناوبری هواپیما
vectors
U
مسیر ناوبری هواپیما
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
celestial navigation
U
ناوبری بااستفاده از صور فلکی
radio navigation
U
ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
piloting
U
ناوبری در کنار ابهای ساحلی
astro tracker
U
وسیله ناوبری خودکار نجومی
visual flight
U
پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
plotting chart
U
نقشه ناوبری هواپیما یاکشتی
day beacon
U
برج ناوبری مورد استفاده درروز
coasting
U
ناوبری کرانهای navigation coasting :syn
hyperbolic navigation
U
ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
aeronautical plotting chart
U
نقشه مخصوص رسم مسیر ناوبری
magnetic flux density
U
چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
dead reckonning tracer
U
وسایل ناوبری کور در دریا میز ردنگاری
situation indicator
U
دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
shoran
U
نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه
pseudostereo
U
ناوبری همزمان و هماهنگ موشک در سمت و ارتفاع
pseudopursuit navigation
U
ناوبری و هدایت موشک فقط در سمت هدف
pursuit navigation
U
ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
declinating station
U
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
radar danning
U
ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com