Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
device
U
شعار دستگاه
devices
U
شعار دستگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
motto
U
شعار
impresa
U
شعار
mantra
U
شعار
emblems
U
شعار
emblem
U
شعار
catch
U
شعار
mottoes
U
شعار
mottos
U
شعار
life motto
U
شعار زندگی
sloganeer
U
شعار پرداز
watchworld
U
شعار حزبی
sloganeer
U
شعار ساز
watchword
U
شعار حزبی
advertising claim
U
شعار تبلیغ
watchwords
U
شعار حزبی
slogan
U
تکیه کلام شعار
slogans
U
تکیه کلام شعار
catch phrase of catchline
U
شعار جذب مشتری
rah rah
U
دارای روحیه دانشجویی شعار دهنده برای دانشکده هورا هورا گفتن
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
placard
U
حمل یا نصب اعلان شعار حمل کردن
placards
U
حمل یا نصب اعلان شعار حمل کردن
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
telephone repeater
U
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan
U
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism
U
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant
U
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
appurtenance
U
دستگاه
teams
U
یک دستگاه
appliances
U
دستگاه
device code
U
کد دستگاه
units
U
یک دستگاه
appliance
U
دستگاه
machine
U
دستگاه
team
U
یک دستگاه
unit
U
دستگاه
system
U
دستگاه
unit
U
یک دستگاه
units
U
دستگاه
systems
U
دستگاه
device
U
دستگاه
mechanism
U
دستگاه
utensil
U
دستگاه
instrument
U
دستگاه
plants
U
دستگاه
plant
U
دستگاه
utensils
U
دستگاه
mechanisms
U
دستگاه
devices
U
دستگاه
nervous system
U
دستگاه پی
organ system
U
دستگاه
apparatus
U
دستگاه
nervous systems
U
دستگاه پی
set
U
دستگاه
equipment
U
دستگاه
setting up
U
دستگاه
machines
U
دستگاه
installation
U
دستگاه
installations
U
دستگاه
sets
U
دستگاه
machined
U
دستگاه
audio device
U
دستگاه سمعی
curler
U
دستگاه فرزنی
brick moulding
U
دستگاه خشتزنی
automatic controller
U
دستگاه فرمان
gun
U
دستگاه تزریق
prime movers
U
دستگاه محرک
fifth column
U
دستگاه جاسوسی
prime mover
U
دستگاه محرک
nervous systems
U
دستگاه عصبی
nervous system
U
دستگاه عصبی
blasting machine
U
دستگاه ترکش
blooming roll
U
دستگاه نوردشمشه
bracing system
U
دستگاه مهاربندی
bradyscope
U
دستگاه کندنما
leverage
U
دستگاه اهرمی
breating apparatus
U
دستگاه دم زدن
breating apparatus
U
دستگاه تنفس
blasting machine
U
دستگاه انفجار
blanck cutting
U
دستگاه منگنه
binary device
U
دستگاه دو حالته
automatic machine
U
دستگاه خودکار
automatics
U
دستگاه خودکار
two unit system
U
دستگاه دو برقی
triclinic system
U
دستگاه سه شیب
automatic
U
دستگاه خودکار
transmission system
U
دستگاه انتقالی
transfer machine
U
دستگاه انتقال
bistable device
U
دستگاه دوپایا
breech mechanism
U
دستگاه کولاس
air exhausting plant
U
دستگاه خلاء
abel closed tester
U
دستگاه ابل
telegraphs
U
دستگاه تلگراف
telegraphed
U
دستگاه تلگراف
telegraph
U
دستگاه تلگراف
virtual machine
U
دستگاه مجازی
x ray apparatus
U
دستگاه رونتگن
anaglyphoscope
U
دستگاه ژرفانما
anaglyptoscope
U
دستگاه ژرفانما
telegraphing
U
دستگاه تلگراف
accept machine
دستگاه پذیرنده
after burner
U
دستگاه پس سوز
absorption apparatus
U
دستگاه جذب
active device
U
دستگاه فعال
active device
U
دستگاه کنشی
aerator
U
دستگاه بخور
idiot box
<idiom>
U
دستگاه تلوزیون
aerometeorograph
U
دستگاه هوانگار
abrasive cutting machine
U
دستگاه برش
analog device
U
دستگاه قیاسی
robots
U
دستگاه خودکار
vestibular system
U
دستگاه دهلیزی
asymmetric system
U
دستگاه بی تقارن
asynchronous device
U
دستگاه ناهمگام
asynchronous device
U
دستگاه غیرهمزمان
ventilatory system
U
دستگاه تهویهای
robot
U
دستگاه خودکار
appendages
U
دستگاه فرعی
appendage
U
دستگاه فرعی
retort
U
دستگاه تقطیر
power plants
U
دستگاه تولیدنیروی
power plant
U
دستگاه تولیدنیروی
apparatus
U
الت دستگاه
guns
U
دستگاه تزریق
analog device
U
دستگاه انالوگ
welding set
U
دستگاه جوش
anti interference device
U
دستگاه ضد تداخل
water still
U
دستگاه تقطیر اب
retorts
U
دستگاه تقطیر
armature winder
U
دستگاه ارمیچرپیچ
curlers
U
دستگاه فرزنی
recording instrument
U
دستگاه ضبط
pointing device
U
دستگاه اشاره گر
honing machine
U
دستگاه سنگ
i.f.f. system
U
دستگاه تشخیص
identification of friend from foe
U
دستگاه تشخیص
illuminator
U
دستگاه روشنایی
permeameter
U
دستگاه نفوذسنج
induction current instrument
U
دستگاه القائی
induction instrument
U
دستگاه القائی
peripheral device
U
دستگاه جنبی
passive device
U
دستگاه منفعل
papalism
U
دستگاه پاپ
input device
U
دستگاه ورودی
hexagonal system
U
دستگاه شش گوشهای
polyphase system
U
دستگاه چندفاز
power saw
U
دستگاه اره
evaporator
U
دستگاه اب شیرین کن
receiving set
U
دستگاه گیرنده
rail cambering machine
U
دستگاه ریل خم کن
radio set
U
دستگاه رادیو
folding machine
U
دستگاه خم کاری
quantized system
U
دستگاه کوانتایی
punching machine
U
دستگاه پانچ
punching machine
U
دستگاه منگنه
puller
U
دستگاه کشش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com