English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
buddy breathing U شرکت 2 نفر در یک کپسول هوا در زیر اب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cachet U کپسول
capsule U کپسول
capsules U کپسول
letterheads U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
microphone capsule U کپسول دهنی
gas from cylinder U گاز کپسول
gas bubbler U کپسول گاز
theca U پوشش کپسول
microphone button U کپسول میکروفون
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
spermatophore U کپسول یا کیسه منی
high pressure cylinder U کپسول فشار قوی
hand extinguisher U کپسول اتش نشانی
blasting cap U کپسول دمندگی یا اتشباری
acapsular U بی حقه بدون کپسول
encapsulates U بصورت کپسول دراوردن
air tank U کپسول هوای غواصی
fire extinguisher U کپسول اتش نشانی
fire extinguishers U کپسول اتش نشانی
encapsulating U بصورت کپسول دراوردن
encapsulate U بصورت کپسول دراوردن
capsular U دارای خصوصیات کپسول مجوف
thecal U دارای پوشش کپسول دار
thecate U دارای پوشش کپسول دار
telephone transmitter U میکروفن تلفن کپسول دهنی
constituent company U شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company U شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
prill U بصورت کپسول دراوردن سیال وجاری ساختن
k valve U شیر ساده روی کپسول هوای غواصی
septicidal U مربوط به کپسول میوه که ازطول خود شکفته شود
j valve U سوپاپ کپسول هوای غواص که بطور خودکار بسته شود
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company U شرکت مادر شرکت مرکزی
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource U به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
pyxidium U کپسول گیاهی که نیمی از ان در اثر شکفتن بازواز نیم پایینش جدا میگردد مجری
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
housed U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
body corporate U شرکت شرکت سهامی
business group U شرکت سهامی [شرکت]
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
gas bottle U سیلندر گاز کپسول گاز
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
corporation U شرکت
consociation U شرکت
participation U شرکت
concerns U شرکت
concern U شرکت
partnership U شرکت
partnerships U شرکت
enterprise U شرکت
associations U شرکت
association U شرکت
enterprises U شرکت
cahoot U شرکت
businesses U شرکت
business U شرکت
corporations U شرکت
company U شرکت
housed U شرکت
contribution U شرکت
firm U شرکت
fellowsh U شرکت
incorporation U شرکت
firmer U شرکت
firmest U شرکت
houses U شرکت
house U شرکت
firms U شرکت
hand U شرکت
EIS U ول شرکت
companies U شرکت
contributions U شرکت
handing U شرکت
aiding and abetting U شرکت در جرم
participating U شرکت کننده
house flag U پرچم شرکت
affiliated company U شرکت وابسته
airlines U شرکت هواپیمایی
C.O U مخفف شرکت
go into U شرکت کردن در
giant corporation U شرکت بزرگ
parcenary U شرکت در ارث
holding company U شرکت مرکزی
general partnership U شرکت تضامنی
acting company U شرکت عامل
winding up U انحلال شرکت
holding company U شرکت مالک
airline U شرکت هواپیمایی
corporatism U شرکت گرایی
insurance company U شرکت بیمه
joint stock company U شرکت سهامی
voluntary partnership U شرکت اختیاری
memorandum of association U اساسنامه شرکت
principals U شرکت اصلی
principal U شرکت اصلی
memorandom of association U اساسنامه شرکت
joint stock U شرکت سهامی
ncr corporation U شرکت NCR
joint-stock company U شرکت سهامی
joint-stock companies U شرکت سهامی
private enterprise U شرکت خصوصی
play ball with someone <idiom> U شرکت منصفانه
sit in on <idiom> U شرکت درجلسه
society U شرکت کمیته
societies U شرکت کمیته
subsidiary U شرکت تابعه
subsidiaries U شرکت تابعه
intel corporation U شرکت اینتل
invalidation of company U بطلان شرکت
inveluntary partnership U شرکت قهری
microsoft corporation U شرکت مایکروسافت
unlimited liability company U شرکت تضامنی
economic unit U خانوار شرکت
cooperative society U شرکت تعاونی
mutual company U شرکت تعاونی
cooperative company U شرکت تعاونی
cooperative U شرکت تعاونی
private company U شرکت خصوصی
participative U شرکت کننده
compulsory partnership U شرکت قهری
participable U شرکت بردار
participable U شرکت کردنی
shipping agent U شرکت حمل
company union U اتحادیه شرکت
corporate appraisal U ارزیابی شرکت
corporately U بصورت شرکت
electric company U شرکت برق
private corporation U شرکت خصوصی
doctor to the company U پزشک شرکت
dissolution of partner ship U فسخ شرکت
winding up of a company U انحلال شرکت
dissolution of a company U انحلال شرکت
proportional liability partnership U شرکت نسبی
datapro U یک شرکت تحقیقاتی
proprietary company U شرکت خصوصی
employer's liability insurance company U شرکت بیمه
corporativism U شرکت گرایی
company secretary U منشی شرکت
company seal U مهر شرکت
company network U شبکه شرکت
parent company U شرکت اصلی
parent company U شرکت مادر
associativity U شرکت پذیری
associative U شرکت پذیر
to play at U شرکت کردن در
associated company U شرکت وابسته
artieles of association U شرکت ناور
articles of assosiation U اساسنامه شرکت
article of association U اساسنامه شرکت
article of a company U اساسنامه شرکت
to sit out U شرکت نداشتن در
trading company U شرکت تجارتی
pall bearer U شرکت میکند
company law U قوانین شرکت
shipping company U شرکت کشتیرانی
commercial firm U شرکت تجارتی
commercial company U شرکت تجاری
sit out U شرکت نداشتن در
civil partnership U شرکت مدنی
champerty U شرکت در دعوا
certificate of incorporation U شرکت نامه
stock company U شرکت سهامی
subsidiary company U شرکت فرعی
take a hand at U شرکت کردن در
tandy corporation U شرکت Tandy
branch of a company U شعبه شرکت
parcenary U شرکت مشاع
unity U وحدت شرکت
share [in] U شرکت [سهم] [در]
assist U شرکت جستن
a stand-alone company U یک شرکت مستقل
to take part [in] U شرکت داشتن [در]
entry U شرکت کننده
equity U حق صاحبان شرکت
equities U حق صاحبان شرکت
participation U شرکت در جرم
participation U شرکت کردن
assisted U شرکت جستن
contributors U شرکت کننده
founder U موسس شرکت
foundered U موسس شرکت
partake U شرکت کردن
entrepreneurs U موسس شرکت
foundering U موسس شرکت
entrepreneur U موسس شرکت
liquidation U تصفیه شرکت
partnership U شرکت تضامنی
partnerships U شرکت تضامنی
businesses U شرکت تجاری
partaken U شرکت کردن
contributor U شرکت کننده
business U شرکت تجاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com