Perdic | شرط بندی براساس امتیاز | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	point system U	شرط بندی براساس امتیاز

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	vendor rating U	رده بندی فروشندگان براساس سابقه انها
	point after touchdown	[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
	overtime U	وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
	handicap U	امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
	handicaps U	امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
	rugby point U	امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
	handicaps U	مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
	handicap U	مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
	tonnage U	براساس تن
	cost plus U	براساس قیمت تجارتی
	datamation U	خودکاری براساس داده ها
	progress payments U	پرداخت براساس پیشرفت کار
	ad valorem duty U	حقوق گمرکی براساس قیمت کالا
	specific duties U	عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
	monometallism U	قرار دادن واحد پول براساس یک فلز
	freight tonne U	فرفیت باربری به واحد تن محاسبه نرخ حمل براساس تن
	yellow dog contract U	قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
	design points U	ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
	cost plus contract U	قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
	gas plasma display U	صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
	evaluation rating U	درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
	badminton U	بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
	what is U	فرضیه منطقی که اکثر برنامههای صفحه گشترده الکترونیکی براساس ان عمل می کنند
	veil of money U	نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
	clearing and switch buying U	توافق تجاری دوجانبهای که براساس ان دو کشور متعهدبه مبادله مقدار معینی کالامی گردند
	relative income hypothesis U	براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
	member banks U	در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
	word warp U	فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
	carpet classification U	طبقه بندی [درجه بندی] فرش
	ratings U	طبقه بندی کردن درجه بندی
	rating U	طبقه بندی کردن درجه بندی
	acceleration principle U	براساس این اصل سرمایه گذاری متناسب است با تغییرات تولید که بارابطه زیر بیان می گردد : Y * A = I
	dead weights U	کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
	dead weight U	کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
	Marxist U	طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
	Marxists U	طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
	fdm U	Division Frequencyاستفاده از یک مسیر الکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ultiplexing
	telescopic U	دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
	packaging U	ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
	neoclassical school U	مکتبی که براساس ان رقابت و پیروی ازاصول حداکثرساختن مطلوبیت و سود میتواندتخصیص ایده الی از منابع رادر اقتصاد بوجود اورد
	defense classification U	طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
	laggin U	اب بندی کردن اب بندی ناوها
	lineament U	طرح بندی صورت بندی
	classifications U	طبقه بندی رده بندی
	classification U	طبقه بندی رده بندی
	lineaments U	طرح بندی صورت بندی
	wording U	جمله بندی کلمه بندی
	design phase U	فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
	advalorem tax U	مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
	escalation U	مادهای در قرارداد که براساس ان قیمتهای قرارداد تعدیل میگردد
	downgrading U	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
	downgrade U	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
	downgraded U	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
	downgrades U	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
	regrade U	تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
	wild cord U	تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
	minimim wage law U	قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
	frequency division multilexing U	مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
	gift wrap U	بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
	ad valorem U	به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
	neoclassical theory of value U	تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
	line astern U	صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
	security classification U	طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
	declassification U	از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
	wagners law U	براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
	black designation U	علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
	credited U	امتیاز
	crediting U	امتیاز
	credits U	امتیاز
	scored U	امتیاز
	distinction U	امتیاز
	royalty U	حق امتیاز
	ad U	امتیاز
	franchise U	امتیاز
	leases U	امتیاز
	lease U	امتیاز
	franchises U	امتیاز
	score U	امتیاز
	royalties U	حق امتیاز
	ads U	امتیاز
	licenses U	امتیاز
	licences U	امتیاز
	prerogatives U	امتیاز
	rectums U	امتیاز
	rectum U	امتیاز
	prerogative U	امتیاز
	upper hand U	امتیاز
	prominence U	امتیاز
	pas U	امتیاز
	scoreless U	بی امتیاز
	francs U	امتیاز
	plus U	امتیاز
	privilege U	امتیاز
	franc U	امتیاز
	distinctions U	امتیاز
	prominency U	امتیاز
	chartering U	امتیاز
	advantage U	امتیاز
	chartered U	امتیاز
	concession U	امتیاز
	charter U	امتیاز
	scorelines U	خط امتیاز
	licence U	امتیاز
	credit U	امتیاز
	game bird U	یک امتیاز
	concessions U	امتیاز
	exclusiveness U	امتیاز
	charters U	امتیاز
	priviege U	امتیاز
	scores U	امتیاز
	pre eminence U	امتیاز
	point U	امتیاز
	scoreline U	خط امتیاز
	pre-eminence U	امتیاز
	run U	یک امتیاز
	runs U	یک امتیاز
	act of grace U	امتیاز
	say's law U	قانون سی . براساس این قانون
	liquidity preference theory U	براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
	scitovsky double criterion U	که براساس ان تغییری ایده ال استکه دران کسانیکه بهره برده اند بتوانندکسانیراکه زیان میبرند جبران نموده و در مقابل زیان کنندگان قادر نباشند که ازتغییر جلوگیری نمایند
	aces U	امتیاز سرویس
	match point U	اخرین امتیاز
	odd U	امتیاز دادن
	oddest U	امتیاز دادن
	love U	امتیاز صفر
	converts U	امتیاز گرفتن
	ace U	امتیاز سرویس
	match points U	اخرین امتیاز
	converted U	امتیاز گرفتن
	preferential U	امتیاز دهنده
	converting U	امتیاز گرفتن
	convert U	امتیاز گرفتن
	win on points U	پیروزی با امتیاز
	odder U	امتیاز دادن
	foot score line	خط امتیاز انتهایی
	go-ahead U	امتیاز برتر
	concessionary U	صاحب امتیاز
	concessioner U	صاحب امتیاز
	differentia U	وجه امتیاز
	privileged U	دارای امتیاز
	double figures U	امتیاز دو رقمی
	field privilege U	امتیاز فیلد
	grantee U	صاحب امتیاز
	concessionaire U	صاحب امتیاز
	concessionary agreement U	امتیاز نامه
	prerogatives U	حق یا امتیاز ویژه
	insurance U	امتیاز مطمئن
	privileged U	امتیاز دار
	worst- U	امتیاز اوردن
	worst U	امتیاز اوردن
	awarding of points U	امتیاز دادن
	chalk up U	کسب امتیاز
	concession deed U	امتیاز نامه
	headstart U	امتیاز در شروع
	game point U	امتیاز پایانی
	score sheet U	برگ امتیاز
	scoreless U	بدون امتیاز
	patent U	امتیاز نامه
	set point U	اخرین امتیاز
	loves U	امتیاز صفر
	loved U	امتیاز صفر
	precedence U	امتیاز سابقه
	decision U	برنده با امتیاز
	decisions U	برنده با امتیاز
	law of advantage U	قانون امتیاز
	licence owner U	صاحب امتیاز
	loss on points U	باخت با امتیاز
	magna cum laude U	با امتیاز زیاد
	maritime lien U	امتیاز دریایی
	outpoint U	برنده با امتیاز
	perfect score U	امتیاز کامل
	precedency U	امتیاز سابقه
	prerogative U	حق یا امتیاز ویژه
	patenting U	امتیاز نامه
	patents U	امتیاز نامه
	patented U	امتیاز نامه
	transparent U	نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
	transparently U	نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
	advalorem duty U	حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
	patenting U	دارای حق امتیاز امتیازی
	point U	درجه امتیاز بازی
	perfect game U	باحداکثر 003 امتیاز
	point spread U	امتیاز قابل انتظار
	prerogative U	امتیاز مخصوص حق ارثی
	oddsmaker U	تعیین کننده امتیاز
	patented U	دارای حق امتیاز امتیازی
	patent U	دارای حق امتیاز امتیازی
	ducks U	اخراج توپزن بی امتیاز
	monopolized U	امتیاز انحصاری گرفتن
	monopolize U	امتیاز انحصاری گرفتن
	monopolising U	امتیاز انحصاری گرفتن
	monopolises U	امتیاز انحصاری گرفتن
	monopolised U	امتیاز انحصاری گرفتن
	licensee U	صاحب جواز یا امتیاز
	licensees U	صاحب جواز یا امتیاز
	scoring key U	[کلید امتیاز دهی]
	duckings U	اخراج توپزن بی امتیاز
	patents U	دارای حق امتیاز امتیازی
	read write privilege U	امتیاز خواندن- نوشتن
	double bogey U	دوبار کسب امتیاز